قلم بر دست میگیرم و مینویسم ،هر چه دلم می گوید می نویسم
بی هیچ هراسی
هر چه که مینویسم تنها و تنها احساسات نهفته درون خودم هستند
گویا سبک میشوم ،باری از روی شانه هایم کم می شود
آرام می شوم!
هر چه در قلب و ذهنم می گذرد را بر صفحه سفید دفتر می آورم
تا شاید روزی ، جایی،کسی نوشته هایم را بخواند و از افکارم با خبر شود و متوجه شود چه چیز در دلم می گذرد

آری قلم که بر دست می گیرم ،احساس میکنم در خیالم زندگی میکنم
و یک دنیای خیالی برای خود میسازم
و تمام زندگی و مشکلاتش را فراموش میکنم
و فقط و فقط به چیزی که مینویسم فکر میکنم ،ساعت ها می نشینم و مینویسم و متوجه گذر زمان و عقربه های ساعت نمیشوم
در خیالم فرو می روم ،مانند یک زندگی رویایی
داستان ها و دلنوشته هایی که با آنها زندگی میکنم
وه که چه زیباست زندگی رویایی من!!