زهرا رضاقلیزاده عمران
زهرا رضاقلیزاده عمران
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

نوشتم که کاشته شود ( #پیک_زمین )

از وقتی با ترکیب پسماند صفر آشنا شدم تقریبا یک سال طول میکشد. با خودم گفتم مگر میشود کسی هیچ زباله ای تولید نکند؟ محصولات سلولزی مگر جایگزین پایدار دارند؟ بریا نوار بهداشتی در دوران پریود چه فکری کرده اند؟ حداقل روی این یک مورد نمیتوانستم کوتاه بیایم.

همین سوال باعث شد تا کنجاوی ام مرا ببرد به دنیای زباله ها و پسماند و محیط زیست و زمین. منی که همیشه درگیر کار و زایمان و جیغ و داد مادران و نوزادان بودم،در آستانه ی 35 سالگی پسماند صفری تلنگری بود تا به چالش بکشم خود را و خانواده ام را.

پسرم در حال تهیه ی کلیپ آموزشی در مورد تهیه کمپوست از زباله تر خانگی
پسرم در حال تهیه ی کلیپ آموزشی در مورد تهیه کمپوست از زباله تر خانگی


هشتگ پسماند صفر شد سرچ اخر هفته ها که مرا به جاهای خوبی رساند. با آیه نامی آشنا شدم پسماند صفری بود و تمام هم و غمش را گذاشته بود برای آموزش مردم در زمینه ی حفظ محیط زیست. در دلم به پشتکارش آفرین گفتم . برای هر چیزی جایگزینی داشت که بعضی هایش هیچ جوره تو کتم نمیرفت.

و خیلی جاها هم بهش آفرین میگفتم برای پیدا کردن راه حل های جالب برای تولید نکردن زباله.

مثلا از دستمالهای نخی دستساز که از بسطام خریده بود به عنوان دستمال کاغذی استفاده میکرد.

یا وقتی با پسرش کافه میرفت برای خودش نی استیل میبرد. یا اگر میخواست بستنی بخورد با خودش ظرفی داشت که به فروشنده میداد تا برایش در ظروف یکبار مصرف نریزد.

اینکه پسرش با او همقدم شده بود هم برای منی که پسر داشتم یک علامت سوال بود که آیا پسر من هم یاری میکند یا نه؟ و قلقلکی که او را هم به چالش بکشم.

و همه ی اینها به کنار یک چیز خیلی خوب از آیه یاد گرفتم و ان استفاده بهینه از وقت بود. در نگاه اول به آیه احساس میکنی تمام زندگی و وقتش را صرف پسماند صفری میکند و وقتی برای زندگی ندارد اما من در او، هم زندگی دیدم هم شادی هم آرامش . چیزی که در اطرافیانم حتی خانه دار ندیدمش. و با اینهمه دقت و ظرافت در پسماند صفری از خیلی های دیگر وقت بیشتر دارد که به مطالعه و ترجمه میگذراند.

القصه!

بعد از تحقیق و بررسی تصمیم گرفتم که من هم کاری کنم تا در خوب شدن حال زمین موثر باشم و همینطور خوب تر شدن حال خودم.

از انجایی که هنوز با پد بهداشتی چند با مصرف کنار نیامدم از چند کار راحت تر شروع کردم.

اول از همه تفکیک زباله های خشک و تر بود.

بعد از آن با پسر ها شروع کردم به تفکیک زباله های خشک که با کلمه ی اکوبریک آشنا شدیم. اکوبریک به ما کمک کرد که چند اجر برای مدرسه سازی در مناطق محروم درست کنیم.

یک توپ کوچک با آلومینیوم پوست کره و ورق شکلات تخته ای درست کردیم.

دستمال های کاغذی را تبدیل کردیم به دستمالهای دستباف زنان بسطام و چقدر شادمان شدیم از حمایت کسب و کار خانگی و صانیع دستی کشورمان.

کمی بعد در زمستان خشک کردن و در تابستان تهیه کمپوست از پسماند تر خانه را شروع کردیم.

خشکاله ها را به همکارم که همسرش دامداری داشت میدادم تا برای دام ببرد. یکبار هم با پسر ها رفتیم تا خودشان برای دامها خشکاله ببرند.

قسمت آخر پروژه ی پسماند صفری ما از همه جذاب تر بود. تهیه کمپوست

از وقتی فهمیدم که یک ساقه ی کاهو در منطقه ی دفع پسماند زباله تا 25 سال طول میکشد تا تجزیه شود اما در عرض چند ماه به روش تهیه ی کمپوست این ساقه به راحتی تجزیه میشود، با پسر ها تصمیم گرفتیم حتما این روش را امتحان کنیم.

حالا ما چند مخزن کمپوست داریم و ابوالفضل که هر روز مجبور بود زباله را از خانه خارج کند و خیلی مراقب باشد تا شیرابه هایش پله ها را الوده نکند، خیلی خوشحال است چون الان هر دو هفته یک بار یک ظرف کوچک و سبک را از خانه خارج میکنم .

نه فقط ابوالفضل، همه ی ما خوشحالیم .

#پیک_زمین





پیک زمینپسماندبی زبالهمحیط زیست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید