روز گذشته بودجه صداوسیما در لایحه بودجه 1401 بیش از 5 هزار میلیارد تومان تعیین شد که نسبت به سال گذشته 56 درصد افزایش پیدا کرده است. اما آیا رسانه ملی هنوز در جامعه نفوذ و قبول دارد یا میشد این بودجه را به موارد اولویتدارتری اختصاص داد؟
لایحه بودجه سال آینده که هر سال حوالی آذرماه از سوی دولت تقدیم مجلس میشود، در طول سالهای اخیر همیشه محل بحث و نقد بوده است و هرطور هم که تقسیم شود، در نهایت اعتراض عدهای را به همراه خواهد داشت.
با این حال در طول سالهای اخیر و بنا به موارد مختلفی چون تحریمها، درآمدهای ارزی کشور بسیار بیش از گذشته کاهش پیدا کرده و در چنین شرایطی تخصیص بودجه به مواردی که در اولویت کشور قرار دارند، اهمیتی مضاعف دارد.
بهداشت و سلامت (به خصوص پس از دوران همهگیری کرونا که موجب فرسودگی سیستم درمانی کشور شده) و آموزش (برای تربیت بهتر نسلهای آینده) از جمله مواردی است که تقریبا همه شهروندان بر اختصاص سهم بیشتری از بودجه به این بخشها توافق دارند.
امروز علیرغم شرایط اقتصادی سختی که به سر میبریم، در لایحه بودجه 1401 افزایش بودجه برخی نهادها به میزان چشمگیر دیده میشود. شورای عالی حوزههای علمیه با 56 درصد افزایش بودجه، مرکز خدمات حوزههای علمیه با 50 درست افزایش بودجه و سازمان تبلیغات اسلامی با 52 درصد افزایش بودجه از جمله این نهادها هستند.
همچنین بودجه سازمان صداوسیما هم در لایحه بودجه 1401 به میزان ۵ هزار و ۲۸۹ میلیارد تومان تعیین شده است. این میزان بودجه در سال ۱۴۰۰ برابر با ۳ هزار و ۳۸۴ میلیارد تومان بوده که نشاندهنده رشد ۵۶ درصدی بودجه سازمان صداوسیماست.
اما سؤال اینجاست که آیا رسانه ملی هنوز مخاطب دارد؟
طبق لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، میزان بودجه اختصاص پیدا کرده به سازمان صداوسیما ۵ هزار و ۲۸۹ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است که این رقم، شامل حوزههای تولید و پخش خبر، مستندات خبری و گزارش، تولید و پخش سیما، تولید و پخش صدا و حمایت از تولید محتوا در فضای مجازی میشود.
همچنین بیشترین رقم اختصاص یافته از این بودجه (۳ هزار و ۸۷۲ میلیارد تومان که تقریبا به میزان کل بودجه سال گذشته این سازمان است)، قرار است در بخش تولیدات تلویزیونی صرف شود. در لایحه پیشنهادی بودجه سال ۱۴۰۰، دولت سهم سازمان صداوسیما را برای تولید برنامههای صوتی و تصویری ۲۶۱۹ میلیارد تومان در نظر گرفته بود که این میزان در نهایت به رقمی برابر با ۳ هزار و ۳۸۴ میلیارد تومان رسید.
ناگفته نماند که سازمان صداوسیما از موارد دیگری چون تبلیغات و نیز تولید برنامههای مشارکتی و حمایتی (در قالب اسپانسرها) هم کسب درآمد میکند.
افزایش بودجه هر ساله صداوسیما در شرایطی صورت میپذیرد که به عقیده بسیاری از کارشناسان و حتی عموم مردم، رسانه ملی نفوذ و مقبولیتش را در جامعه از دست داده است و دیگر چندان پرمخاطب محسوب نمیشود.
البته در خصوص اینکه چرا صداوسیما افول کرد، دلایل متعددی را میتوان ذکر کرد. بخشی از آن به گسترش فضای مجازی و دیگر پلتفرمهای سرگرمیساز برمیگردد که نه فقط در ایران، بلکه همهجای دنیا رواج پیدا کردند و شکل سنتی تلویزیون دیدن را تغییر دادند.
حالا تقریبا میشود گفت شبکههای نمایش خانگی و سریالهای تولید شده در بخش خصوصی حرف اول را در جذب مخاطب میزنند و ایران هم از این قضیه استثنا نیست. اما باز در این قضیه، نقش صداوسیما و تولیداتش را هم نمیتوان نادیده گرفت.
صداوسیمایی که روزگاری مجموعههای نمایشی محبوبش خیابانها را خلوت میکردند و راهی برای معرفی و مشهور کردن بازیگران بود، در ادامه با تولید سریالهای نمایشی بیکیفیت و محتوای نه چندان مناسب، مخاطبانش را از دست داد. همچنین حذف برنامههای پرمخاطبی چون 90 یا چهرههایی مثل عادل فردوسیپور از دیگر ضربههایی بود که به پیکره این سازمان آسیب زد و مخاطبان را از آن رویگردان کرد.