ظاهرا هستند هنوز، آدمهایی که راهی جز «متلکپرانی» برای برقراری ارتباط پیدا نمیکنند، شیوهای که اصطلاحا شاید «خَز» شده و عجیب که اینها منقرض نمیشوند، این مطلب نگاهی به «متلک»اندازها دارد.
فاصله ام با آن پسرک متلک گو و دخترکی که شنونده متلک است، خیلی زیاد نیست. دقیق متوجه نمیشوم که پسرک حدود ۲۲ ساله چه متلکی انداخت، اما متلکها و به تعبیری «آزارهای کلامی خیابانی» معمولا محتوای ثابتی دارند که تقریبا همه ما میدانیم چیست و این جا لزومی به شرح جزئیاتش نیست. پسرک خیلی ساده طوری که انگار به این متلک گوییها عادت دارد، متلکش را به دخترک میپراند و به راهش ادامه میدهد. دخترک هم که انگار این موضوع برایش جدید نیست، متلک را میشنود، اخم میکند و به راهش ادامه میدهد.
به که بگویم؟ به که شکایت کنم؟
برای یافتن پاسخ سوالاتم باید به سراغ کسانی بروم که احتمالا با این متلکها کم مواجه نشده اند. یکی از آنها میگوید: به نظر شما باید به کجا بگویم یا شکایت کنم؟ نه تا به حال پیش نیامده است که مثلا یک مزاحمت خیابانی را به پلیس یا مرجعی دیگر گزارش کنم. سالها قبل که سن و سالم کمتر بود گاهی به پدر یا مادرم میگفتم، آنها هم همیشه یک توصیه داشتند که خودم را در خیابان جمع و جورتر کنم تا جلب توجه نکنم.
مسافر تاکسی بودم
شخص دیگری که در این باره با او همکلام میشوم، پاسخش در پی یک تجربه است. میگوید: اولا که هر وقت با این موضوع مواجه میشوم، به شدت ناراحت میشوم، ولی خب کاری هم نمیتوان کرد. یک بار که در صندلی عقب تاکسی نشسته بودم، نفر کناری ام که یک مرد بود، در طول مسیر گاهی خودش را بی دلیل به من میزد و من هم با تمام فشار خودم را به در فشار میدادم، ولی آن مرد دست بردار نبود. من مجبور شدم قبل از رسیدن به مقصد از تاکسی پیاده شوم. راننده گفت که هنوز به مقصد شما نرسیدیم، در پاسخش گفتم این آقا مزاحم من میشود و چارهای ندارم، باید پیاده شوم. این را که گفتم آن مرد به شدیدترین شکل ممکن با من مقابله و ادعا کرد که من به خودم شک دارم. در واقع این اعتراض من در آن جمع بی فایده بود و شاید بدهکار هم شدم.
چرا؟
برای یافتن پاسخ این سوال که دلیل و ریشه این آسیب پلشت اجتماعی چیست، به مقاله حمید رضا تقوا تحلیل گر امور اجتماعی وفرهنگی در پایگاه خبری پلیس مراجعه میکنم. او در بخشی از پژوهشش آورده است: «بر اساس مطالعاتی که انجام شده است الزاما هدف ازایجاد مزاحمت، ارضای نیازهای جنسی نیست یا چنان چه هست در پایینترین درجات طبقه بندی ناهنجاریها قرار دارد. درواقع نتایج تحقیقات نشان میدهد که بیشترین لذت مردانی که قصد مزاحمتهای خیابانی را دارند، احساس قدرت و برتری و تحقیر جنسی طرف مقابل است که در قالب کلام بروز پیدا میکند. این تحقیر کردن از ویراژ دادن در مقابل دختر خانمها برای به رخ کشیدن به اصطلاح توانایی هایشان، ترمز کردن و متلک پرانی و تمسخر و گاهی اوقات هم با فحاشی شروع شده تا تنه زدن و تعرضهای جسمی در حد و حدود مختلف ادامه مییابد...» این پژوهشگر در بخشی دیگر چنین گفته است: «نباید از نقش و اهمیت و ظاهر برخورد و پوشش خانمها چشم پوشی کرد.
هرچند که در بسیاری مواقع کار به مراجع رسمی مثل دادگاه برای تنبیه متجاوز کشیده نمیشود بلکه در این زمینه حتی فرهنگ سازی سادهای نیز اندیشیده نمیشود. در عین حال بر اساس آخرین پژوهشی که چند سال پیش توسط یک مرکز تحقیقاتی خصوصی انجام شده هر زن یا دختری در جوامع شهری در ایران به میزان مسافتی که طی میکند یا مدت زمان حضورش در سطح خیابانها در هر تردد شهری بین یک تا ۲۰ بار به لحاظ مزاحمتهای کلامی، فیزیکی وچشمی و نگاه نامناسب و آزار دهنده و نیز آزارهای روحی و روانی و کلامی از سوی برخی مردان و پسران هوس باز قرار میگیرند.»
متلک پراکنیهای مجازی!
متلک پرانی در سالهای اخیر نه تنها کم نشده بلکه به فضای مجازی هم سرایت کرده است. این روزها احتمالا اغلب ما روزانه زمانهایی را در فضای مجازی سپری میکنیم که همین جنس متلک پراکنیهای سخیف و پلشت را کم نمیبینیم. اگر کمی در واکنش خودمان تامل کنیم در مییابیم که به نوعی همه ما به این آسیب عادت کرده ایم و شاید در غیاب برخوردهای قانونی برای از میان بردنش، به وجود این رفتار زشت در جامعه عادت کرده ایم.
چرا خانوادهها پیگیری نمیکنند؟
درباره این که چرا این موضوع توسط افراد پیگیری نمیشود، در کنار این پاسخ که احتمالا سازوکار مشخصی برای این موارد کمتر یافت میشود، نعمت احمدی وکیل مطرح پایه یک حقوقی دیدگاهش را همین دیروز با برنا این طور در میان گذاشته است: «در قانون عبارت صریحی تحت عنوان آزار خیابانی وجود ندارد و قانون گذار فقط درخصوص الفاظ رکیک، توهین، افترا و... مجازات قانونی در نظر گرفته است. بر اساس ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند، به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد...»
قانون قدرت فرهنگ سازی ندارد
احمدی با اشاره به این که برخی خانوادهها از ترس آبروی خود از مراجعه به مراجع قضایی خودداری میکنند، گفت: با قانون نمیتوان رفتار مردم را تغییر داد این که یک پسر در خیابان برای دختر مردم مزاحمت ایجاد میکند از متلک گرفته تا لمس بدن و... ریشه در درون فرهنگ خانواده او دارد و قانون در این موارد قدرت فرهنگ سازی ندارد.