اخرین پستم مال دو سال پیشه ولی من هیچ تغیری نکردم فقط روز به روز افسرده تر و رنجور تر شدم
میدونی بدترین دردم چیه اینه که پسرم دوستم نداره یه سال و هفت ماهشه ولی همه رو به من ترجیه
تا وقتی تنهاییم هیچ مشکلی نداریم ولی هر کس دیگه ای ک بیاد دیگه منو نمیخواد و منو پس میزنه
الان که دارم اینو مینوسم ته خطم اخر افسردگی حوصله هیچ کاریو ندارم و خونم کلی بهم ریختس
ولی میخوام برای بار هزارمین بار دوباره شروع کنم و خودمو نجات بدم میدونم بازم شکست میخورم ولی میخوام انجامش بدم
از فردا اینجا مینویسم چه اتفاقایی افتاده برام دعاکنید که خوب شم