تجربهها در زندگی احساسات مختلقی به ما هدیه میدن که بعضیها خوب هستند، بعضی ها ناخوشایند هستند، گاهی اوقات باید کنترل بشند و... کتاب ها هم جز چیزهایی هستند که میتوانند انواع احساسات رو به ما منتقل کنند در وجود ما از خودشون اونها رو به جا بذارند و خب طاقچه این فصل میخواد ما رو از طریق کتابهای مختلف با انواع حسها آشنا کنه و حس کتاب ماه فروردینش مختص به حس امید هست. پس توی این نوشته من میخوام از کتاب انسان در جست و جوی معنا و امید در این کتاب حرف بزنم:) کتابی که احتمالا اسمش رو در فضای مجازی زیاد شنیدید...
کتاب انسان در جست و جوی معنا نوشتهی ویکتور فرانل هست که خودش یک روانپزشک و عصبشناس هست؛ اما این موضوع باعث نمیشه که این کتاب خاص بشه، بلکه تنها اطلاعی که به ما میده این هست که خب احتمالا با مطالب درستی رو به رو هستیم نه مطالب انگیزشی الکی. چیزی که این کتاب رو خاص میکنه روند زندگی دکتر فرانکله. دکتر فرانکل یک یهودی اتریشی هست که سال ۱۹۴۲ تقریبا یک سال بعد گرفتن مدرک پزشکیش به اسارت نیروهای نازی در اومد، و جز معدود کسانی هست که از اردوگاه آشویتش (یکی از وحشتناکترین اردوگاه های کار اجباری) در جنگ جهانی دوم جان سالم به در برد. در این کتاب هم دربارهی اون شرایط و اتفاقات توضیح داده. امید در شرایط خوب که کاری نداره این زنده نگه داشتن امید در شرایط سخته که مهمه و خب دکتر فرانکل در بدترین شرایطی که یک انسان در زندگی میتونه تجربه کنه امید داشته و میخواد به ما بگه که چجوری اون رنج رو تحمل میکرده و امیدش رو هیچگاه از دست نداده.
این کتاب در دو بخش مختلف نوشته شده، بخش اولش که بخش خود زندگینامه ی فرانکل هست وقتی توی اردوگاه کار اجباری جنگ جهانی دوم اسیر بوده. فرانکل از شروع رفتنش به آشویتش توی این کتاب نوشته و اتفاقا روند این نوشتن هم جالب بوده. اون هنگام ورود به آشوویتس ، نسخه دست نویس و یادداشتهایی را با خود داشت که در جریان تعویض لباس زندگی پیشین و پوشیدن لباس زندان ، اونها را از دست داد و همین فقدان در نهایت باعث شد انگیزه نوشتن دوباره و تکمیل کردن یادداشتهایش ، به زنده ماندنش در شرایط سخت اردوگاه آشوویتس بیانجامد. فرانکل خودش میگه در روزهای اسارت نوشتن کتابی را آغاز کرد که در ابتدای ورودش به اردوگاه ، آن را در اتاق گندزدایی از دست داده بود . او با نوشتن کلیدواژه های کلیدی و کوتاه نویسی روی پاره های کاغذ مطالبی را نوشت که بعدها تبدیل به کتاب « انسان در جستجوی معنا » شد.
در بخش دوم هم به عنوان خاطرات بیمارانی که برای درمان پیشش میومدن ، توضیحاتی داده در مورد معنادرمانی برای بهتر درک کردن این جریان که چجوری انسان میتونه در جستجوی معنای زندگی قدم برداره و با رنجها دست و پنجه نرم کنه. یه روش درمان هم به نام لوگوتراپی بنیان گذاری کرده که در طول کتاب ازش صحبت میکنه و اون رو یاد میداده که میتونه بسیار موثر باشه. لوگوتراپی بر این باور استواره که طبیعت انسان ناشی از جستجوی یک هدف برای زندگی است و به بررسی این معنا در زندگی فرد میپردازه. فرانکل هم سعی میکنه تو این کتاب بگه که هدف زندگیتون رو پیدا کنید تا امید داشته باشید.
یکی از قشنگ ترین جملات کتاب هم این بود: ''کسی که چرایی در زندگی داشته باشد از عهدهی چگونگی آن برخواهد آمد.''
اگر توضیحات این کتاب رو دوست داشتید یا بهنظرتون به اون نیاز دارید میتونید از طاقچه اون رو بخونید یا گوش بدید⇩
https://taaghche.com/audiobook/133618