z.m
z.m
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه؛ تیستو سبز انگشتی


از اواخر مرداد در این فکرم که برای شهریور درباره ی چه کتابی بنویسم.

برعکس خیلی از موضوعات دیگر ، این دفعه کتاب کم ندارم بلکه انتخاب از بین این همه کتاب برایم سخت است.

من نوجوان خوانم و کتاب های نوجوان را ترجیح میدهم .

آرامش و صمیمیت و دنیای زیبای کتاب های نوجوان روحم را پرواز میدهد. چیزی که در کتاب های بزرگسال کمتر پیدا میشود.

پس به نظرم اکثر کتاب های نوجوان مناسب بزرگسال نیز هست?.

این شد که انتخاب کتابی که هم برای بزرگسال مناسب است هم نوجوان از بین تعداد زیاد کتاب های دوست داشتنی ام انتخاب سختی شد.

در حال بالا و پایین کردن فهرست کتاب هایم بودم که یک دفعه یاد تیستو افتادم.

تیستو سبز انگشتی

کتابی قدیمی که پس از گذشت سال ها هنوز کهنه نشده.

اولین کسی که این کتاب را به من معرفی کرد مادرم بود.

تیستو سبز انگشتی یکی از کتاب های محبوب کودکی مادرم بوده. کتابی که مادرم هنوز هم عاشقش است و بعد از سال ها باز هم چند جلد از آن دارد .

همین دو هفته پیش در حالی که در به در دنبال کتابی صوتی بودم که حواسم را از کار خانه پرت کند به تیستو سبز انگشتی رسیدم.

کوتاه بود و روان

آرامش بخش و خیال انگیز

میشد مدتی در دنیای ساده و بچگانه و لطیف تیستو غرق شوی …

دنیایی غرق در گل ها

دنیایی که میشود مشکلات بزرگی را به دست کودکی باهوش و لطیف حل کرد.

کتاب تیستو سبز انگشتي من را یاد شازده کوچولو می اندازد.

هردو کتاب هایی برای کودکان اند که مفاهیم عمیق و مکالمات دقیق و ظریفشان بیشتر از کودک مناسب بزرگسال است.

هرچند هیچوقت نتوانستم با شازده کوچولو ارتباط بگیرم و دوستش داشته باشم.

در عوض تیستو مرا عاشق خود کرد…

تیستو کودکی است که میشود مدتها به مکالماتش با دیگران فکر کرد.

《تیستو پرسید: «این همه میله ی نوک تیز وحشتناک را چرا اینجا علم کرده اند؟ به چه دردی می خورند؟ »

جلوی فرار زندانیان را می گیرند.) « اگر زندان این قدر زشت و غم انگیز نبود زندانیها کمتر میل به فرار پیدا می کردند.»》

《تیستو دیگر خوابش نبرد.

فکر کرد: « چرا زندانیهای بیچاره باید این قدر نکبت بار زندگی کنند؛ این کار که حال و روزشان را بهتر نمی کند. شک ندارم که اگر خودم آن تو گیر افتاده باشم، حتی اگر هیچ کار بدی هم نکرده باشم، قطعا آدم پلیدی میشوم. چه کاری می توان کرد که کمی از غصه شان کم شود؟ »

تیستو همچنان از خودش سؤال می پرسید. و بعد به شکلی کاملا ناگهانی، فکری در سرش سوسو زد.

اگر دور تا دور زندانیان بیچاره گل باشد چی؟ آن وقت مفهوم نظم کمتر زشت به نظر می آید و شاید حال و روز زندانیان هم بهتر شود. 》

در حین گوش دادن به کتاب مدام با خود میگفتم کاش ماهم تیستو داشتیم. کاش میشد با انگشتی سبز مشکلات را این چنین حل کرد.

تا اینجا از کتاب تعریف کردم که تعریف کرونی هم بود ولی در پایان کتاب از نویسنده شاکی شدم.

پایانش را دوست نداشتم.

???خطر افشای پایان داستان ???

پایان کتاب من را به یاد پایان کتاب مغازه خودکشی انداخت.

از پایان آن هم خیلی شاکی بودم.

انگار حس کنی نویسنده دوست داشته پایانی منحصر به فرد خلق کند ولی …

در نهایت تیستو سبز انگشتی کتابی خواندنی است .

کتابی برای کودک ، نوجوان و بزرگسال

کتابی که هرکس متناسب با سن و حال و هوای خودش دوستش خواهد داشت .

من تیستو سبز انگشتی را صوتی شنیدم ولی شما میتوانید متنی اش را هم بخوانید.

تازه کتاب متنی آن در طاقچه بینهایت هم موجود است.

راستی یادم رفت بگویم راوی و نحوه روایت هم عالی بود .

صوتی تیستو سبز انگشتی را از اینجا

https://www.google.com/amp/s/amp.taaghche.com/book/63752/%25D8%25AA%25DB%258C%25D8%25B3%25D8%25AA%25D9%2588-%25D8%25B3%25D8%25A8%25D8%25B2-%25D8%25A7%25D9%2586%25DA%25AF%25D8%25B4%25D8%25AA%25DB%258C

و متنی اش را از اینجا دریافت کنید.

دانلودوخریدPDFکتابتیستویسبزانگشت|موریسدروئون|طاقچهکتابتیستوسبزانگشتی،داستانپسربچه‌ایباانگشتانجادوییاستکهمی‌تواندهرگلیرارشددهد.ایناثریکیازبهترینکتاب‌هایقصهباموضوعصلحبرایکودکانونوجواناناست.موریسدروئوننویسنده‌یاینکتاباستومحمدغفوری،آنرابهفارسیبرگرداندهاست.درباره‌یکتابتیستوسبزانگشتی...taaghche.com


چالش کتابخوانی طاقچهطاقچه بی نهایت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید