چگونه در بزرگسالی از تجربه های دوران نوزادی عبور کنیم؟
سبک دلبستگی از نخستین ارتباطهای عاطفی ما با مادر (یا هر فردی که مراقب اصلی نوزاد است) شکل میگیرد. بنابراین سبک دلبستگی ما بر اثر تجربیات دوران نوزادی کاملا ناخودآگاه ساخته شدهاست.
کیفیت رابطهای که در طول اولین برخوردهای دوران نوزادی تجربه میکنیم، تعیین میکند که چگونه با افراد دیگر ارتباط برقرار کنیم و به چه شکل و تا چه میزان صمیمیت خود با دیگری را پیش ببریم.
اگر مراقب اولیه ما با یک ترومای حل نشده سروکار داشته، میتواند روی ما اثر منفی پررنگی بگذارد و منجر به ترس شدید و سبک دلبستگی نامنظم/اجتنابی – اضطرابی شود.
والدین بی آنکه بدانند، به عنوان منبع ترس و آرامش برای نوزاد عمل میکنند. ممکن است والدین ما، نیازهای ما را به عنوان یک نوزاد نادیده گرفته باشد، یا رفتار نامنظم و آشفته آنها نسبت به یکدیگر ممکن است برای نوزاد ترسناک و آسیب زا باشد یا یک مادر جوان و کمتجربه که فاقد مهارتهای لازم فرزندپروری است میتواند سبک دلبستگی نوزاد را ناایمن کند.
آزار جسمی یا جنسی، جدایی از مراقب اصلی خود به دلیل بیماری، مرگ، طلاق یا فرزندخواندگی، ناهماهنگی در مراقبت اولیه به عنوان مثال، تعدد پرستاران یا کارکنان مهدکودکها، همگی میتواند سطوح مختلفی از دلبستگی ناایمن را برای کودک به همراه داشته باشد.
اگر شما سبک دلبستگی ناایمن را در خود یا شریک عاطفیتان تشخیص میدهید، خود را نسبت به انتظارات یا الگوهای رفتاری یکسان و تکرار شونده در طول زندگی تسلیم نکنید. امکان تغییر وجود دارد و حالا شما میتوانید در بزرگسالی سبک دلبستگی ایمنتری برای خود ایجاد کنید.
درمان میتواند بسیار ارزشمند باشد، چه با کمک یک درمانگر و چه با همراهی شریک عاطفی خود در مشاوره زوجین. یک درمانگر با تجربه در تئوری دلبستگی میتواند به شما کمک کند تا تجربه عاطفی گذشته خود را درک کنید و از امنیت بیشتری برای روابط خودتان برخوردار شوید.
لطفا با لایک کردن – کامنت گذاشتن – ذخیره کردن و ارسال این پست برای دیگران از فعالیت این صفحه حمایت کنید.