تغییر اساسا کار سختی است،معمولا ما انسان ها بودن در شرایطی که به آن عادت کرده ایم،و حوزه امن را بیشتر می پسندیم تا شروع شرایط جدیدی که انتهای آن خیلی هم برایمان مشخص نیست.
اما چرا از تغییر فرار می کنیم؟
همانطور که در ابتدا گفته شد،یک دلیل فرار از تغییر،سخت بودن آن است،تغییر کار ساده ای نیست،نیاز به زمان و صبوری دارد و متاسفانه اغلب انسان ها در میانه های راه کم می آورند.
دلیل دیگر نامعلوم بودن و مبهم بودن شرایط پس از تغییر است،اغلب می ترسیم که اگر شرایط فعلی و این موقعیت را از دست بدهیم،پس از این چه خواهد شد،اگر شرایط بهتر نشد،چه کنم؟و...ترس مانع می شود و ما به بودن در شرایط قبلی رضایت می دهیم.
و نکته آخر که بعضا به چشم می خورد،می توان گفت غرور است.تغییر نمی کنیم که غرورمان جریحه دار نشود،بعضا فکر می کنیم اگر مسیرم را عوض کنم،اگر آن کار را انجام دهم،اگر آن حرف را قبول کنم و...یعنی من اشتباه کرده ام،پس به همین شیوه که میدانم پیش می روم،فارغ از اینکه چه پیش خواهد آمد.
اما در نهایت باید بگویم تغییر اگرچه در ابتدا سخت و شاید غیرممکن به نظر برسد،اما بسیار شیرین و ساده تر از آن است که به نظر می رسد.پیشنهاد می کنم در حوزه های مختلف زندگی خود که احساس می کنید ضعف دارید و یا نیاز به تغییر دارید،پای به وادی تغییر بگذارید،قول میدهم پشیمان نخواهید شد.
با احترام و ارادت و قدردانی از وقتی که می گذارید.??