هپلی هپو
بیا و امروز چند تا فحش یاد بگیر و سپس با تمام قدرت حواله کن به سمت انسان هایی که لیاقتش را دارند؛
حتی خدا هم گاهی در کتابش فحش میدهد هپلی هپو!
روی زمین آدم هایی زندگی می کنند که یک عمر کاری جز خوردن و خوابیدن و دریدن هم نوعان شان نمی کنند، اینها را در هر کجای این کره ی خاکی با یک سیلی سرجایشان نشاندی دست خدا بوده ای بر پیکر نداشته ات!
آدم های بی سوادِ مغرورِ نان به نرخ روز خور را سر جایشان بنشان.
اگر هم کیش منی ، نباید بگذاری جهال حکومت کنند... حتی بر خانه ای
من در تمام عمر آرزو داشتم تمام ذهن ها را از جهالت پاک کنم و دست ها را برای به زیر کشیدن اَبَرجاهلان خود ایزد پندار بالا بیاورم؛ برای چنین چیزی بود که می خواستم نویسنده باشم... باور داشتم، باورداشتم که قلم از شمشیر برنده تر است.
خوب گوش کن ...
پیش از هر چیز از احمق ها نباش، از آنهایی که ارزش آموختن را نمی دانند؛ از آنها که غرورشان آنقدر آنها را از چیزی که هستند راضی نگه می دارد که تمام عمر ساکن می مانند تا بگندند.
از بردگان نباش؛ بردگان پول، قدرت، القاب و حتی اعتقادات!
از ضعیفان نباش؛ گوشه گیرهایی که در تنهایی خود بر سر دنیا غر می زنند؛ اینها بالاترین ننگ این جهانند!
اهل مبارزه باش، یادبگیر حرف حق را بزنی و برایش زندان بروی؛ یادبگیر مشت هایت گره کرده باشد.
اگر هیچ کدام از اینها را یادنمیگیری
اقلا چندتا فحش یادبگیر
محض رضای خدا چند تا فحش یادبگیر هپلی هپو!