«خبرنگاران و کارمندان رسانهها در مناطق جنگی، نه فقط با بمب و گلوله، بلکه با سلاحهای جعل و اطلاعات نادرست (بهعنوان عوامل سازندهی جنگ مدرن) تهدید میشوند. به آنها بهراحتی برچسب دشمن، جاسوس زده میشود. بازداشت میشوند یا کشته، فقط برای آنکه در انجام وظایفشان میکوشند».
آنتییوگوترش
روایتگران رخدادها، آنطور که هستند!
زهرا علیپور: خبرنگارها چشم و زبان مردم عادی جامعه در رخدادهای طبیعی و اجتماعیاند. آنها با قرارگرفتن در محل وقوع «پیام»، میکوشند تا وقایع را دقیق و آسان به مخاطب برسانند. از این رو چه در قالب روایتگرِ محضِ اتفاقها و چه بهعنوان به چالشکشندهی اظهارات مقامهای رسمی، در زمین حمایت از حقوق مردم، نقشآفرینی و درواقع مطالبهگری میکنند. از این رو طبیعیست متوقع باشیم که صاحبان قدرت باید اساسا برای فراهمکردن وضعیتی بکوشند که دسترسپذیری خبرنگاران به اطلاعات دقیق، رایگان و آسان راحتتر شود. تا در نهایت با کمک به تحقق «آزادی مطبوعات» (بهعنوان یک شاخص تعیینکننده توسعه) در مسیر پایریزی جامعهی دموکراتیک نائل شوند.
اهمیت دسترسی به اطلاعات و داشتن ایمنی و آزادی بیان برای مطبوعات تا آنجاست که در زیرمجموعههای توسعه پایدار (SDGs) تا سال 2030، همراستا با شاخصههای آموزش باکیفیت، ریشهکنی فقر و دسترسی به عدالت و مراقبت های بهداشتی قرار گرفته است.
تبعید و مهاجرت اجباری
با وجود اهمیت این حرفه، طبق گزارشهای جهانی، خطرهای شغلی و جانی، خبرنگاران را تهدید میکند. بهطوری که حتی در کشورهای دموکراتیک و بهظاهرامن هم مشخص شده است که فقط در سال گذشته 350 خبرنگار در جهان کشته شدهاند. و هر ساله دهها خبرنگار مجبور به ترک خانههای خود یا تهدید به زندان، شکنجه، خشونت یا حتی مرگ میشوند. علاوه بر این در طول 12 ماه گذشته، «کمیتۀ حمایت از خبرنگاران» از 42 روزنامهنگار فراری حمایت کرده است که عمدتا از کشورهای سوریه، اتیوپی و اریتره تبعید شده بودند. علاوه بر این براساس گزارش انجمن خبرنگاران مستقل افغانستان (AIJA)، تقریباً 30 تا 35 درصد از خبرنگاران افغانستان از زمان تسلط طالبان کشور را ترک کردهاند و بسیاری در حال حاضر در کشورهایی از جمله پاکستان، ترکیه، کانادا، اروپا، فرانسه و ایالات متحده در تبعید زندگی میکنند یا در انتظار آیندهای نامشخص در کشورهای ترانزیت موقت از جمله قطر، هند و مکزیک در تعلیق به سر میبرند.
تعلیق و تروما، خودسانسوری خبرنگار در تبعید؛
آسیب به جریان آگاهی عمومی
با وجود اهمیت روزنامهنگاری در جریان آگاهی عمومی جامعه، فشارهای اجتماعی به خبرنگاران احتمال خودسانسوری و درنهایت مختلشدن جریان آگاهیسازی اجتماعی میشود. جریانی که با نگاهی استانداردساز «خبرنگار خوب» از منظر صاحبان قدرت در جوامع در تقابل است. «فوکو» در کتاب «مراقبت و تنبیه؛ تولد زندان» از نوعی نگاه انضباطی مینویسد: «اکنون دیگر مراقبت عبارت بود از کنترلی شدید و پیوسته؛ این کنترل سرتاسر فرآیند کار را درمینوردید؛ این کنترل بر تولید (نوع و کمیت مواد اولیه، نوع ابزارهای استفادهشده و ابعاد کیفیت فراوردهها) اعمال نمیشد یا صرفاً بر آن اعمال نمیشد، بلکه فعالیت انسانها، مهارتشان، شیوهی عملکردنشان، چالاکیشان، همتشان و رفتارشان را زیرنظر داشت».
اهمیت دسترسی به «پیام» و خاستگاه تولید خبر هم جامعۀ مبدا را ممکن است دچار خلل اطلاعاتی کند و از دیگرسو موجب بحران پذیرفتهنشدن از سوی جامعۀ مقصدِ غیرهمزبان شود و بیم این امر برود که درنهایت کار خبرنگاری به گزارش/بازخوانی اخبار درجهچندم یا به نگاه ایدئولوژیکِ صرف تقلیل یابد...»
این متن، مقدمهای بود در مصاحبههایی از روزنامهنگارهای ایرانی درباره علت و چالشهای مهاجرت از کشور که در وبسایت رصدخانه مهاجرت ایران منتشر شد:
https://imobs.ir/publication/show/832
.