کیهان در رابطه با مراسم تجلیل از نمایندهای که لایحه «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» را به مجلس ارائه کرد نوشت:
آیین نامه صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی در ۱۷ ماده نهایی و با عنوان غیر رسمی «کلید قطع ارتباط با اینترنت جهانی» تایید و تصویب شد. در پایان بررسی آییننامه رییس کمیسیون عنوان کرد: باید به این مهم نیز توجه کنیم وقتی افراد برای حفظ امنیت ملی گامی برداشتهاند باید مورد تجلیل و قدردانی قرار بگیرند تا الگویی برای دیگر افراد جامعه علیالخصوص خادمینِ جان بر کفِ ملت فهیم ایران باشند.
در توضیحات تکمیلی این خبر آمده: بعد از اعلام رسمی خبر «طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» دولت تصمیم گرفت تا در مراسم با شکوهی از نمایندهای که این پیشنهاد هوشمندانه را برای حفظ امنیت ملی ارائه داده تقدیر و تشکر به عمل بیاورد. در این مراسم که شب گذشته برگزار شد نمایندهی خلاق بعد از دریافت هدایا که یک خودرو و سند آپارتمان بود سخنانش را اینگونه آغاز کرد: حضرت آیت الله مقام معظم و معزز باعث ایجاد این انگیزه و شوق در وجود بنده شدند. زمانی که زبان در دهان مبارکشان چرخاندند و فرمودند که «اینترنت ایران ول و رها شده» ناگهان جرقهای در ذهنم شکل گرفت، اما این تمام ماجرا نبود. آن شب به مناسبتی که اینجا امکان مطرح کردنش وجود ندارد قرار بود شام را از بیرون منزل تهیه کنیم و زحمت کمتری به حاجیه خانم بدهیم. در مسیر اداره به سمت خانه مدام حرفهایی توی سرم تکرار میشد که «مردم ولی نعمتان ما هستند. شما خدمتگزارانید و...» هر چه بود آن شب به خوبی و خوشی سپری شد و صبح روز بعد دوباره برای خدمت به مردم فهیم ایران راهی اداره شدم. تمام افکار شب گذشته را فراموش کرده بودم که ناگهان با دیدن یک پیام هر آنچه که دیشب به آن فکر میکردم جلوی چشمانم ظاهر شد. اجازه دهید بقیه ماجرا را حاجیه خانم شخصا تعریف کنند که بیشک باعث و بانی اصلی اجرایی شدن این طرح ایشان هستند.
ایشان با همراهی میهمانان و فرستادن صلوات محمدی پسند، کنار میکروفون و شانه به شانهی همسرش میایستد. بعد از کمی مکث اینگونه شروع به صحبت میکنند: خدا هیچ بندهای رو اینجوری رسوا نکنه. یه شب زد به سرم و گوشی رو برداشتم پیام دادم: «تو حاضری واسه عشقمون چکار کنی؟» ایشون در جواب برام «سه نقطه» فرستاد. گفتم: «یعنی چی؟» گفت: «یعنی هر چی تو بگی، هر چی تو بخوای؟». گفتم: «اگه منو دوست داری دایناسورها رو برگردون.»
روز بعد برای من عروسک دایناسور آورده بودن. عروسک رو پرت کردم زمین گفتم: «من دایناسور واقعی میخوام. دایناسوری که با دیدنش وحشت به جون همه بیفته.»
من قهر کرده بودم. از خونه بیرون رفتن و از ایشون هم طبق معمول چند روزی خبری نبود. تا اینکه یک شب لینکی رو برای من فرستادن. تیتر خبر میخکوبم کرد:
«طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی»
گفتم این چیه؟
گفتن قدم اول واسه اینکه ثابت کنم دوست دارم.
گفتم یعنی قراره چکار کنی؟
گفتن یعنی قراره از این به بعد برگردیم به زمان دایناسورها... اینترنتها رو که قطع کنیم هر روز کلی دایناسور میبینی، دایناسورهایی که با دیدنشون هم خودت میترسی هم بقیه.
عرق سرد نشسته بود روی پیشونیم.
نیم ساعتی گذشته بود که پیام دادن:
گفته بودم نباید به دوست داشتن من شک کنی...
با صدای تشویق حضار حاجیه خانم میکروفون را در اختیار همسر، خادم ملت، مرد خلاق و فراتر از قرن بخشیدند. ایشان در ادامه صحبتهایشان به این موضوع اشاره کردند که: آن شب بعد از ارائه لایحه خوابی عجیب دیدم. در آن خواب غریبهای مدام رو به من شعری را میخواند. گوشم را که تیز کردم متوجه شدم خطاب به من مدام تکرار میکند که: «از دستبوس میل به پابوس کردهای، خاکم به سر، ترقیِ معکوس کردهای» از خواب آشفتهحال بیدار شدم و با خودم فکر کردم این دسیسهی شیطان است که من را از این راه راست گمراه کند... بگذریم.
وی همچنین تاکید کرد:
«وقتی تمام نشانهها را کنار هم میگذارم مطمئن میشوم که راه را درست آمدهام. نشانهی اول شنیدن در مورد ول و رها بودن اینترنت بود. نشانهی بعدی خوابی بود که برایتان تعریف کردم و نشانهی آخر محبت حاجیه خانم بود که در ظاهر فقط یک ابراز علاقه به نظر میرسید. آدم اگر با چشم دل ببیند و بشنود از نشانهها غافل نمیشود.»
وی در آخر بعد از تشکر از مقامات مرتبط خاطر نشان کرد که با ارائه این لایحه به دنبال مسدود سازی اینترنت نبوده و نیست، و موکدا اعلام کردن که اساسا مجلس هم به دنبال مسدودسازی اینترنت نیست بنابراین جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد.
انتهای پیام / اسفند 1400