طبق رسم نانوشته و همیشگی پستهام، باید اول دربارهی این بنویسم که من کاملا اون روزی رو یادم میاد که این کتاب به فارسی ترجمه شد و طاقچه به طور رایگان بهمون هدیه داد. هدیهای از طرف نویسندهی کتاب به کشورهای G7، در روزگار آلودگی.
سال 98 بود، که بیماری کووید 19 خونهنشینمون کرد و هنوز مونده بودیم حیرون که آیا هفتهی دیگه دانشگاهها باز میشه؟ آیا تا بعد از عید باید صبر کنیم؟ زهی خیال باطل که ویروس برای ما برنامهی دیگهای تدارک دیده بود؛ نوع جدیدی از زندگی که باید از خلال خودمون به جامعه نگاه میکردیم؛ که خودمون و خانوادهمون برای دو سال و نیم بشن جامعهی کوچک زندگی ما.
ما همیشه میخواهیم تاریخ آغاز و پایان اتفاقات را بدانیم تا با دقت زیاد برای زندگیمان برنامه بریزیم. عادت کردهایم که زمانبندیهامان را به طبیعت تحمیل کنیم. این است که نیاز داریم بیماری تا یک هفتهی دیگر تمام شود. که به وضعیت عادی برگردیم. نیاز توام با امیدواری.
پیکهای جدید ویروس، یکی پس از دیگری ما هفت تا کشور رو مینوردید؛ ایران، ایتالیا، چین، هنگکنگ، کرهی جنوبی، سنگاپور و ژاپن؛ کشورهای G7. روز به روز تعداد قربانیان بالا میرفت و ما ناباورانه، از این که یک ویروس کوچک مگه چهقدر قدرت داره؟، سعی میکردیم از مرگ فرار کنیم.
وقتی چیزی رشد میکند ما تمایل داریم گمان کنیم که میزان افزایشش هرروز عددی ثابت است. به زبان ریاضی انتظار رشدی خطی داریم.
اما حالا میزان رشد بسیار بیشتر است. به نظر مهارنشدنی میآید. اینجا باید اضافه کنم، این راه دیگری است که ویروس پیدا کرده تا ما را گیر بیندازد. اما برای خرد محدود ویروس این امتیازی زیاد است. در حقیقت این خود طبیعت است که ساختار خطی ندارد. طبیعت رشد بیثبات را ترجیح میدهد، رشد نمایی و لگاریتمی. طبیعت به واسطهی ذاتش غیرخطی است.
اپیدمیها هم مستثنا نیستند. اما رفتاری که دانشمندان را شگفتزده نمیکند، ممکن است دیگران را وحشتزده کند.
هرروز ترسناکتر از دیروز، هرروز جداافتادهتر از روز قبل، هرروز ناامیدی گریبانگیرتر از امیدواری.
- چیزی که با سرعت هرچه بیشتر رشد میکند، چهطور متوقف میشود؟
- با فشار بیشتر، با فداکاری بیشتر، با پایداری بیشتر.
بالاخره دورانی که فکر میکردیم شده بخش جداییناپذیر از زندگیمون به پایان رسید و زندگی به حالت عادی خودش برگشت و آرزوهای ما برای فقط یک روز زندگی معمولی، بالاخره به ثمر نشست.
در این فشار نامرئی، دلمان میخواهد به وضعیت عادی برگردیم. به خودمان حق میدهیم که بخواهیم وضعیت عادی شود. ناگهان وضعیت عادی مقدسترین چیزی شده که داشتهایم. هرگز اینقدر به آن اهمیت نداده بودیم و چون نیک در خود بنگریم حتی نمیدانیم وضعیت عادی چیست: چیزی است که میخواهیم پسش بگیریم.
برگشتیم به وضعیت عادی. اونقدر عادی که وقتی بعد از یک سال از پایان قرنطینه، این کتاب رو خوندم که در دوران اپیدمی بیماری نوشته شده بود، با خودم فکر کردم که این دیگه واکنش بیش از حد و وسواسی محسوب میشه. اما حافظهی تاریخی، نوشتهها، آمارها و دردهای خاطرات، هنوز سر جاشون هستند و تایید میکنند که حق با نویسنده ست. ما واقعا از یک وضعیت بحرانی نجات پیدا کردیم و حالا وقتشه که از درسهایی که از اون زمان برای ما به یادگار موندن، استفاده کنیم.
گاهی نوشتن میتواند وزنهای باشد که بر زمین بندت کند؛ اما من برای نوشتن دلیل دیگری هم دارم. نمیخواهم آنچه را که اپیدمی بر ما فاش میکند، از دست بدهم. متاثر از ترس، هر آگاهی فرّاری در لحظه ناپدید میشود. همیشه وقت بیماری اینگونه است.
میتوانیم به آلودگی معنا بدهیم. از این زمان استفادهٔ بهتری ببریم، آن را به کارِ اندیشیدن به چیزی ببندیم که وضعیت عادی ما را از فکرکردن به آن بازمیدارد: چطور شد که به اینجا رسیدیم، چطور میخواهیم از نو شروع کنیم؟ شمارش ایام. تصاحب دلی فرزانه. نگذاریم که این روزها بیهوده بگذرند.
کتاب در روزگار آلودگی، اثر پائولو جوردانو، که نشر برج اون رو به فارسی منتشر کرده، نصیحتنامهی کوتاهی در باب رفتارهای اجتماعی و مسئولیتها و آگاهیهای شخصی در دوران اپیدمی هست. نویسندهی کتاب که فیزیکدان و رماننویس موفقی به شمار میره، ایدههای جدیدی از نحوهی نگرش به اپیدمی از طریق ریاضیات و قوانین طبیعت و اخلاق رو به نثر روون و صمیمی درمیاره تا برای همگان قابل فهم باشه؛ مفاهیمی از قبیل R0 و زیستگاههای طبیعی میکروارگانیسمها و ... حواستون باشه که این کتاب قرار نیست به معلومات علمیتون اضافه کنه و نمیشه توی دستهی کتابهای علمی طبقهبندیاش کرد. بلکه فقط بلند فکر کردن نویسنده و خالی کردن ذهنیاتش در پی اخلاقیات اپیدمی در یادداشتهای کوتاه مرتبط به هم هست.
خوندنش کمتر از یک ساعت وقت میگیره و خالی از لطف نیست برای یادآوری و فکر کردن به چیزی که همه با هم از سر گذروندیم. فکر نمیکنم در زمانهی مدرن و دنیای رقابتها بتونیم به همین راحتی دردی رو پیدا کنیم که تمام جهان رو با هم درگیر کرده باشه و همگی توی یک تیم به دنبال همدردی و راه حلی برای مشکلمون بگردیم. اگر دوست داشتید، میتونید کتاب رو کاملا رایگان از طاقچه تهیه کنید.