ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا زائری
محمدرضا زائری
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

"خيال" نيست!

اين چند بيت را ماه محرم گفته بودم و دو سه روز پيش كه قدري از تربت مطهر حضرت روزي ام شد تكميلش كردم، تقديم به همه محبان سيدالشهدا عليه السلام:


عشق من است و جان من است و دل من است

سرمايه اي ست كز دو جهان حاصل من است


مهر حسين قصه ي اين چند روز نيست

اين خصلت از صباح ازل در گل من است


روح هزار مادر و مادربزرگ شاد

كز پاكي تن و دلشان حامل من است


در زندگي مرا به جز او اعتقاد نيست

زين هر چه هست؛ حق من و باطل من است


هنگام مرگ، حضرت قابض چه مي كند؟

نام حسين بر لب ناقابل من است!


در وحشت از تلاطم درياي موج خيز

دارالامان روضه ي او ساحل من است


وين اشك جوهري است كه بر صفحه ي نگاه

امضاي عهد كهنه ي ناباطل من است


عالم به سر رسد، به دلم غم نمي رسد!

تا لطف بي توقف او شامل من است


گفتي: "تهي است شعر تو از عنصر خيال"

آري "خيال" نيست! همين مشكل من است.

سیدالشهداتوسلمحبّتمحمدرضا زائری
محمدرضا زائرى ، توهين به غير خودم =بلاک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید