ویرگول
ورودثبت نام
Zahra
Zahraاینجا یک جرعه از حقیقت می‌نویسم چند جرعه از شراب ناب مغز می‌نوشم و سرمست از نوشتن پرواز میکنم
Zahra
Zahra
خواندن ۲ دقیقه·۳ روز پیش

طبیعتی که دوستش دارم

حس خوب لحظه های پر از احساس

طبیعت برای من یه معجزه است

یه جور رابطه عاطفی عمیقی از بچگی بین من و طبیعت شکل گرفت

جنگل، کوه، دشت، دریا، کویر حتی، برام لحظه هایی پر از حس خوب رو می‌سازند

وقتی در دل طبیعت قدم میزنم حس یکی شدن با طبیعت رو دارم انگار من هم میشم خود طبیعت

در این بین کوه نوردی یکی از جذاب ترین و البته چالشی ترین بخش های طبیعته برام

قدم به قدمش حس ناب گذشتن و عبور کردن از موانعی هست که وجود دارند

و بالارفتن بهم حس قدرت میده

به نظرم زندگی واقعی خیلی شبیه کوه نوردیه

یه جاهایی نمیتونی خودت به راحتی بالا بری

یه جاهایی باید منتظر باشی بقیه بهت برسن

یه جاهایی هم باید آروم رد شی

یه جایی به شیب تند می‌رسی و به نفس نفس زدن میوفتی

یه جایی هم خیلی راحت و بی دردسر، مسیر رو طی می‌کنی

مهم ادامه دادنه

تا رسیدن به قله

البته من آماتور محسوب میشم برای فتح قله نمی‌رم کوه

من برای دریافت حس شکوه و قدرتی که کوه داره و بقیه بخش های طبیعت شاید کمتر این حس رو بشه دریافت کرد میرم کوه

احساسی که از دریا و کویر و جنگل میگیرم خیلی متفاوتند

دریا پر از آرامشه

کویر به من حس راز آلود بودن و شگفت انگیزی میده

و شب پر از ستاره ی کویر نگاه منو به آسمون گره میزنه گرهی که انگار هر جا میرم با یه طناب نامرئی به آسمون وصلم

جنگل برام خدای احساسات رنگارنگه

عطر چوب، عطر گیاهان نایاب، اگه یه کم نم بارون هم زده باشه که خدا می‌دونه چقدر میشه توی جنگل امن، قدم زد و چرخید

رفت بین درختای بلند و میونه رنگای سبزشون پرواز کرد

جنگل برای من یعنی سنجاب و فندق

یعنی درختی که شبیه کوهه این قدر که تنومنده

یعنی شب تا صبح توی چادر خوابیدن و شنیدن صدای جیرجیرک ها

یعنی یکم هیزم یکم آتیش و یه دیگ آش رشته داغ و جوجه طعم دار ذغالی

یعنی خونه خونواده رقصیدن یه بچه با آهنگ شاد

یعنی پرواز فراتر از خیال جایی که ذهن یه مسیر جدید کشف می‌کنه

عظمت امپراطوری جنگل وقتی بیشتر میشه که با کوه هم مسیر شده باشه

اونجا شکوه و قدرت کوه با عظمت امپراطوری جنگل سینرژی طبیعت رو میسازه و یه اتفاق رویایی رو رقم میزنه

حالا اگه نزدیک دریا هم باشه که خدا می‌دونه چقدر میشه حس خوب رو باهم تجربه کرد.

میشه رفت لا به لای روزهایی که گذشته و سیر کرد توی خوشی هاش

میشه هم برای فردا خیال‌بافی کرد

میشه هم موند توی امروز و یه اتفاق شگفت انگیز رو رقم زد

مثلاً همین فردا پاشی بری کوه

تنهایی

با یه کوله پشتی جمع و جور

قدم به قدم بری تا بررسی اون نقطه ای که حال خوب رو برات بسازه و برگردی

برگردی پر انرژی به همه آرزوهات فکر کنی

و براشون تلاش کنی و قدم به قدم بسازیشون

کوه نوردیدریاجنگلطبیعتانرژی
۱۰
۴
Zahra
Zahra
اینجا یک جرعه از حقیقت می‌نویسم چند جرعه از شراب ناب مغز می‌نوشم و سرمست از نوشتن پرواز میکنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید