از دوست قاصدی که پیام آورد به دوست، انصاف میدهم که کم از جبرئیل نیست

سوشال یا نامه فرقی نمیکنه :)

.

.

زندگی بیشتر از اون چیزی فکرش رو کنیم پیچیده شده و فهمیدن این که افراد چه مدلی فکر میکنند و تصمیم میگیرن خیلی سخت شده

قبلاً انسان اینقدر پیچیده نبود اما الان سبک زندگی افراد تغییراتی داشته که باعث شده افراد هر روز متفاوت باشن و شاید فردی که یکسال پیش می‌شناختیم و بعد از یکسال اگه ببینیم دیگه نشناسیم

اما من برام اون بعد از شخصیت افراد که با بقیه ارتباط برقرار می‌کنند جالبه

کلام، سخن یا حرف زدن

در این پست افراد رو از نظر خودم دسته بندی کردم و سعی کردم یکم دربارشون توضیح بدم البته فقط یکم!

۱. یکسری از آدم ها کلا حرفاشون رو نمی‌زنند

خسته شدن از حرف زدن و شنیده نشدن

شایدم کلا با حرف زدن راحت نیستن باید از رفتارشان حدس بزنی که چه حسی دارند

البته در رفتارشون کاملا مشخصه همه چیز و میشه فهمید

۲. یکسری ها حرف هاشون رو مستقیم خودشون نمیگن

تصمیم میگیرن برن پشت سر آدم هایی که میدونند تو دوستشون داری

وقتی با اون فرد صحبت میکنی کلی حس خوب میگیری

بعد میان عکس دوتایی با اون فرد رو میزارن که بگن منم مثل اونم

۳. یه دسته هم هستن که حرف میزنند ولی شاید راست نگفته باشند

آخ آخ آخ از دست این آدما که نقش بازی می‌کنند و نقاب میزنند

دروغ میگن مثل آب خوردن اصلا انگار نه انگار که دارن دروغ میگن

جلو روت یه جوری رفتار میکنند انگار با تو خیلی خوبن

پشت سرت میرن کلی حرف میزنند

و آخرش نمیدونی چه جوری باید از دست این افراد راحت شی

همه جا تقریبا یکی ازشون پیدا میشه

۴. دسته دیگه آدم هایی هستند که حرف میزنند راست هم میگن ولی همه چیز رو نمیگن می‌ترسند که حقیقت آشکار بشه و تو ناراحت بشی

خوب اگه میدونی قراره حقیقت منو ناراحت کنه چرا کاری رو انجام میدی که بعد بخوای پنهانش کنی ؟؟؟

سوالیه که جواب قانع کننده ای براش ندارم

۵. یه دسته هم آدم هایی هستند که کلا سعی می‌کنند بپیچونند

میدونند دارند چیکار میکنند و میدونند کارشون اشتباهه و ممکنه اطرافیانشون رو اذیت کنه یا بهشون آسیب بزنه

ولی تصمیم میگیرن کاری که دوست دارند رو انجام بدن

و بعد هم بپیچونند و به عواقبش هم کاری ندارن

امنیت کنار این آدما تقریبا غیر ممکنه

۶. یک دسته البته آدم های خوبی هستن که همه چیز رو میگن کامل میگن سعی می‌کنند بالغانه رفتار کنند و با عطوفت و رأفت صحبت کنند طرف مقابلشون رو درک کنند ولی این دسته خیلی کم یابند

شاید هم یک نفر در طول روز بنا به اقتضای زمان و مکان و ارتباطش با افراد مختلف تصمیم بگیره هر کدوم از این مدل ها باشه

ولی فکر کنم مشخصه که درست ترین رفتار چیه

به نظرم رفتار های عاقلانه می‌تونه یا ۶ باشه یا ۲ ولی کاملا بستگی به شرایط و طرف مقابل هم داره ۶ که معلومه ولی چرا ۲ ؟

آخه گاهی اوقات ممکنه پیش بیاد که ما هرچقدر هم تلاش کنیم بالغانه رفتار کنیم اما شرایط خوب پیش نره و ناراحتی پیش بیاد

این که یه نفر حواسش هست که تو ناراحتی و برای ناراحتی تو تلاش می‌کنه

و یک مدلی حالت رو خوب میکنه مخصوصا با افرادی که دوستشون داری برات حس خوبی ایجاد می‌کنه

جذابه

بعد هم در گذر زمان ناراحتی یا کمرنگ میشه یا از بین می‌ره

و رابطه خراب نمیشه

به نظرم رفتار بالغانه در یک رابطه یعنی ما تحت هر شرایطی مراقب حال خوب طرف مقابل باشیم و تلاشمون رو بکنیم که حالش خوب باشه

احساساتش رو به رسمیت بشناسیم

به خط قرمز هاش احترام بزاریم

و تلاش کنیم از مسائلی که ناراحتی ایجاد می‌کنه دوری کنیم

این تلاش باید دو طرفه باشه وگرنه به نتیجه نمی‌رسه

حالا چرا متن رو با این شعر شروع کردم؛

از دوست قاصدی که پیام آورد به دوست

انصاف می‌دهم که کم از جبرئیل نیست (حکیم نزاری)

چون به نظرم افرادی که میانجی میشن و نقش فردی رو به عهده میگیرن تا حال یک نفر رو خوب کنند افرادی #ارزشمند و #دوستـداشتنی هستن