ویرگول چیست؟
ورود ثبت نام
سجاد حاجیان
سجاد حاجیان

به شعر علاقه دارم، فعلا همین

توسط ۳ نفر دنبال می‌شود ۳ نفر را دنبال می‌کند
پست‌ها لیست‌ها انتشارات‌
آن سوی عینک| شعر

آن سوی عینک| شعر

با قدم‌هاش می‌کند بیدارخواب سنگین این خیابان رانیمه‌شب، ملک پادشاه سکوتکرده تسخیر کل دوران رااشک شسته است از رخ ماهشخنده‌ی پر دروغ و لغزان…

۳ روز پیش خواندن ۳ دقیقه
بازگشت (قسمت سوم)| داستان

بازگشت (قسمت سوم)| داستان

از آن اول صبح معلوم بود که امروز یک روز معمولی نیست. اگرچه مثل همیشه برده‌ها مثل مورچه‌ی بار به دوش در رفت و آمد بودند و آفتاب هم مثل همیشه…

۱ هفته پیش خواندن ۴ دقیقه
بازگشت (قسمت دوم)| داستان

بازگشت (قسمت دوم)| داستان

روز بعد بود و مشغول به کار که به خودش آمد و دید یکی از ارباب‌ها با صورت گرد و برافروخته‌اش درحالی‌که چشم‌های آبیش دارد از حدقه بیرون می‌زند…

۲ هفته پیش خواندن ۳ دقیقه
بازگشت (قسمت اول)| داستان

بازگشت (قسمت اول)| داستان

شلاق کمرش را سوزاند و فقط چهره‌اش را در هم کشید. قدم برداشتنش را تند‌تر کرد و کیسه‌ی روی دوشش را دم گاری گذاشت و به طرف کشتی برگشت، برای کی…

۲ هفته پیش خواندن ۳ دقیقه
توهم | داستانک

توهم | داستانک

هنوز آفتاب رمقی داشت و رنگ طلایی که به کانال می‌بخشید، خون‌های خشکیده را بهتر نمایان می‌کرد. گرد و خاک هم همان‌طور مثل قبل کار خودش را می‌ک…

۲ هفته پیش خواندن ۳ دقیقه
انتظار؛ شعری برای سرطان

انتظار؛ شعری برای سرطان

ماجرا از این قرار است که روزی پسری دل خود را با دیدن چشمان دختری از کف می‌دهد و علی‌رغم بی‌چیز بودنش احساس خود را بروز می‌دهد اما دختر او ر…

۵ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
آهنگر | داستان

آهنگر | داستان

طبق معمول، نور ماه نصفه نیمه‌ای که از پنجره‌ی کوچک شیروانی می‌گذشت، تنها دوم شخص حاضر در اتاقش بود و در لابلای تاریکی متراکم اتاق فقط برق چ…

۷ ماه پیش خواندن ۶ دقیقه
یک لالایی برای دخترم

یک لالایی برای دخترم

به قول دوستان، دنیا یه دختر بچه‌ی شیرین زبون به من بدهکاره (البته اگه ازدواج کنم :) )، تقدیم به دختر نداشته‌ام:وقت خوابت آمده سر روی دامانم…

۷ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
اسم اعظم

اسم اعظم

خسته از جوی هم گذشت امشبگاری نیمه جان گاریچیروز، شب شد نشد مهیا نانخون دل گشته نان گاریچیپیکری بی‌رمق، دلی خستهنرم شد استخوان گاریچیهیچ کس…

۹ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
معشوق من!

معشوق من!

پرسید از من از نشان و نام معشوقمپرسید از من از صفات و از کمالاتشپرسید از من تا بگویم کیست این بانودرماندم از فهمیدن و شرح سؤالاتشگفتم که در…

۹ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
  • ‹
  • 1
  • 2
  • ›