زهرا تاجمیری
زهرا تاجمیری
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

من می‌مردم براش!


من می‌مردم براش

مثل اون ماهی خنگی که سرشو می‌کوبید لب تُنگ .

مثل اون پرنده‌ای که لب پنجره نشسته بود و زیر لبی جیک جیک می‌کرد .

مثل مادربزرگم !

که بعد رفتن آقا جون دل تو دلش نمونده بود ...

بغض می‌کرد ، دعا می‌خوند!

بغض می‌کرد ، می‌خوابید !

آنقدر مردم براش تا سِری آخر

گوشه یه قبرستون خاکم کردن ...

نویسنده #زهرا_تاجمیری



زهرا تاجمیری_ از بهاران خبرم نیست آنچه میبینم همه دیوار است !
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید