نگاهی کوتاه به کتاب خودت را به خواب نزن نوشته مری ابرستات ترجمه فاطمه کیاشمشکی.(صفحات ۱۵ تا ۲۷)
اول از همه ذکر میکنم که در متن ترجمه شده قطعا زاویه دید و حتی نگاه سوگرانه مترجم هم تاثیر دارد لذا این موضوع را در نظر بگیرید.
انقلاب جنسی کنش اجتماعی برای آزادی روابط جنسی، استفاده از قرص جلوگیری از بارداری و تابو زدایی روابط جنسی بوده است، کتاب از ابتدا تا اواسط شماره صفحه ذکر شده درباره کمونیسم و تاثیرات آن صحبت میکند. نقدی که بر این قسمت دارم این است که طول دادن یک مثال نشان از سعی نویسنده در قالب کردن مفهوم به خواننده است و بنده این مسئله را نمیپسندم، در ادامه جمله ای با دید یکطرفه میبینم که لحظه ای من را به یاد کتاب های زمان دبیرستانم میاندازد." زنانی که همسرانشان نانآور خانه هستند احساس خوشبختی بیشتری میکنند" و حتی نمیدونم چطور درباره این جمله صحبت کنم... نویسنده مخالف سرسخت قرص بارداری است و تاکید دارد تکوالدگری ضربه عمیقی به فرزندان میزند.
کتاب سوگیرانه است. نویسنده افراد را به نصیحت و روشنگری صبورانه دعوت میکند اما در کتاب خود به هیچ وجه لحن لطیف و روانی ندارد. کتاب حالت گنگ و مبهمی در رابطه علل و معلولی موضوعات دارد؛ برای مثال نویسنده پدیده "هیچانگاری" را مستقیماً نتیجه ای از انقلاب جنسی میداند. مری ابرستات مطالبش را نظر کسانی میداند که به کشف حقیقت علاقه دارند و آن را انکار نمیکنند اما ار نظر بنده برای یافتن حقیقت هیچگاه نباید نگاه سوگیرانه و یک طرفهای به موضوع داشته باشیم مگرنه در بین مباحث مختلف چطور میخواهیم حقیقتِ حقیقی را پیدا کنیم؟