زهرا زرین‌فر
زهرا زرین‌فر
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

رزومه‌ای پربار با هزینه عذاب‌دادن دیگران

فردی خیالی خطاب به من: چرا این‌قدر درس خواندنت طول می‌کشد؟
من: چون هر جایی که برایم مفهوم نیست، نسخه زبان اصلی را نگاه می‌کنم و می‌فهمم مشکل از من نیست. مشکل از ترجمه است و تقریباً‌ در هر صفحه، یکی‌دو بار این اتفاق می‌افتاد.
فرد خیالی: چرا از اول نسخه زبان اصلی را نخواندی؟
من: چون فکر می‌کردم بیشتر طول بکشد!

فکر نمی‌کنم دانشجویی باشد که تا حالا از این موضوع نالیده نباشد که کتاب را نمی‌فهمم. و من قطع به یقین می‌گویم مشکل دانشجو نیست. مشکل ترجمه و ویرایش بدون احترام به مخاطب است. این نوشته را بیشتر درباره کتاب‌های دانشگاهی نوشتم؛ ولی این را می‌توان به هر ترجمه‌ای تعمیم داد.

با این حال قصد داشتم از این زاویه به این موضوع نگاه کنم که استاد دانشگاهی که خودش به این موضوعات احتمالاً‌ تسلط دارد، دلیل نمی‌شود که مترجم خوبی باشد. چه بسا که احتمالاً ترجمه هم از خودش نباشد و دانشجویانش ترجمه کرده باشند. لطفاً رزومه خود را با عذاب‌دادن دیگران پر نکنید. یک کتاب شما می‌تواند تعداد زیادی دانشجو را به مرز جنون برساند. مثل الان من که درس خواندن در شب امتحان را رها کرده‌ام و دردم را اینجا برای همگان ثبت می‌کنم.

چرا فکر می‌کنید با وجود این مشکل، دانشجویان می‌توانند مطالب را عمیق درک کنند و علاقه‌مند به خواندن کتاب‌های منبع باشند و جزوه‌خوان نباشند و به پیشرفت علمی کشور کمک کنند! و چرا بدون آموزش درست فن ترجمه و زبان از دانشجویان خواهان تکالیف ترجمه‌ای هستید؟

جالب است که استاد مربوط به همین کتابی که من را به نوشتن شکوایه واداشت، گفت هر غلط علمی که از کتاب پیدا کنید ۲۵صدم به شما می‌دهم. فکر کنم خودش می‌داند اگر غلط را به‌صورت کلی می‌گفت، ممکن بود دانشجویی از او بدون هیچ کار دیگری ۲۰ بگیرد!

پ ن: این نوشته فاقد هر گونه محتوای ارزشمندی است. فقط امیدوارم اگر شما روزی خواستید متنی را ترجمه کنید برای سلامت روان مخاطبتان ارزش قائل شوید!


ترجمهاستاد دانشگاهدانشجو
آوردن القاب و عناوین همیشه دشوار است. چطور است بگویم باشندۀ زمین؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید