راستش رو بخواین، من اون روز اونجا بودم.
بله من از ماجرای بیلبوردهای «ما پارتی بازی کردیم عروس رو راضی کردیم.» که برای تبلیغات «همدم» اولین وبسایت رسمی همسریابی استفاده شده خبر دارم.
اون روز توی جلسه ایدهپردازی همه استرس داشتیم. این اولین تبلیغ محیطی «همدم» بود و باید به بهترین شکل ممکن اجرا میشد. مدیر تبلیغات گفت خانم امیری برای بیلبوردها ایده بده. گفتم کافیه شما یه زمینه رنگی، درست همرنگ لوگو طراحی کنین و... پرید توی صحبتم که لابد بنویسیم «عروس ننهم میشی؟» بعد با صدای بلند خندید. گفتم نه! میتونیم خیلی چیزها بنویسیم. جلسه هنوز شروع نشده بوده که 10 دقیقه برای استراحت و کشیدن سیگار در نظر گرفتن.
نشستم پشت سیستم و شروع کردم به شعارنویسی. آخه من تنها کپی رایتر مجموعه بودم. برای هر کدوم از شعارهایی که مینوشتم میتونستم بیشتر از یک ساعت حرف بزنم. زمان استراحت تموم شده بود. مدیر تبلیغات گفت خب خانم امیری، گفتین با «عروس ننهم میشی؟ مشکل داشتین. پیشنهاد بهتری دارین؟». یه نفس عمیق کشیدم و لبخند زدم. بله. فقط ازتون میخوام موقع خوندن این شعارها شما هم تکرارش کنید و دست بزنید.
مورد تشویق تیم تبلیغ قرار گرفتم و وارد مرحلهی بعدی ایدهپردازی شدیم. قرار شد برای تبلیغات بلهبرون هم فکر کنیم. از روز رونمایی سایت بهش فکر کرده بودم. گفتم: «ملاقات آقای رئیسی و امیر تتلو رو یادتون هست؟» همه با تعجب بهم نگاه میکردن. گفتم خب چی بهتر از امیر تتلو. جدای از بودجهی تبلیغاتیمون میتونیم مستقیما از نهاد ریاست جمهوری هم برای تبلیغ بودجه بگیریم.
مدیر تبلیغات با نگاه عاقل اندر سفیه گفت: همین مونده برای دفتر نقاشی بریم خواستگاری. همه خندیدن، ولی من روی ایدهم مصر بودم. ادامه دادم: ما میتونیم یه کلیپ بسازیم و امیر تتلو این قسمت از ترانهش رو دوباره و به شکلی که ما میخوایم اجرا کنه. پرسیدن کدوم ترانه و من فرصت خواستم تا سناریوی کلی که توی ذهنم بود رو روی کاغذ بیارم. بعد از چند دقیقه سناریوی کلیپ تبلیغاتی آماده بود.
روز / خارجی
دختری جوان در حال قدم زدن و همراهی با دیگر شرکت کنندگان در راهپیمایی
تتلو کمی جلوتر از او، سر به زیر و در حال بازی با مهرههای تسبیح:
درسته پول ندارم ولی خب دل که دارم.
دختر قدمهایش را تندتر میکند و از چند قدم از تتلو جلو میزند.
تتلو با قدمهای بلند به سمت دختر میرود و با صدای بلندتر:
حالا که وجههی کاری ندارم و
لیسانس معماری ندارم و
ماشین سواری ندارم و
ویلا توی ساری ندارم و
یه دونه هزاری ندارم و
حساب جاری ندارم و
ملک تجاری ندارم و
چیزایی که داری ندارم
باید منو رد بکنی؟
راه ازدواجمو سد بکنی؟
(همزمان با گفتن باید منو رد بکنی، راه ازدواجمو سد بکنی یک پیرزن در حالیکه قاب عکس آقای رئیسی را در دست گرفته رد میشود)
پیرزن رو به دختر جوان:
ننه خب بد نمیگه، جواب ندی رد نمیشه.
راه هیچ جوونی واسه ازدواج سد نمیشه.
رو به تتلو:
من تو گوشش میخونم
جواب میده، میدونم
(چادر پیرزن روی دوربین کشیده و تصویر سیاه میشود.
کلوزآپ لبخند دختر جوان نمایش داده شود و در ادامه صدای همهمه و شلوغی)
ما پارتی بازی کردیم عروس رو راضی کردیم.
ما پارتی بازی کردیم عروس رو راضی کردیم.
تتلو رو به پیرزن:
«این همدمه یا بیبی؟ الهی خیر ببینی»
زمینهی تصویر سیاه میشود و شعار ثابت میماند.
تایید کلیپ تبلیغاتی رو با تشویقشون گرفتم. پلن بعدی، در نظر گرفتن تبلیغات به کمک تجربهی کاربر و حتی تبلیغات منفی بود. شور و شوق بچهها برای شنیدن حرفها و ایدههام انگیزهم رو بیشتر کرده بود. بدون هیچ وقفهای ادامه دادم. گفتم به محض اینکه کلیپ بله برون و بیلبوردها رو رفتیم باید یه سری از بچههای خودمون، کسایی که به کمک «همدم» ازدواج کردن توی صفحههای شخصیشون عکس از صفحهی سایت منتشر کنن.
باید بنویسن به کمک همدم بالاخره ما هم «سیب داریم هلو داریم، عروس خنده رو داریم»،یا بنویسن: «زعفرون و هل داریم، عروس خوشگل داریم.» عروس خانمها هم پستها رو توی صفحات شخصی بازنشر کنن و بنویسن: «شدم عروس خونهت، خودم میشم دیوونهت» یا بنویسن: «بدون زوم و زوم بک، شدیم به هم مبارک»
بقیه بچهها هم باید عکس از بیلبورد یا حتی کلیپ رو توی صفحاتشون منتشر کنن. با محتوایی که ما بهشون میدیم. طوری که وقتی مخاطب میبینه فکر کنه بقیه دارن بهمون میخندن. اولین تبلیغ منفیای که میریم باید عکس از یه داف باشه. داف تهرانپارس یا صادقیه فرقی نداره. همراه با منتشر کردن اون عکس باید صفحهی همدم رو تگ و منشن کنن و بنویسن: «ترسو همیشه کوره، انتخابش از ما دوره».
روز سختی بود اما جلسه کذاییم به خوبی و خوشی تموم شد. انتخاب اون شعار برای بیلبورد هم دقیقا از سناریوی کلیپ تبلیغاتیای که ساخته نشد برداشته شد. اگه خوندین و فهمیدین شوخیه که چه عالی، اگه فکر کردین جدی بوده و خوشتون نیومده بدونین شیشهی نمک شیکسته، گَردِش به من نیشسته، قلم رو زدم به گَردِش، اونم خطخطی کرده.
قلم و دادیم به حافظ
قربون همه، خدافظ