محمدرضا زائری
محمدرضا زائری
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

حاج آخوند


فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب شرایط جدیدی برای روحانیت به وجود آورد و سرنوشتی متفاوت برای حوزه های علمیه رقم زد. روحانیون كه صدها سال به حجره نشینی و ساده زیستی و دوری از مظاهر دنیا شناخته می شدند یكباره در جایگاه مسئولیت های رسمی و مناصب مختلف قرار گرفتند و مردم كه از روحانیت غالبا سیمایی معنوی و عرفانی در خاطر داشتند با نسلی از روحانیت مواجه شدند كه حرفهای سیاسی می زدند و تصمیم های اجرایی می گرفتند و دارای قدرت و امكانات و اختیار فراوان بودند.

این موقعیت جدید تصویر جدیدی از روحانیت در افكار عمومی شكل داد و گرچه این تصویر چندان هم دقیق نبود ولی در هر حال به تلقی و تصور عمومی در جامعه تبدیل شد.

از سوی دیگر تحولات سبک زندگی و تغییرات عمومی در حوزه اجتماعی و فرهنگی نوعی گرایش و اشتیاق به مضامین و محتوای عرفانی و معنوی را افزایش داد و مجموع این عوامل انگار نوعی دلتنگی برای قشری از روحانیت عارف مسلك و دنیاگریز و مردم دوست را در مخاطب ایجاد كرد. در چنین فضایی آثاری از كتاب تا فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی تولید شد كه با استقبال نیز مواجه گردید.

نخستین اثر در این فضا كتاب "فضیلت های فراموش شده" بود كه روزنامه و مؤسسه اطلاعات در شرح احوالات مرحوم شیخ عباس راشد تربتی (پدر مرحوم عبدالحسین راشد واعظ مشهور) منتشر ساخت و پس از آن كتابهای دیگری در شرح احوالات و داستان های زندگی برخی روحانیان اهل معرفت و معنویت همچون مرحوم نخودكی و... به چاپ رسید.

در سال گذشته دكتر عطاء الله مهاجرانی كه بعد از دوران وزارت ارشاد و مسئولیتهای دیگر اجرایی و سیاسی به خارج از كشور مهاجرت كرده و بیشتر مشغول تألیف و نگارش است كتابی با عنوان "حاج آخوند" در همین حال و هوا منتشر كرد.

مهاجرانی كه صاحب قلمی توانا و نثری شیرین است، در این كتاب شخصیتی واقعی به نام مرحوم شیخ محمود صالحانی را معرفی می كند كه در روستای مهاجران زادگاه نویسنده ساكن بوده و او تا سالهای آغاز جوانی خود و پیش از درگذشت آن بزرگوار با ایشان ارتباط نزدیک و فراوان داشته است.

شخصیت و زندگانی "حاج آخوند" چنان متفاوت و اثرگذار و شگفت است كه هر خواننده ای را به خود جذب می كند و با كتاب همراه می سازد.

حاج آخوند یك روحانی ساده است كه در یك روستا زندگی می كند و همراه و مانند بقیه مردم محل به دامداری و كشاورزی مشغول است، اما از یك سو بسیار عمیق و اهل فكر و اندیشه است و از سوی دیگر بسیار اهل ذوق و لطایف معنوی. هم با هموطنان مسیحی رفاقت دارد و هم یك كمونیست بی اعتقاد به دین مرید او می شود. هم با نوجوان عقب مانده ذهنی انس می گیرد و هم یك استاد دانشگاه ساعتها گفت و گو می كند.

مهاجرانی در این كتاب خاطراتی كهنه را با زبانی داستانی و تازه و با نثری بسیار دلنشین روایت كرده و چهره جدیدی از روحانیت به خواننده نشان داده است.

كتاب بلافاصله بعد از انتشار با چنان استقبال گسترده و عجیبی روبرو گردید كه هم در مدتی كوتاه چند بار تجدید چاپ شد و هم نویسنده كتاب دیگری با عنوان "شیخ بی خانقاه" در ادامه آن نوشت و به چاپ رساند.

كتاب "حاج آخوند" از چهل و سه قطعه تشكیل شده است كه هر یك حدودا پنج شش صفحه هستند و گرچه مستقلا نیز می توان هر كدام خواند و لذت برد اما در مجموع نیز به هم نوعی وابستگی و پیوستگی غیرآشكار دارند.

نویسنده با ظرافت مضامین متنوع از فرهنگ و هنر و ادبیات و میراث معنوی ایران اسلامی تا آداب و عادات زندگی روستایی را در لابلای كتاب پراكنده و محتوای خواندنی و جذابی از اشعار شاهنامه و دیوان حافظ تا رباعیات خیام نیز مانند نگین هایی قیمتی بر این اثر هنری نشانده كه كتاب را خواندنی تر و اثرگذارتر كرده است.


اگر قابل دانستید نگاهی بیندازید و به دوستانتان نیز معرفی فرمایید

محمدرضا زائرى ، توهين به غير خودم =بلاک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید