معصومه دشت گرد
معصومه دشت گرد
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

معنای زندگی

معنای زندگی

سالها قبل در جنگ جهانی دوم در کوره‌های آدم سوزی «آشویتس» آلمان نازی، ویکتور فرانکل معنای زندگی را یافت. حلقه گمشده‌ای که باعث می‌شد برخی افراد آن شرایط سخت، اسارت، گرسنگی، خفت و ... را تحمل کنند و نامید نشوند، یعنی در رنج خود معنایی پیدا کنند و برای زنده ماندن تلاش نمایند.

حال سالهاست از آن زمان می‌گذرد، دیگر خبری از جنگ‌های تن به تن نیست، کوره‌های آدم سوزی سالهاست که خاموش شده‌اند.

 حال شکل زندان‌ها و کوره‌های آدم سوزی تغییر کرده، آدم سوزی به شکل دیگری اجرا می‌شود. مردم مجبورند برای زنده ماندن هر روز خود را به آب و آتش بزنند، به جهنم بروند و برگردند. زندگی کردن رنج بردن شده است، برای زنده ماندن ناگزیر باید معنایی در رنج بردن یافت.

آری جناب آقای دکتر ویکتور فرانکل عزیز، مردمان امروز شاید مانند شما کوره‌های آدم سوزی آلمان نازی را ندیده باشند، بوی سوخته گوشت و پوست انسان‌ها را استشمام نکرده باشند. شاید در جنگ رودررو نباشند، اما مردمان این سرزمین، در اوج پیشرفت و تکنولوژی برای به دست آوردن ابتدایی ترین نیازهای خود می‌جنگند، این روزها حتی نفس کشیدن نیز آسان نیست، مردم مانند زمان جنگ و حملات گازهای شیمیایی هر روز ساعت‌ها ماسک بر صورت و اسلحه‌های الکلی در دست دارند. امروزه مردم نمی توانند وضعیتی را تغییر دهند ، تنها مجبورند خودشان را تغییر داده و با شرایط جدید سازگار نمایند. زندگی منصافه نیست، با این حال حتی در بدترین شرایط هم زندگی می تواند معنا داشته باشد. همه چیز را می توان از انسان گرفت به جز یک چیز، آخرین آزادی‌های انسانی‌اش، انتخاب نگرش فرد تحت تاثیر شرایط خاص، هر فرد خود معنی زندگی اش را در می یابد، معنایی که پیوسته در حال تغییر است، ولی هرگز محو نمی‌شود.

آری زندگی در هر شرایطی معنا دارد. مردم معنای زندگی را در کار و خدمتی ارزشمند، عشق ورزیدن بدون قید و شرط و رنج کشیدن با متانت و صبوری جستجو می کنند.

این روزها مردم چرایی زندگی را یافته اند و با هر چگونه ای می سازند.

معصومه دشت گرد هستم ، روانشناسم و بیشتر در حوزه آسیب های اجتماعی فعالیت دارم، نوشتن را انتخاب کردم برای پالایش ذهنم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید