اين چند بيت را ماه محرم گفته بودم و دو سه روز پيش كه قدري از تربت مطهر حضرت روزي ام شد تكميلش كردم، تقديم به همه محبان سيدالشهدا عليه السلام:
عشق من است و جان من است و دل من است
سرمايه اي ست كز دو جهان حاصل من است
مهر حسين قصه ي اين چند روز نيست
اين خصلت از صباح ازل در گل من است
روح هزار مادر و مادربزرگ شاد
كز پاكي تن و دلشان حامل من است
در زندگي مرا به جز او اعتقاد نيست
زين هر چه هست؛ حق من و باطل من است
هنگام مرگ، حضرت قابض چه مي كند؟
نام حسين بر لب ناقابل من است!
در وحشت از تلاطم درياي موج خيز
دارالامان روضه ي او ساحل من است
وين اشك جوهري است كه بر صفحه ي نگاه
امضاي عهد كهنه ي ناباطل من است
عالم به سر رسد، به دلم غم نمي رسد!
تا لطف بي توقف او شامل من است
گفتي: "تهي است شعر تو از عنصر خيال"
آري "خيال" نيست! همين مشكل من است.