محمدرضا زائری
محمدرضا زائری
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

دین؛ یک پیشنهاد ساده!


دینداران چه در جانب فردی و چه در جانب اجتماعی باید چنان مطلوب و محبوب باشند که هر کسی فرد مسلمان یا جامعه اسلامی را دید دلش بخواهد مانند آنان شود و یکی از آنان باشد و بدون اکراه و اصرار با شوق و رغبت به سوی آنان بیاید و از آنان الگو بگیرد.

اهمیت موضوع سبک زندگی در همین نقطه است که اثرپذیری از الگوها و تبعیت از نمونه های مطلوب چه در ساحت فردی و چه در ساحت اجتماعی به صورت ناخواسته و از طریق انگاره هایی است که در ذهن فرد شکل می گیرد و رسانه ها هم آن را به صورت انبوه برای مخاطب می سازند.

اصرار قرآن کریم بر اثبات صدق ایمان با عمل( یا أیها الذین آمنوا، آمنوا، ای مؤمنان! مؤمن باشید)و تأکید پیشوایان دین بر ضرورت اصلاح عمل و عدم توقف در مرحله زبان از همین نکته سرچشمه می گیرد.

در واقع مؤمنین با رفتار شایسته خود موجب اثبات ادعایشان در برتری پیشنهاد الهی و گزینه آسمانی در مقابل سایر دعوت ها و انتخاب ها می شوند و خدا را یاری می کنند.

واضح است که خداوند نیازمند یاری هیچ کس نیست و آیاتی چون"کونوا أنصار الله" و "إن تنصروا الله ینصرکم" اشاره به همین مشارکت مؤمنان در پروژه بزرگ دعوت الهی دارد.

هدف اصلی خداوند از آفرینش انسان و جهان این بوده است که بندگان با قدم نهادن در راه معرفت الهی به سعادت ابدی دست یابند و هر کس دیگران را برای رسیدن به این سعادت یاری کند در حقیقت هدف خدا را محقق ساخته و خدا را در این مسیر یاری کرده است.

روایات متعدد با مضامین "کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم" یعنی طوری رفتار کنید که همه رغبت کنند به آیین و مسلک شما درآیند و انتخابی که شما کرده اید بپسندند و بدون دعوا و غوغا دعوت شما را قبول کنند و بدون فشار و اجبار با شما همراه شوند.

این قبول طبیعی و پذیرش اختیاری و آزادانه بر اساس فهم و آگاهی مهمترین رمز استمرار تعهد دینی و التزام عملی است و از همین روی شهید بهشتی معتقد بود که "عاقبت تحمیل مسلمان بودن طغیان مردم علیه این تحمیل است"!

مسلمانان باید زندگی دیندارانه بر اساس آموزه های اسلامی را خود انتخاب کنند و اگر ما علاقمند به گسترش این رویکرد هستیم و می خواهیم افراد بیشتری این انتخاب را داشته باشند باید میل و رغبت و شوق و علاقه به این انتخاب را در دیگران ایجاد کنیم و چنان که حضرت حق به موسای کلیم فرمود :"حببنی الى خلقی/ مرا پیش آفریدگانم محبوب کن" با افزایش محبت و رابطه عاطفی مردم با ارزشهای دینی و باورهای اسلامی آنان را به سوی دین بکشانیم.

مشکل درست از نقطه ای شروع می شود که گروهی از پذیرندگان این دعوت در جایی قدرت پیدا کنند و از یاد ببرند که خودشان نخست چگونه این پیشنهاد ساده را پذیرفته اند و بخواهند برای سرعت و گسترش دعوت آن را به اجبار و اصرار به دیگران تحمیل کنند.

این همان چیزی بود که شهید بهشتی در خشت خام می دید و در آغاز انقلاب هشدار می داد. آن عالم فرزانه و شهید مظلوم در ماههای نخستین پس از پیروزی انقلاب چنین می گوید:

"به طلاب و فضلای حوزه هم به دنبال این بحث یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید تا آگاهانه و آزادانه خود را برمبنای معیارهای اسلامی بسازند و این خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینه سازی کنید برای رشد اسلام ، ولی بر مردم هیچ چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان آزادی است، می خواهد خودسازی داشته باشد،خودش، خودش را بسازد، اما بر خلاف دستور قرآن مبادا مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید، که اگر تحمیل کردید آنها علیه این تحمیل تان طغیان خواهند کرد."

علاوه بر تصریح قرآن کریم بر دوری از اکراه و اجبار در دینداری، روایات متعددی نیز از پیامبر اکرم و خاندان رسالت به ما رسیده است که همه بر شیوه های مسالمت آمیز در ترویج و تبلیغ دین تأکید دارد.


اگر قابل دانستید نگاهی بیندازید و به دوستانتان نیز معرفی فرمایید!

تبلیغ دیندین اسلامپیامبر اکرم ص
محمدرضا زائرى ، توهين به غير خودم =بلاک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید