<<تمامیت از جنس عملکرد نیست از جنس بودنه>>
مایکل جنسن ، ورنر ارهارد
نمی دونم آیا تا به حال براتون پیش اومده کاری رو انجام بدید نیتی که اون کارو انجام دادید خیر بوده باشه و یا کاری که انجام دادید کلا در راستای خوشحال کردن و خیر رسوندن به دیگران باشه اما خب بقیه راجب اون کار سو برداشت داشته باشند و کلا برداشت کاملا متفاوتی نسبت بهش داشته باشند!!!!! نمی دونم آیا تا به حال برات پیش اومده که حرفی رو بزنی و خریدار نداشته باشه مثلا تذکری رو به هزاران شیوه متفاوت بدی و نتیجه نداشته باشه و به این فکر فرو بری که واقعا چی شده که حرفمو گوش نکردن و نتونی بفهمی چی شده ؟؟ در اینجا می خوااام براتون دلیلش رو توضیح بدم ،
یادتونه قدیماا تو بازار سر یه حاجی که معتمد محل بود قسم می خوردن و کلی جنس فقط با یه اسم جابه جا می شد اون آدم چی داشت تو زندگیش که الان تو زندگی ماها کمه آیا به خاطر صداقتش بود یا بخاطر یکپارچگی صداقت و درستگاریش بود
اینجا می خوام راجب تمامیت صحبت کنم حلقه مفقوده ی روابط ما که باعث عدم اطمینان دیگران به ما می شود ، اصلی که بیان می کند ، کلام من هویت من را در ذهن دیگران می سازد ، هیچکدوم ما نمی دونیم تو روابطمون چه اطلاعاتی رو به عنوان انتظار در صحبت کردنمون پیاده می کنیم
اگه که بدونیم همین کلام ما ۶ تا وجه داره چجوری صحبت می کنیم ؟؟
۱ـ آنچه که گفتیم انجام میدیم یا نمی دیم
۲ـ آنچه که می دانیم باید انجام بدیم یا انجام ندیم
۳ـ آنچه که دیگران ازمون انتظار دارن که انجام بدیم( حتی اگه نگفته باشند)
۴ـ آنچه که واقعیت دارد و می گویید که هست (ادعا می کنم )
۵ـ آنچه که شما برایش می ایستید
۶ـ معیارهایی که قوانین و اصول اخلاقی جامعه گروه برامون ایجاد می کنه
ما عموما کلام ۱ و ۴ رو رعایت می کنیم در صورتی که الگوی رفتاری ما با چیزهایی که قبول داریم و فکر می کنیم و درباره ی آن صحبت می کنیم متفاوت باشه
اینتگریتی یا تمامیت یعنی یکسانی بود و نمود ، یعنی همان را نشان بده که هستی ، یعنی کیفیت داشتن صداقت و داشتن اصول اخلاقی قوی در عملکرد و همه جانبه بودن ، یعنی یکپارچگی و صداقت در گفتار و کردار ، یعنی قابل اعتماد و اتکار بودن ، در واقع تمامیت یا اینتگریتی الکویی از رفتار است ، تمامیت داشتن فضیلت نیست بلکه نوعی بودن است
زمانی که صحبت از تمامیت در انسان می کنیم تمامیت شکل بودن ماست در این دیدگاه با قدرت گفته می شه که انسان و هویتش کلام انسان است کلام قدرت داره کلام حرمت داره وقتی صحبتی می کنیم چه در رابطه با افراد و چه در فکر خودمون اگر که بخوایم به کلاممون احترام بذاریم حتما تماااام تلاشمون رو می کنیم که اون کلام را به نحوی که گفتیم عملی می کنیم و انجامش می دیم اما این به این معنی نیست که انسانی که تمامیت داره قراره که هر حرفی رو که می زنه رو انجامش بده و هر قولی رو که می ده رو عملیش کنه گاهی وقتا ما آدم ها وقتی ارزش تمامیت رو برا خودمون تعریف می کنیم اگه شرایطی بوجود بیاد که نتونیم به تعهداتی که دادیم عمل کنیم یا بفهمیم راجب چیزی اشتباه کردیم ، زمین و زمان رو بهم می پیچیم که حرفمون دوتا نشه
تمامیت حرفش اینه که ما باید سنجیده واقعی و روراست تصمیم به انجام کاری داریم، وقتی کلام آوردیم و تصمیم به انجامش داریم وقتی شرایط و موانع در عدم انجام یا نقص در انجام داشتیم باید به ذی نفعان خبر بدیم تا اگر ضرر و زیانی داشتند برایشان جبران کنیم تا در نهایت به اعتماد ختم می شود و همین به معنی اعتماد به خود و اعتماد دیگران برای ما می شود
وقتی ما اینگونه حرمت کلام رو برررسی می کنیم می گیم که من یک کلامی رو گذاشتم و منی که تمامیت داشتم برای کلامم حرمت قائلم پس این کلام من یا به انجام اون کار می انجامد یا به دلیلی اگر که نتونستم انجام بدم به جبران و در نهایت به اعتماد
قدم اول : حتما در وهله ی اول بهتره که یک کلام شفاف ، واقعی و صادق باشه و در این کلام همه ی جوانب را در نظر بگیریم
قدم دوم : حتما تمام تلاشمون رو می کنیم که اون کار در همون اسکیل و لولی که گفتیم انجامش بدیم ، این موضوع بسیار مهم است اما ، اگر شرایطی بود که نتونستیم انجامش بدیم باید اول ذی نفعان این مسئله رو شناسایی کنیم و بعد مسئولانه برایشان در صدد جبران بربیایم
قدم سوم : اگر موفق به اجرای کلامت نشدی باید مسئولانه برای کسانی که از این امر صدمه دیدند جبران کنی
این نگه داشتن حرمت کلام برای من بعنوان یک فرد باعث می شه که من اعتبار بگیرم قدرت و نفوذ کلام بیشتری داشته باشم این اعتبار و قدرت بدون تمامیت اتفاق نمی افتد ، ما خودمون برای فردی که خودش به کلام خودش احترام نذاره اعتبار و اعتماد قائل نمی شیم همین موضوع برای سازمان ها و برند ها هم وجود داره حتی جامعه و حکومت هم میتونه این اتفاق بیافته
اگر سازمانی به کلامی که بر زبان میاره و اعمالی که انجام می ده تمامیت داشته باشه قدرت برند خودش ، و اعتماد عمومی به برندشو افزایش می ده
در درون ما زمانی که ما حرمت کلام خودمون رو نگه داشتیم عزت نفس خودمون رو بالا می بریم و اعتماد بنفسمون رشد می کنه و حال درونی بهتری داریم
اما رویکرد بیرونی که ازما ساطع می شه اینه که افزایش عملکرد و بهره وری و بهبود عملکرد فردی و همچنین در سازمان می تونه به شکل بسیار اثر بخشی موثر واقع بشه.
وارن بافت که یکی از موفق ترین و ثروتمند ترین نمونه ها و الگوهای افراد شاخص در دنیاست در مورد استخدام افراد تیمش به سه شاخصه تاکید می کند که ۱ـ تمامیت ۲ـ هوشمندی و ۳ـ انرژی است که خودش می گه اگه که مورد اول در او نباشه دو مورد بعدی شما را خواهد کشت
به قول بایزید بسطامی که می گه
یا چنان بنما که هستی یا چنان باش که می نمایی
در اخر میتوان گفت که با وجود و رعایت این نکته روابطی سالم تر و با کیفیت تر ی را تجربه خواهید کرد
و از نظر سازمانی دارای اعتبار ، قدرت و کاریزما خواهید یافت
منبع مقاله ی تمامیت ورنر ارهارد و مایکل جنسن
