بعدِ یکسال کار کردن خیلی چیزا میبینم
چرا یک شرکت یا موسسه یا یک کارشخصی به جایی نمیرسه و پیشرفتی نداره..
دلیل رو به وضوح یافتم
آدمها جایی که باید نیستن و نالایقی بیداد میکنه
آدمهایی سرِکار هستن و مسئولیت دارن که فهم و درکی از صندلی کاریشون ندارن
بدون علم و خلاقیت اسم مهندس براشون گذاشتن که به شدت اضافست..و تا حد بسیار زیادی ناعادلانه
برای پیشرفت و ارتقا باید، باید، باید مَنیت رو زمین گذاشت و یاد گرفت
و در انتخاب شغل و افراد با تبحر برای کارت به درستی تصمیم گرفت
به شخصه مسئولی دارم که هیچ درک و علمی از شرایط موجود در شرکت نداره..حتی نمیدونه کوچکترین جزء از یک تحقیق بررسی درست مجهولهای اولیه و معلومات اولیه است..متاسفانه نمیدونه کاری که داره میکنه به کدوم جهت باید بره و چه نتیجهای میده..این موضوع من رو به شدت کلافه کرده، چون مجبورم به دستورات و حرفای بی سر و تهش گوش بدم?حس میکنم جایی درست اما در شرایط نادرست قرار گرفتم..و برای رفع این موضوع و حلش جوابی ندارم..چون در اختیار من نیست
حرفِ عادل فردوسیپور بسیار درست و جالب بود:
ایشون در مراسم دانشگاه صعنتی شریف گفتن که میدونم چقدر براتون سخت بوده درس خوندن و گرفتن این مدرک، اما شاید الان یا یه وقت دیگه زیردست کسی قرار بگیرین که بسیار ناکارآمد و از نظر علمی به شدت ضعیفِ، میخوام بگم صبر کنید حتما شرایط بهتر میشه..
این صبوری خیلی سخته
شما اگه جای من بودید چی کار میکردید؟
صبوری یا تغییر و یا ترک محیط?...