از روز اولی که فهمیدم موضوع چالش مرداد ماه، خوندن کتابی هست که کسی یا پادکستی پیشنهادش کرده باشه، برام مبهم بود که این «کسی» معرفیکنندهمون، حتما باید سلبریتی باشه یا میتونه از دوستان و آشنایان هم باشه؟ بالاخره، اواخر تیر که یادداشت کتاب قبلیام رو تموم کرده بودم، رفتم سراغ لیست پیشنهادهای طاقچه و توی بخش کتابهایی که پادکست کتابگرد معرفی کرده بود، «مسئولیت و سازندگی» از علی صفایی حائری رو دیدم. سلام کتاب مرداد من! این کتاب رو حدودا یک سال یا بیشتر میشد که بعد از یه صحبت طولانی، از بابا هدیه گرفته بودمش، در کنار «نامههای بلوغ» از همین نویسنده. خوشبختانه یا شوربختانه تا الان نتونسته بودم برم سراغ کتاب و حالا من یک کتابی داشتم که هم آقای اسماعیل آذرینژاد توی قسمت سیوچهارم پادکست کتابگرد ازش حرف زده بود و هم بابا بهم پیشنهادش داده بود. با یه تیر، دو نشون. ابهامم دربارهی چالش مرداد حل نشد، ولی یه جوری کتابش رو انتخاب کردم که هم یه پادکست معرفیاش کرده باشه و هم یه آدم غیر سلبریتی که دنیا دنیا دوستش دارم.
کتاب «مسئولیت و سازندگی» عین صاد، جلد اول از مجموعهی نظام تربیتی و معرفتیاش هست و به طور کلی ایدهاش اینه که بتونه روش تربیتی اسلام رو مرتبشده و دستهبندیشده، ارائه بده. بعضی جاهاش، حتی بدون نگاه مذهبی هم دلنشین و کارآمد به نظر میاومد. بعضیجاهاش هم باید حتما مخاطب نگاه توحیدی عمیقی داشته باشه، تا بتونه اون حرف رو از نویسنده بپذیره.
به طور کلی توی آثار این نویسنده، معناهای مشخص و دقیقی از دین و مذهب ارائه میشه و انتقادهای نسبتا زیادی هم از روشهای متفاوت و نادرست دینداری وجود داره. اینطور به نظر میاد که آقای صفایی حائری، در زمانهی خودشون به شدت انسان شجاع و معتقد و با ایمانی بودند و ترسی از انتقادهای تند و تیز، بازخواستهای طولانی و ... نداشتند و اکثر صحبتهای داخل کتابهاشون، در زمان خودشون نو و جسورانه محسوب میشه که این به جذابیت مطالب اضافه میکنه. من کاملا این کتاب رو با نگاه انتقادی و پرسشگرانه مطالعه کردم، خیلی از سوالهام جواب داده نشد، خیلی از نقاط مبهمتر شد ولی در کلیت شاید بتونم یه نقشه از مدل ذهنی آقای صفایی حائری و اندیشههاشون توی این کتاب پیدا کنم.
کتاب، کتاب سختخوانی محسوب میشه به نظر من. به طوری که هر جمله گویا به عمد، روان نوشته نشده و شما وقت زیادی برای خوندن هر صفحه نیاز دارید. (دلیل این که چرا من در دهم شهریور تازه دارم یادداشت مردادم رو مینویسم: ) اما اگر شما هم مثل من دنبال مطالعات دینی، توحیدی باشید و پرسشگری در این امور داشته باشید، قطعا مفاهیمی که مطرح میکنه جای فکر خیلی زیادی براتون باز میکنه و شاید یه بخشهایی از گرههای ذهنیتون رو باز کنه. برای من که اینطور بود، امیدوارم شما هم از خوندن کتاب لذت ببرید.
بخشی از کتاب:
مسئولیت درختی است که زمینهاش شناختها هستند و ریشهاش اعتقادها و بهارش بحرانها و حادثهها و گرفتاریها.
هنگامی که زمینهها غنی بودند و سرشار و ریشهها محکم بودند و رنده، در هر بهاری این درخت شکوفه میدهد و بار میآورد و حتی هیچ آفتی نمیبیند؛ چون آفتها از کمبود تغذیه و فقر زمینهها مایه میگیرند.
در زمینهای که انسان مجهول است و هستی مجهول است و نقش انسان هم مجهول، در این زمینه، ریشهی عقیدهای زنده نخواهد ماند و در این کویر، اعتقادی سبز نخواهد شد و مسئولیتی نخواهد رویید.