به خیال مان فهمیده ایم ، معنایش را میدانیم ، حتی میتوانیم توضیحش دهیم اما واقعیت چیز دیگریست ما طبق شنیده ها یا مطالب خوانده شده صرفا یک تعریف از کلمه ی مورد نظر در ذهن مان نقش بسته است .
دقت کرده اید گاهی با شنیدن یک کلمه نام یک شخص یا یک مکان یا یک اتفاق خاص به ذهنمان می آید و ما را در فکر فرو میبرد ؟! این دقیقا مفهموم است مفهموم همان کلمه ای که قبلا فقط تعریفش را بلد بودیم و حالا با گذراندن دوره ای خاص از اتفاقات به مفهموش رسیده ایم
مثال هایش واضح هست ، همان شخصی که با شنیدن کلمه عشق به خیال تان می آید مفهوم عشق است
همان اتفاقی که با شنیدن کلمه اعتماد به یادش میوفتید مفهوم اعتماد است
به قول مت هیگ در کتاب کتابخانه نیمه شب باید زندگی کرد تا یاد گرفت
مفاهیم گسترده اند به نظرم نیاز نیست دنبال شان باشید که به آنها دست یابید فقط کافی است زندگی کنید ، درک این مطلب کمک میکند از درست زندگی نکردن یا اشتباه داشتن حسرت نخوریم ما آمده ایم تا یاد بگیریم ...