امروز کارنامه گرفتم، اما کارنامه امروزم با همه کارنامه های دیگری که در دوران تحصیل و دانشگاه گرفتم، تفاوت داشت! حتما میپرسید چه تفاوتی، کارنامه کارنامه است دیگر، چه فرقی دارد! قبل از هر چیز باید بگویم که اصلا منتظر همچین کارنامهای نبودم و فکر نمی کردم فعالیتم مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت! بنابراین با دیدن کارنامه خود دچار شوک و در عین حال هیجان زیادی شدم!
کارنامه های قبلی همه برای به دست آوردن نمره و طی کردن دوران تحصیلی و به دست آوردن مدرک بود و در واقع به آن گواهی ها احتیاج داشتم تا وارد محیطهای آموزشی بالاتر و یا محیط شغلی و کسب و کار شوم. اما کارنامه امروزم از نظر من برای چیزی بود به مراتب بالاتر و با ارزشتر ! کاری که با میل باطنی آن را انتخاب و شروع کردم و پیشرفت در آن هر چند کوچک و لاک پشتی وار ، کاری که حتی شاید مجبور باشم در آن یک قدم به جلو و چند قدم به عقب برگردم، اما همین کارنامه نشان می دهد که در مسیر درست قرار گرفتهام، مسیری که من را به هدفم میرساند و به من بیشتر امید و انگیزه میدهد تا با جدیت بیشتری در این زمینه فعالیت داشته باشم.
وقتی این کار را شروع کردم، تنها یک حس و یک میل و کشش درونی بود که به من انگیزه میداد تا مختصر فعالیتی داشته باشم! اما حالا با دیدن عملکردم بسیار خرسند شده و انگیزهای مضاعف نسب به قبل پیدا کردهام و قدمهای محکم تری و یا بهتر است بگویم قلم های بیشتری بر روی کاغذ خواهم گذاشت. بله من امروز از ساعت ویرگول برای فعالیتم که همان دست نوشتههایم در سال ۹۹ بود، کارنامه دریافت کردم! البته که شاگرد اول نشدم! اما من به همین نمره قبولی و ناپلئونی هم راضیام و امید دارم تا روزی شاگرد اولی را هم به دست بیاورم! پس به نوشتن ادامه میدهم!