ویرگول
ورودثبت نام
رعنا رحیمی
رعنا رحیمی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: جعبهٔ پرنده

خوندن رمان ترسناک میتونه خیلی دلهره آور و هیجان آور باشه، اگر هم که خیلی عاشق هیجان هستید میتونید این رمان‌ها رو در شبی ساکت بخونید که و دیگه نتونید بخوابید... و شاید طاقچه میخواسته که با ما در چالش خرداد ماهش این کار رو بکنه? البته رمان جعبه‌ی پرنده با اینکه در ژانر این رمان‌ها قرار میگیره ولی همچین ترس زیادی رو به آدم نمیده که در ادامه‌ی مرورم بیشتر به این نکته می‌پردازم.

اول به کلیات رمان اشاره می‌کنم. جعبه‌ی پرنده یک رمان پسا آخرالزمانی و اولین رمان نویسنده و خواننده آمریکایی جاش مالرمنه که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. پذیرش استقبالی انتقادی از جعبه‌ی پرنده مثبت بوده است و حتی بعضی‌ها مالرمن را با استیون کینگ و جاناتان کارول مقایسه می‌کنند. این کتاب جوایز مختلفی را هم برنده شده است.

خلاصه‌ی رمان درباره‌ی زنی است که باید راهی بیابد تا خود و فرزندانش را علیرغم تهدید بالقوه یک دشمن ندیده به امن هدایت کند. و خب طبق ژانر رمان که تخیلی و پسازمانی است، باید این را در نظر گرفت که این دشمن های ندیده موجوداتی هستند که از فکر نویسنده آمده‌اند. فضای داستان خیره کننده و پر از ایده‌های جدید و ناب است چرا که هیچکس نمی‌تواند با این موجودات و دشمن‌ها روبه‌رو شود چون اگر آنها را ببینند دست به‌خودکشی می‌زنند!

نوع نگارش داستان با فلش بک است. این رمان تا حدی از طریق فلش بک روایت می شود و در سه دوره زمانی اتفاق می افتد، که این نوع نوشتار به هیجان رمان می‌افزاید. خیلی هم خوب به فضای رمان اومده و نویسنده انتخاب درستی برای نوشتن ایده‌اش داشته. مخاطب وقتی در فضای این رمان قرار می گیرد ، با تک تک کاراکترهای داستان ارتباط برقرار می کند . کاراکترهایی که گاهی اوقات چشمانشان را با یک دستمال می‌بندند تا زشتیهای دنیای اطرافشان را کمتر ببینند و دنبال پناهگاهی برای خودشان و ادامه‌ی حیاتشان می‌گردند. داستان انقدر کشش دارد که شما هم خودتان را همراه و پابه‌پای آن حس می‌کنید.

ولی در کنار این ویژگی های مثبت چند نکته‌ی منفی هم در داستان به چشم می‌خورد... مثلا اینکه داستان برخلاف ژانر گفته شده ترسناک نبود (حداقل برای من)، اما خیلی خوب به مخاطب استرس و دلهره منتقل می‌کرد. یکی از نکات دیگری که برای من منفی محسوب می‌شه این هست که نویسنده برای این شخصیت ها و موجودات داستانی تنها ویژگی ''اگر انسان یا حیوان او را ببیند دست به کشتن خودش میزند'' را انتخاب کرده و اطلاعات دیگری به مخاطب نداده. از این می‌توان نتیجه گرفت که پرورش این موجودات در ذهن نویسنده کم بوده و اونها رو به یه شخصیت نرسونده و در حد تیپ نگهشون داشته (با اینکه ایده‌ی آخر‌الزمانی خوبی داشته). البته انگار این رمان جلد دوم داره و امید هست که توی جلد دومش نویسنده این نقض ها را برطرف کرده باشد.

این رمان خیلی هم آدم رو به فکر فرو می‌بره که اگر در اینده اتفاقات مشابهی با این موضوع افتاد واکنش انسان‌ها در برابرش چیه، چکار میکنند و در کل خیلی خوب روی این ماجرا مانور داده بود و امیال انسانی رو به تصویر کشیده بود. همانطور نشان می‌داد که در آن موقعیتِ تلاش سخت برای بقا هم جنگ‌های ایدئولوژی و تفاوت فکری و عقیده در مقابله با این موضوع برپا خواهد بود(مثل چیزی که در ایام کرونا دیدیم...).

از این رمان فیلم هم ساخته شده و من انقدر از کتابش خوشم اومده که دلم میخواد فیلم هم ببینم و یکبار چیزهایی که خوندم رو تصویری مشاهده کنم. پس توصیه میکنم که اگر از ایده‌های اخرالزمانی خوشتون میاد این رمان رو با کم و کاستی‌هاش بخونید.

و دوست دارم این مرور رو با جمله‌ای از همین کتاب تموم کنم که من رو به فکر فرو برد: ''داری زندگی‌شون رو نجات میدی؛ ولی برای زندگی‌ای که ارزش زندگی‌کردن نداره!''

اگر نظرتون جلب شد کتاب جعبه پرنده رو میتونید به راحتی در طاقچه مطالعه کنید?↯

https://taaghche.com/book/55003









آخر الزمانهیجانکتابچالش کتابخوانی طاقچهطاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید