تسلا کلمه ای است که بارها شنیده اید و شمارو کنجکاو کرده است و دنبال رزومه آن رفته اید.وقتی اسم کمپانی تسلا یک جا گفته میشود در چشم همه افراد حاضر برقی زده میشود و همه آب از لب و لوچه اشان آویزان میشودو زمزمه کنان از همه ویژگی محصولات آن صحبت میکند .همه افراد در ته دلشان وقتی اسم استراتژی میآید دلشان میخواهد حداقل یکی از ماشینهای آن را داشته باشند. وقتی در حال کار با اینترنت هستند یک لحظه دلشان میخواهد از اینترنت جهانی که که آقای ایلان ماسک راه اندازی کرده استفاده کنند.چه طور ممکن است یک فرد بتوانند در جهان چنین تغییرات گستردهای ایجاد کند و همه با شنیدن نام کمپانیانش حسرت در چشمانشان دیده شود.کنار من باشید تا درباره استراتژی پنهان تسلا صحبت کنیم.
تسلا شرکت خودروسازی آمریکایی است و خودروهای برقی ، قطعات موردنیاز قطارهای برقی تولید میکنند. شرکت تسلا همچنین پکیجهای باتری لیتیم یون را برای دیگر خودروسازها، مانند تویوتا و دایملر آگ تولید می کنند. شرکت تسلا موتورز توسط ابرهارد جفری استریل و مارک تارپنینگ در سال ۲۰۰۳ تأسیس شد و به نشانه ادای احترام به مخترع و مهندس برق نیکولا تسلا نامگذاری شد. آقای ایلان ماسک درحال حاضر بهعنوان رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل اجرایی تسلا فعالیت میکند. سهام تسلا در بازار بورس از حدود1 میلیارد دلار تا60 میلیارد دلار معامله میشود (در اوایل سال 2019)،یعنی 1400درصد بیشتراز قیمت عرضه آن در سال 2010است . باید ببینیم آیا تسلا به استراتژی خود پایبند است یا خیر. در سال ۲۰۰۸، تسلا اولین خودروی خود را معرفی کرد امروزه، تسلا نه تنها وسایل نقلیه تمام الکتریکی، بلکه محصولات تولید انرژی پاک و ذخیره سازی بی نهایت مقیاس پذیر را نیز می سازد. شرکت تسلا این باور را دارد که هر چه جهان سریعتر به سوختهای فسیلی بسنده کند به سمت آیندهای با آلودگی صفر حرکت می کند . هدف این شرکت با مأموریت وچشماندازی که دارد منعکس کننده تسلط تسلا در بازار جهانی خودروهای برقی و باتری است.
ماموریت تسلا بیانیه دارد : “تسریع انتقال جهان به انرژی پایدار“
شرکت تسلا معتقداست که جهان هر چه سریعتر از سوختهای فسیلی دست بردارد و به سمت آیندهای بدون آلایندگی حرکت کند.
چشمانداز تسلا بیانیه دارد: “در قرن ۲۱ با ایجاد جذابترین شرکت خودروسازی با هدایتِ جهان سمت به خودروهای برقی“
تسلا میخواهد ظهور حمل و نقل پایدار را با دسترسی بیشتر و مقرون به صرفه کردن محصولات برای اکثریت مردم، تسریع کند تا در نهایت منجر به حمل و نقل پاک و تولید انرژی پاک شود. تسلا تمرکز خود را بر روی عرضه خودروهای برقی در سریعترین زمان ممکن قرار داده است. با بررسی رویکردهای شرکت تسلا، متوجه میشویم که ایلان ماسک در ساخت سرمایههای نوآوری شده و استفاده از آنها برای به دست آوردن حامیان برای ایدههایش نبوغ فراوان استفاده کرده است . او نهتنها از موفقیتهای پیشین خود با پیپل و اسپیس اکس در راستای به دست آوردن حامی برای پروژههای آتی خود استفاده میکند، بلکه از چیزی که نامش را «آمپلیفایرهای تاثیرگذاری» میگذاریم برای همراه کردن سهامداران با خود بهره میبرد. برای مثال وقتی ایلان ماسک روی استیج ایستاده ، صرفا به صحبت درباره ایدهای جدید نمیپردازد و از سایبرتراک پرده برمیدارد بلکه تحقق ایده را نیز در فرم فیزیکی به نمایش درمیآورد تا هرنوع منفینگری را از بین ببرد." اقای ایلان ماسک در مقابل موزه ملی هوا و فضا با پارک کردن موشک اسپیس اکس نیز چنین کاری کرد".
وقتی ماسک در توییتی خطاب به ۲۸ میلیون فالوئر خود مینویسد که «رودستر شامل حدود ۱۰ رانشگر کوچک موشک است» و اضافه میکند که «شاید این رانشگرها باعث شوند تسلا به پرواز درآید»، در حال صحبت به شکلی جدی نیست . او دارد با بهرهگیری از آمپلیفایرهای تاثیرگذاری، تصویری مثبت از تسلا میسازد: او مشغول مقایسه نوآوری جدید با برخی از نوآوریهای موفقیتآمیز قبلی است یا در کمترین حالت، ارتباط میان آنها را نشان میدهد. در ذهن مخاطب این مقایسه باعث میشود ، ارتباطی بین برتری فنی تسلا و علم موشک برقرار شود. این تکنیکها منجر به ساخت سرمایه نوآوری برای ماسک و تسلا میشوند تا بتوانند از حمایت سرمایهگذاران، مصرفکنندگان و کارمندان برخوردار شوند و چرخهای تسلا به گردش درآید .اما تکلیف بخش دوم استراتژی تسلا چیست؟ یعنی اتومبیلهایی مانند مانند مدل اس و مدل اکس که در قالب محصولات اصلی کمپانی ظاهر میشوند و به بیشترین سرمایهگذاری نیاز دارند؟ اینها قمارهایی بزرگ هستند که قرار است یک صنعت را دگرگون کنند و نیازمند جلب توجهها نه فقط به یک محصول واحد، بلکه تمام اکوسیستم محصولات هستند. فارغ از اینکه نظرتان راجع به تسلا و موفقیتش در آینده چیست، این کمپانی توانسته یک استراتژی چندبعدی و بسیار جالب توجه برای ایجاد تغییرات بنیادین در یک صنعت تدارک ببیند. استراتژی اصلی این است که المانهایی خاص در هر سطح از اکوسیستم دارد: این شرکت معماری ، دست به نوآوریهایی زده و محصولات را دگرگون کردهاست ؛که رقبا حداقل از پیادهسازی آنمحصولات عاجزند و محدودیتهای سطح سیستمی که منجر به کند شدن روند رشد میشوند را کنار زده است . به صورت همزمان، این کمپانی رویکردی موثر در قبال ساخت سرمایه نوآوری در پیش گرفته تا بتواند به منابع و حمایت لازم برای تحقق ایدههایش دست پیدا کند. درحالی که ارزش بازار کمپانی حالا از ارزش بازار سه شرکت جنرال موتور، فورد و فیات کرایسلر به صورت کل بیشتر است، سرمایهگذاران در حال مشاهده پتانسیلهای فراوان در آینده تسلا هستند. نوآوران باید از این رویکردها درس بگیرند.