بعد از برکناری عادل فردوسیپور، خیلی دوست داشتم درباره این اتفاق بنویسم، اما فرصتش پیش نمیآمد، تا اینکه شنیدم میز برنامه 90 را به یک ضایعاتی فروختهاند و بساط هندوانه، آن هم به شرط چاقو! بر آن چیدهاند.
فارغ از صحت و سقم این خبر یا احتمال شیطنت دوباره برای تخریب شخصیت این مجری توانا، تصمیم گرفتم این مطلب را بنویسم.
شخصی که این قدرت را دارد که میتواند مجری محبوبترین برنامه تلویزیونی در سالهای متمادی بشود، حتما میتواند به جای اینکه کارمند فردوس عقدهها و آرزوهای دیگران باشد، که هر لحظه و با هر تصمیم ناعادلانه یا حتی عادلانه، کنار گذاشته شود، ترجیح بدهد کارفرمای جهنم خویش باشد.
باید بتواند از این همه ظرفیت، توانایی و محبوبیت برای ساختن عادلی دوباره استفاده کند و گرنه این انسان نه میتواند عادل باشد، نه پور فردوس خویش، تا چه رسد به اینکه فردوسی برای هوادارانش بیافریند.
این انسان نمیتواند عادل فردوسی پور باشد!
پ.ن: خطاب من به محبوبترین و موفقترین مجری رسانه ملی: حتما وقایع اخیر بسیار برایت دردناک بوده است اما محبوبیت و شخصیتت را روی هیچ میزی معامله نکن! هیچ واکنشی نشان نده، فقط عادل فردوسیپور شو!