ویرگول
ورودثبت نام
زانا کوردستانی
زانا کوردستانیمردی گمنام عاشق لیلا و رها...
زانا کوردستانی
زانا کوردستانی
خواندن ۲ دقیقه·۳ روز پیش

ایرج امیرنظامی

ایرج امیرنظامی

استاد "ایرج امیرنظامی"، فرزند "غلامرضا"، شاعر، نوازنده، آهنگ‌ساز، ترانه‌سرا و مدرس موسیقی، لرستانی، زاده‌ی ۲۰ فروردین ماه ۱۳۲۵ خورشیدی، در محله‌ی باغ‌میری بروجرد است. 
وی تحصیلات ابتدائی را در دبستان فردوسی و نوبنیاد و متوسطه  را در دبیرستان پهلوی بروجرد به اتمام رساند، و از سن ۱۵ سالگی، آموزش ویلون را نزد مرحوم "محمد فخر طباطبائی" آغاز نمود و سپس به محضر استاد "احمد اسکوئی" راه یافت.
ایشان برای انجام خدمت سربازی به عنوان سپاهی دانش به خراسان رفت و پس از پایان خدمت سربازی در سال ۱۳۴۷ خورشیدی، وارد دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی مشهد شد.
در مشهد از اساتیدی همچون دکتر "لطف‌الله مفخم"، استاد "ظهیرالدینی" و "علی‌اصغر کوثری"، موسیقی  ملی و ردیف‌ها را آموخت.
در سال ۱۳۵۰ خورشیدی، شعر و آهنگ "گل مریم"، را ساخت و با مساعدت "منوچهر نوذری" و "شاهرخ نادری"، نوایش در سراسر کشور پخش شد و کمپانی فلیپس برای تهیه آن قراردادی منعقد نمود.
پس از افتتاح رادیو و تلویزیون خراسان در سال ۱۳۵۳ خورشیدی، به سرپرستی ارکستر رادیو و تلویزیون مشهد منصوب گردید.
از ساخته‌های ایشان پیش از انقلاب می‌توان از گل  مریم - قصه بیهودگی - اشک و خاطرات نام برد.
پس از انقلاب برخی از ساخته‌های ایشان عبارت است از: با من بخوان / سوگ / یاران / پیروزی / لاله‌های سرفراز و غمگنامه در سوگ استادش دکتر علی شریعتی و به یاد دوست در رثای حضرت علی(ع) / گنبد طلا و آهنگ زیبای باران و... اجرا کرده است.
وی  کتاب زندگینامه‌ی خود را بنام "آن روزهای خاکستری" را به رشته‌ی تحریر در آورده و دو کتاب  دیگر از ایشان با عناوین "سپیده دم" و "مریم سپید"، چاپ و منتشر شده است.

─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─

◇ نمونه‌ی شعر:
(۱)
[گل مریم]
مریم چرا با ناز و با افسون و لبخندی
به جانم شعله افکندی،
مرا دیوانه کردی
امشب که بارانِ غم از هر دیده می‌بارد
دلم در سینه می‌نالد،
مرا دیوانه کردی،
مرا دیوانه کردی

رفتی مرا تنها، به دستِ غم رها کردی
به جانِ من خطا کردی،
مرا دیگر نخواهی
پیدا شدی با غمزه در جامِ شرابِ من
از این حالِ خرابِ من،
بگو دیگر چه خواهی،
بگو دیگر چه خواهی

اشکی که ریزد ز دیده‌ی من،
آهی که خیزد ز سینه‌ی من،
رنگِ تمنا ندارد
تو آن گلِ مریم سپیدی،
بی‌تو دلم شوری و امیدی دیگر به دنیا ندارد
دیگر به دنیا ندارد،
دیگر به دنیا ندارد

هم چون نسیم از برم بگذر،
یک لحظه در دیده‌ام بنگر
شاید نشانی ز عشق و وفا،
بینم به چشم تو بارِ دگر

اشکی که ریزد ز دیده‌ی من،
آهی که خیزد ز سینه‌ی من،
رنگِ تمنا ندارد
تو آن گلِ مریمِ سپیدی،
بی‌تو دلم شوری و امیدی دیگر به دنیا ندارد
دیگر به دنیا ندارد،
دیگر به دنیا ندارد.

(۲)
[مسافر آدينه]
جمعه‌ها را می‌نشينم منتظر شايد بيایی
لحظه‌ها را می‌شمارم يک نظر شايد بيایی
ای پريشان طره گيسو تا به‌كی ما را به هجران می‌گذاری
غنچه نرگس خدا را تا به‌كی ما را به حرمان می‌گذاری
مادرم آيينه‌ها نام تو را تفسير می‌كرد
آن شهيد شاهدم اسم تو را تكبير می‌كرد
كاروان رفت و گروهی عاشقان در خواب رفتند؟

 

گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی

┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄

سرچشمه‌ها
https://newsnetworkraha.blogfa.com
https://t.me/newsnetworkraha
https://t.me/mikhanehkolop3
https://t.me/leilatayebi1369
https://t.me/rahafallahi
www.lali.farhang.gov.ir
www.shahraranews.ir
@Entesharatmehrsafa
@iraj_amirnezami
@ahmad.moatari
و...

خدمت سربازی
۱
۰
زانا کوردستانی
زانا کوردستانی
مردی گمنام عاشق لیلا و رها...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید