زهرا سفیدگر
زهرا سفیدگر
خواندن ۱۲ دقیقه·۴ سال پیش

نقش و اهمیت کارآفرینی زنان در ایران؛ موانع موجود و راه حل‌های آن

مفهوم کارآفرین و کارآفرینی چیست؟

واژه کارآفرینی که معادل Entrepreneurship در زبان انگلیسی است، از اصطلاح فرانسوی Entreprenure گرفته شده است که به معنای قبول مسئولیت، پیگیری فرصت‌ها، تأمین نیازها و خواسته‌ها از طریق نوآوری و راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار تجاری است.

شومپیتر با ارائه نظریه‌ای در سال 1934، کارآفرینی را چنین تعریف می‌کند: هر فرایندی که در شرکت منجر به ایجاد کالای جدید، روش جدید، بازار و منابع جدید شود. او مشخصۀ کارآفرین را نوآوری دانسته و فرایند کارآفرینی را تخریب خلاق می‌نامد. از نظر او نوآوری در هر‌یک از این زمینه‌های زیر کارآفرینی محسوب می‌شود:

ارائه کالای جدید؛

ارائه روشی نوین در فرایند تولید؛

گشایش بازاری نو؛

یافتن منابع تازه؛

ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در صنعت.

لاوی نیز زنان کارآفرین را چنین تعریف می‌کند: کسی که به‌تنهایی یا با مشارکت یا با ارثیه، کاری را با خلاقیت و نوآوری به راه انداخته و با پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی، اداری، مالی و ریسک‌های مالی، فرآورده‌های تازه‌ای را عرضه کرده تا در بازار خرید و فروش بر رقبا چیره شود.


وضعیت کارآفرینی زنان در جهان

در حال حاضر 582 میلیون کارآفرین در جهان وجود دارند، که از این بین 252 میلیون کارآفرین زن در سراسر جهان مشغول به کار هستند. در طی 20 سال گذشته کارآفرینی زنان 114% رشد داشته است. زنان کارآفرین در آمریکا از سال 1977 تا 2003، 9.1 میلیون شغل تازه پدید آورده‌اند و باعث اشتغال 27.7 میلیون تن شده‌اند.

زنان نقش مهمی در ارتقای سطح اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه دارند؛ به‌طور متوسط 30% كارآفرینان كشورهای توسعه یافته را زنان تشكیل می‌دهند و یكی دلایل توسعه‌ یافتگی ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم حضور زنان آن كشور در عرصه‌های مختلف اجتماعی بوده است. دو‌سومِ ساعات کار انجام‌شده در جهان را زنان به عهده دارند. چنانچه به استعداد‌های بالقوۀ این پتانسیل قوی که انواع کار‌ها را به صورت رسمی و غیررسمی انجام می‌دهد، توجه شود، آنان را به یکی از بزرگ‌ترین منابع سرمایه‌گذاری برای کشورهای در‌حال‌ توسعه تبدیل می‌کند؛ با این وجود، سهم زنان ایرانی در فعالیت‌های کارآفرینانه بسیار اندک است.

افزایش سطح تحصیلات زنان باعث شده آن‌ها امکان اشتغال به کارهای تخصصی را پیدا کنند. در حال حاضر زنان با تحصیلات دانشگاهی در کانادا به سمت حرفه هایی نظیر علوم، تجارت و امور مالی، مشاوره‌ی مدیریت، حسابداری و تبلیغات گرایش پیدا کرده‌اند. همچنین شغل‌های تخصصی در حوزه خدمات بهداشتی و درمانی نیز مورد توجه زنان بوده است.[ولی در ایران گرایش زنان به صنایع دستی، کشاورزی و مشاغل هنری است].

در کانادا 22% زنان کارآفرین در این کشور به دنیا نیامده و مهاجر هستند. رقم برای مردان 25% است، اما به تدریج این اختلاف در حال کم‌شدن است؛ زیرا طی یک دهه‌ی گذشته میزان کارآفرینی زنان مهاجر 30% بیشتر از مردان مهاجر ساکن در کانادا بوده است. از سوی دیگر زنان مهاجر از سطح تحصیلاتی بالاتری نسبت به متوسط جمعیت کانادا برخوردارند.

کشورهایی با بیشترین و کمترین درصد فعالیتهای کارآفرینانه ضروری و کارآفرینانه خلاق زنان در 2019
کشورهایی با بیشترین و کمترین درصد فعالیتهای کارآفرینانه ضروری و کارآفرینانه خلاق زنان در 2019


برنامه‌های چند کشور جهان برای حمایت از کارآفرینی زنان در 30 سال گذشته

فنلاند

الف) حمایت مالی از کازآفرینان زن توسط شرکت finnvera

ب) کمک هزینه های راه اندازی به زنان بیکار

ج) ایجاد Women’s enterprise agency تحت حمایت انجمن اجتماعی و مشاغل

هلند

الف) مرکز بین المللی آموزش برای زنان

اتریش

الف) تدوین فصل "توسعه روحیه کارآفرینی" در برنامه ملی سال 1998

ب) خدمات مختلف برای کارآفرینان جوان و زن

سوئد

الف) حمایت و مشاوره کارآفرینان زن توسط سازمان NUTEK

ب) ایجاد موسسه Women can

مجارستان

الف) تشکیل Enterprise Development Council

ب) تاسیس "موسسه توسعه کسب وکارهای کوچک" Institute for Small Business Development (ISBD)

ج) تاسیس "موسسه بنیانهای کسب و کار" Business Basic Foundation (BBF)

مالزی

الف) اتحادیه زنان کارآفرین مالزی Federation of Women Entrepreneurs Association of Malaysia


عوامل موفقیت زنان در کارآفرینی

هلن فیشر (Helen Fisher)، انسان شناس دانشگاه راتجزر (Rutgers University)، دریافته است که 5 خصوصیت، زنان کارآفرین را در این زمینه منحصر به فرد کرده و می‌تواند در موفقیت آنان بسیار مهم جلوه کند:

1. مهارت‌های ارتباطی: بسیاری از زنان در بیان احساسات خود بهتر از همتای مرد خود عمل می‌کنند و توانایی برقراری ارتبا­ط موثر­­تری دارند.

2. مهارت‌های مردمی: در خواندن احساسات از چهره‌ی دیگران و کشف رمز و رازهای حرکات دیگران و پی بردن به منظور طرف از لحن صدا بسیار ماهر هستند.

3. مهارت‌های به کار‌گیری تفکر شبکه‌ای: به معنی توانایی زنان در جمع‌آوری داده‌ها از محیط و ایجاد ارتباط میان قطعات داده‌های مختلف است. برعکس، بسیاری از مردان معمولاً اطلاعات را قطعه قطعه کرده فقط توجه خود را معطوف به چیزهایی می‌کنند که تصور می‌کنند اهمیت بیشتری دارد.

4. مهارت برقراری توافق: زنان کارآفرین موفق، غالباً خوب می‌توانند بحث کنند. آنان می‌کوشند شرایطی ایجاد کنند که با طرف‌های وارد در بحث، روابط هماهنگ برقرار کنند.

5. توانایی در ایجاد و گسترش روابط حسنه: حفظ روابط درازمدت با مشتری در تجارت نیاز به ایجاد مودت و دوستی و استفاده از روابط عمومی موثر است.

موانع زنان برای کارآفرینی
موانع زنان برای کارآفرینی

موانع کارآفرینی زنان ایرانی

به صراحت می‏توان گفت که عوامل محیطی نقش بسیار مهمی را نسبت به عوامل فردی عهده‏دار هستند، چرا که ویژگی‌های شخصیتی و توانمندی‌های روانی بسیار متأثر از عوامل محیطی‌اند. وضعیت اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، دینی، سیاسی و اقتصادی جامعه مطمئناً نقش بسزایی را در تقویت یا تضعیف فعالیت‏ها در امور متفاوت بخصوص کارآفرینی دارند. موانع کارآفرینی زنان را در قالب عوامل زیر بیان کرد:

موانع فرهنگی

  • وجود تبعیض‌های جنسیتی در محیط کار در ارتقای شغلی، آموزش و مشارکت و ...
  • نگرش منفی مردم و دست‌اندرکاران به کارآفرینی زنان
  • عکس العمل‌های منفی مسئولین، سازمان‌ها و موسسه‌های اقتصادی و اجتماعی
  • وجود فرهنگ مردسالاری و نپذیرفتن زنان به عنوان رییس از جانب مردان
  • عدم اعتماد به زنان کارآفرین و پرهیز از همکاری با آنان
  • وجود باورهای مذهبی و کلیشه‌ای در مورد زنان
  • ناامنی‌های اجتماعی (مثلا سفرهای کاری بین شهری و اقامت در هتل ها و اماکن)
  • نابرابری موجود در نظام تعلیم و تربیت در خانواده‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها


موانع فردی

  • ترس از شکست و تحریک پذیری بیشتر زنان نسبت به مردان
  • نداشتن الگوی مناسب
  • رضایت دادن به شرایط فعلی شغلی و ترس از پذبرش مخاطره (مقاومت در برابر تغییر)
  • اعتماد به نفس پایین و کمبود جسارت
  • کمبود توانایی بدنی زنان برای تحمل فشارهای کاری بیشتر
  • تاثیر سن و تعداد فرزندان
  • تاثیر تاهل (زنان مجرد آزادی عمل بیشتری برای فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی دارند.)

موانع اجتماعی

  • تلاقی امور شرکت با مسائل خانوادگی و ناهمخوانی انتظارهای نقشی
  • عدم تشویق زنان توسط خانواده‌ها و کمبود حمایت‌های معنوی
  • عدم وجود مراکز مشاوره کارآفرینی در دانشگاه ها با نهادهای دولتی
  • مخالفت والدین و یا همسر با کارآفرینی زن

موانع قانونی

  • وجود قوانین دست و پاگیر اداری و بوروکراسی موجود
  • عدم وجود قوانین کافی در خصوص حمایت از زنان کارآفرین
  • قوانین ناظر بر خانواده مانند منع کار زن در صورت عدم رضایت همسر، اجاره نامه کتبی خروج از کشور
  • عدم تسهیلات کافی در زمینه مرخصی زایمان و مسایل مربوطه
  • فراهم نبودن قوانین و مقررات لازم جهت توسعه کسب و کار
  • دشواری در اخذ مجوزها

موانع علمی

  • مؤلفه کمبود راهنمایی در زمینه بازاریابی و نبود آگاهی از محیط کسب و کار و عوامل محیطی حاکم
  • پایین بودن دانش فنی در زنان و کمبود مهارت‌های حرفه‌ای
  • نبود اطلاعات حقوقی
  • کمبود مهارت‌های مدیریتی

موانع اقتصادی و تجاری

  • تأمین سرمایه اولیه و نقدینگی لازم
  • دشواری در ورود و توسعه حضور زنان به بازار رقابت
  • محدودیت‌های تحریک‌پذیری اقتصادی زنان (آزادی انتخاب مكان سرمایه‌گذاری ، نوع فعالیت و ... )
  • نگرش منفی بانکها و مؤسسه‌های مالی به اعطای وام و تسهیلات به زنان کارآفرین
  • تاخیر بانک‌ها در تأمین به موقع منابع مالی مورد نیاز زنان کارآفرین
  • مشکلات مربوط به دستیابی به تأمین‌کنندگان مناسب، مواد اولیه و ...
  • عدم توانایی زنان در فراهم‌آوری وثیقه تضمینی مورد درخواست بانک‌ها
  • عدم توانایی در جلب اعتماد مشتریان، تأمین‌کنندگان و سرمایه گذاران و ...
  • مشکلات مربوط به پرداخت مالیات‌ها، هزینه‌های بیمه، کنترل و مدیریت هزینه‌ها و ...
  • کمبود مکان مناسب کسب و کار، امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، حمل و نقل و ...

نابرابری جنسیتی یعنی چه؟ از کجا نشئت می گیرد؟ اثرات آن بر کارآفرینی زنان چیست؟

نابرابری جنسیتی فقدان دسترسی برابر زنان و مردان به امکانات و موقعیت‌های اجتماعی است. خانواده، نظام تعلیم و تربیت، باورهای کلیشه‌ای، رسانه‌های جمعی، هنجارهای اجتماعی رسمی و غیررسمی، شیوه تقسیم کار و توزیع منابع ارزشمند در انتقال نگرش‌های جنسیتی و ساختن خود انسان نقش موثری دارند.

بنابراین این موضوع که نسبت اندکی از زنان شاغل ایران کارآفرین هستند، باید یکی از دلایل آن را در تاثیر نابرابری جنسیتی بر ساختارهای روانی و شخصیتی زنان جستجو نمود. زیرا تفاوت‌هایی که مردم در انجام دادن کاری خاص در شرایط نسبتا یکسان از خود نشان می‌دهند، ناشی از تفاوت ابعاد شخصیتی آنان است.

تأثیر نابرابری جنسیتی بر محدود کردن کارآفرینی زنان
تأثیر نابرابری جنسیتی بر محدود کردن کارآفرینی زنان


1. خانواده

والدین به استقلال یافتن دختران و پسران واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند.نوع سرگرمی‌ها، آموزش‌ها و بازی‌های دو جنس نیز به نابرابری‌ها می‌افزاید.

2. نظام آموزشی

در مدرسه این امر از طریق محتوای منابع درسی، مرزبندی ارتباط بین دوجنس و رفتار معلمان صورت می‌گیرد. نسبت دادن صفات برتر انسانی و نقش‌های فعال حرفه‌ای، سیاسی و اجتماعی به مردان و در مقابل نسبت دادن ویژگی‌های ظاهری (زیبایی، لطافت و ... )، نقش‌های مادر، خانه داری و تربیتی به زنان در قالب تصاویر، داستانها و شعرها در کتاب‌های درسی نمونه ای از محتوای آموزشی نابرابر است.

3. تعارض در نقش

زنان شاغل به طور همزمان دارای سه نقش همسری، مادری و شغلی هستند. هریک از این نقش‌ها دارای مجموعه‌ای از انتظارات مختلف است. ایجاد تعادل بین نقش‌های کار و خانواده احتمال دارد با افزایش تضاد دوجانبه در درون نقش‌ها همراه باشد. برای مثال، تعارض خانواده با کار، وقتی رخ می‌دهد که مسئولیت‌های مربوط به نقش خانوادگی مانع انجام دادن کار شود. همچنین نگهداری از فرزند ممکن است مانع توجه کافی به مسائل شغلی شود. این تعارض‌ها می‌توانند به سه شکل بروز کنند:

  • تعارض مبتنی بر زمان: تداخل زمانی نقش‌ها
  • تعارض مبتنی بر فشار: فشار زیاد، استرس و خستگی ناشی از فعالیت‌های خانه و کار
  • تعارض مبتنی بر رفتار: تفاوت رفتار، برخورد با شخصیت‌های متفاوت (همسر، فرزند و کارمندان)

4. باورهای کلیشه‌ای

باورهای کلیشه‌ای با قالبی مربوط به زنان به شیوه‌ای دیگر بر ساختار روانی آنها تاثیر می‌گذارد. این تصورات اغلب لحنی منفی دارند و با نگرش‌های تعصب‌آمیز و یا تبعیض رفتاری آمیخته‌اند.

5.مناسبات حاکم بر سازمان کار

سازمان‌ها از فرهنگ جامعه تاثیر می‌پذیرند. این قبیل نابرابری‌ها در درون سازمان قبل و بعد از استخدام به اشکال مختلف مانند وجود معیارهای استخدامی نابرابر، دستمزد نابرابر برای کار یکسان، شانس بیشتر برای بیکاری، فرصت نابرابر برای آموزش‌های جانبی، دستیابی نابرابر به منابع تولیدی، مشارکت نابرابر در تصمیم‌گیری و امکان نابرابر در ارتقای شغلی نمودار می‌شود.


راه حل چیست؟

موارد زیر راه حل‌ها خوبی هستند که خود فرد می تواند از آنها استفاده کند:

1- نگرش موافق اطرافیان: با توجه به این که همواره نظری مخالف کارآفرینی زنان وجود داشته است (تبعیض جنسیتی)، اطرافیان از جمله خانواده، همسر و فرزندان مشوق‌های اصلی تلقی می‌شوند.

2- ارزش‌ها و باورها در جامعه: این امر نقطه مقابل باورهای کلیشه‌ای است که نسبت به کار آفرینی زنان وجود دارد. زنان می‌توانند با توجه به مکانیسم‌هایی چون گفتگو و مذاکره، اثبات موفقیت، استفاده از دانش و مهارت خود، برخوردهای مسالمت آمیز، رعایت قوانین و افزایش ارتباطات سازمانی و شبکه‌ای، نسبت به کارآفرینی اقدام کنند.

3- انتخاب الگوهای موفق: وجود افراد کارآفرین در بعضی خانواده‌ها یا دوستان و آشنایان کارآفرین می‌تواند به عنوان فرصتی باشد تا زنان از آن‌ها به عنوان الگوی کارآفرینی خود استفاده کنند.

4- برقراری تعادل بین خانواده و کار: مهمترین مشکل برای زنان کارآفرین ایجاد تضاد و دوگانگی بین ایفای نقش در خانواده و محیط کار است. با انعطاف پذیری ساعات کاری، برنامه‌ریزی و همراهی همسر می‌توان در جهت برقراری تعادل تلاش کرد.

5- آموزش : زنان کارآفرین می‌توانند از طریق دوره‌های آموزشی، کلاس‌ها، سمینارها و گردهمایی‌ها توانایی‌های تخصصی و ارتباطی و مهارت‌های کارآفرینی خود را افزایش دهند. آموزش‌هایی در زمینه‌های خلاقیت، مدیریت منابع مالی، بازاریابی، مدیریت منابع انسانی، استفاده مناسب از فضای مجازی و ... .

6- عدم مقایسه استعدادها و شرایط محیطی خود با دیگران

7- اعتماد به استعدادها و مهارت‌های خود و داشتن هدف نهایی و برنامه‌ریزی برای کسب و کار خود

8- مشارکت در تشکل‌های و گروه‌های اجتماعی، علمی، صنفی و نیکوکارانه

9- مشارکت در شبکه‌های مجازی تخصصی (لینکدین، چنل یوتیوب و ...) و شبکه‌سازی با افراد کارآفرین، مشاور و سرمایه‌گذار


موارد زیر نیز پیشنهادهایی برای مسئولین، دست اندرکاران و کارفرمایان هستند:

10- تأسیس مراکز حرفه‌ای و شغلی برای فعالیت‌های کارآفرینانه‌ی زنان

11- ارائه‌‌ی تسهیلات بانکی لازم برای دسترسی آسان‌‌تر زنان به خدمات مالی: به مسئولین جامعه پیشنهاد می‌شود در امر کارآفرینی از طریق بانک‌ها وام اشتغال، وام کم بهره و وام کارآفرینی در اختیار افراد قرار دهند و قوانین دست و پاگیر را در جهت اخذ وام کاهش دهند تا آنها را حمایت و تشویق کند.

12- ارائه برنامه‌های آموزشی و کمک آموزشی برای گسترش کارآفرینی در مدارس: آگاه ساختن مربیان مهدکودک‌ها، مراکز پیش‌دبستانی، معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه نسبت به اهمیت تاثیر خودباوری، خلاقیت، نوآوری و مدیریت در شکل گیری شخصیت آینده دختران جوان، تشویق و سوق دادن آنان به سوی کارآفرین شدن.

13- ارائه واحدهای درسی و کارگاه‌های کارآفرینی در دانشگاه‌ها: دانشگاه‌ها به دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته‌های فنی مهندسی و پزشکی اجازه دهند چند واحد درسی در زمینه‌های مختلف در حوزه کار‌آفرینی اخذ کنند. همچنین سمینارها و کارگاه‌هایی با حضور زنان کارآفرین موفق با هدف آشنایی با بازار کار در جامعه برگزار نمایند.

14- تغییر سیاست‌گذاری رسانه‌های جمعی: به کارگردانان، تهیه‌کنندگان و مدیران رسانه‌هایی همچون صدا و سیما، سینما و کانال‌های پرمخاطب مجازی پیشنهاد می‌شود که در آثار و برنامه‌های خود سیاست‌های تشویقی و تبلیغی کارآفرینی زنان را در پیش بگیرند و در جهت تغییر باورهای کلیشه‌ای و نابرابری جنسیتی تلاش کنند. تعداد برنامه‌ها و سایت‌های مربوط به حوزه کارآفرینی را افزایش دهند و آموزش‌هایی به افراد جامعه بخصوص زنان برای تقویت توانایی‌های فردی، ریسک‌پذیری، خودباوری، هدفمندی و ... بدهند.

15- اهمیت دادن به کارآفرینی زنان و مشارکت آنان در اقتصاد خرد کشور در هر سن و سال

16- حمایت قانونی از زنان و برنامه‌هایی مربوط به آنان با تأکید بر جنسیت: به مسئولین پیشنهاد می‌شود که بستر محیطی مناسب برای کار آفرینی مهیا سازند. به واسطه حمایت از قوانین و حقوق مالکیت قوی، مشارکت بیشتر مردم در مسائل سیاسی، کاهش مالیات‌ها و ثبات در سیاست‌های مالی و پولی و جامعه‌پذیر نمودن افراد از طریق رسانه‌ها به امر کارآفرینی توجه بیشتر نمایند.


زوج های کارآفرین؛ زندگی یا کسب و کار؟!

مفهوم راه‌اندازی کسب‌وکار توسط زوج ها در سال‌های اخیر بیشتر مطرح شده است. بنابراین، این گروه در اداره‌کردن همزمان زندگی خانوادگی وکسب‌وکارشان احتمالاً با چالش‌هایی مواجه خواهند شد. مسائل و موضوع های هر دو حوزه در یکدیگر دخالت و سرایت پیدا می کند. اما آیا ممکن است هیچ تنش و عصبانیتی بین آن‌ها به وجود نیاید؟ چگونه می‌توان بین کار و زندگی حد و مرزی قائل شد؟

  • ساعات معینی در روز و ایام تعطیلات را صرفا به زندگی اختصاص دهند؛ همان طوری‌که زمانی را به قراردادها و ملاقات مربوط به کسب‌وکارشان اختصاص می‌دهند.
  • برای زمانی که به امور زندگی و خانوادگی اختصاص داده‌اند، ارزش قائل شوند و خود را به کار (حتی تماس تلفنی کوچک) مشغول نکنند.
  • درباره پول به صورت شفاف و واقع گرایانه گفت‌وگو کنند.
  • در محل‌کار همچون زن و شوهر رفتار نکنند، نگذارند کارکنانشان زندگی شخصی و خانوادگی آن‌ها را در محل کار مشاهده کنند.
  • ارتباطات و گفت ‌و گو بین زوج ها کلیدی و حیاتی است. اجازه ندهند مشکلات (حتی ریز و جزئی) روی هم انباشته شوند. سعی کنند درباره کوچک‌ترین مسائل نیز با همدیگر صحبت‌کرده و نظر طرف مقابل را جویا شوند و آن را حل کنند.
  • قبل از راه‌اندازی کسب‌وکارشان، وظایف و مسئولیت‌های هریک را در هر دو حوزه‌ی خانواده و کسب‌وکار کاملاً برای هم مشخص کنند.

نکته قابل توجه این است که شناخت زوج های کارآفرین از همدیگر در مقایسه با سایر زوج‌ها خیلی بیشتر است و می‌توان گفت که این‌گونه افراد هیچ‌گونه موضوع سری و پنهانی در برابر یکدیگر ندارند.


منتظر دریافت نظرات، پیشنهادات و سخنان شما در رابطه با این موضوع در لینکدین هستم.

کارآفرینیکارآفرینی زنانموانعنابرابری جنسیتیتوسعه و موفقیت
کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک، گرایش تبدیل انرژی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید