زانا کوردستانی
زانا کوردستانی
خواندن ۲ دقیقه·۱۳ روز پیش

استاد هادی نی زن درگذشت

هادی نی‌زن درگذشت


استاد "هادی نی‌زن حسینی" شاعر بروجردی درگذشت.


به گزارش شبکه خبری ایران اروپا، استاد نی‌زن، فرزند "محمدحسین" شاعر و روزنامه‌نگار لرستانی بود، که در نهم فروردین ماه ۱۳۲۵ خورشیدی در بروجرد دیده به جهان گشود.


ایشان پس از گذراندن دوران كودكی و نوجوانی و پشت‌سر گذاشتن تحصیلات ابتدایی و راهنمایی در سال ۱۳۴۳، به خدمت ارتش درآمد و در كنار خدمت موفق به گرفتن دیپلم گردید. با توجه به اینكه محل خدمت وی در لشكر زرهی اهواز بود؛ تا سال ۱۳۵۸، در دزفول اقامت داشت. در زمان جنگ تحمیلی، به مدت ۶۰ ماه از خدمت خود را در جبهه‌ها سپری كرد و به درجه جانبازی ۲۵% رسید.


ایشان از اعضای فعال انجمن‌های ادبی استاد مهرداد اوستا، عصر آدینه و انجمن ادبی كتابخانه‌های عمومی شهرستان بروجرد بود؛ كه در برگزاری جلسات این انجمن‌ها نقش پر رنگی دارد.


وی با هفته‌نامه‌های مختلف در بروجرد از جمله هفته‌نامه بهار بروجرد، هفته‌نامه‌ی پیغام بروجرد و هفته‌نامه فرهنگ، و... همكاری مستمر داشت.


زنده‌یاد نی‌زن، پس از بازنشستگی بیشتر به كار سرودن شعر پرداخت و در سال ۱۳۸۲ موفق به چاپ نخستین کتاب شعر خود تحت عنوان "چلچراغ سقف باران خورده" با همکاری نشر ثالث شد. اشعار و سروده‌های این دفتر به شیوه کلاسیک و با مضامین اغلب عاشقانه به طبع رسیده است.


سرانجام ایشان آخرین نغمه‌اش را در ۱۸ آبان ماه ۱۴۰۳ سرود و پر گشید.


با هم بخوانیم شعری از ایشان را که برای همسر جوانمرگ‌شان "نسرین فلامرزی" سروده بود:


گلی كه فصل خزان نیز در كنارم بود      

قرار لحظه‌ی شب­‌های بی­‌قرارم بود

به یك نسیم ملایم، چگونه پرپر شد      

همو كه سایه مهرش، به اقتدارم بود

به جبهه بودم و او در تمام وقت فصول   

خیال و خاطره­‌هایش، طلایه دارم بود

به پشت جبهه، پدر بود بهر فرزندان    

و مادرانه غرورش، به انتظارم بود

چو غنچه، چهره ماهش همیشه خندان بود   

به فصل سرخ عطش نیز، سایه سارم بود

ز حسن او چه بگویم كه حسن یوسف داشت   

ز عشق او چه بگویم كه گل‌عذارم بود

درخت زرد و خزان دیده­‌ای اگر بودم     

همیشه سبزه نگارم، چو برگ و بارم بود.



✍ #زانا_کوردستانی


دوران کودکیچاپ کتابکتابخانه‌های عمومیاستاد
مردی گمنام عاشق لیلا و رها...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید