ویرگول
ورودثبت نام
زهرا خوب‌بخت
زهرا خوب‌بخت
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

بچه جان کسی با این قیافه گرفتن ها به جایی نرسیده، بخند

این آخرین عکسی‌ست که می‌توانی موهایت را آزادانه بیرون بریزی و وقتی هرکس آن‌ را دید موهای پیچ‌خورده ات توجهش را جلب کند.

چرا آنقدر متعجبی؟ سنگینی بار این پارچه و چرایی آن باعث این نگاه و لب‌های نیمه باز شده؟‌‌ باید بخندی، این آخرین عکس است که اختیار آن را داری چگونه به دوربین نگاه کنی.

دوسال دیگر قرار است وقتی عکس می‌گیری خانوم عکاس به‌ تو هشدار دهد که لبخند دندان‌نما ممنوع است، آن تارمو چیست؟ مگر نمیدانی عکس اداری چگونه است؟

این اولین و آخرین عکس رسمی توست که به واقعیت شبیهی، عکس های بعدی نه لبخندی وجود دارد، نه موهای پیچ‌خورده‌ات مشخص‌اند و نه زهرایی‌ در آنها دیده می‌شود. در آنها رباتی غمگین نشسته است و به روبه‌رویش خیره است.‌‌ نگاهش به هیچ است‌‌ و آینده‌ای که در آن‌ اختیار چگونه عکس‌گرفتن هم ندارد.




_در هفت سالگی کسی به من اینها را نگفت اما خودم آنها را به گذشته‌ام می‌گویم، از کجا معلوم شاید زمان قابل بازگشت باشد.


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید