زانا کوردستانی
زانا کوردستانی
خواندن ۱ دقیقه·۱۶ روز پیش

ترجمه‌ی شعرهایی از آسو ملا

ترجمه‌ی شعرهایی از آقای "آسو ملا" (به کُردی: ئاسۆی مەلا) شاعر کُرد زبان توسط #زانا_کوردستانی




(۱)

مفت مفت‌اند،

شلوار، لباس و وطن -

شده‌اند میثاق میلی!



(۲)

شیشه‌ی عطرش -

بوی زلف و گردنش را

تراوش می‌کند!



(۳)

در باغچه‌ی خیالم که پا می‌گذاری،

اتاقم پر می‌شود -

از عطر تو!



(۴)

هر پاییز،

با تمام برگ‌هایش

زمین را می‌پوشاند،

چقدر بخشنده است،

درخت!



(۵)

شاخه‌های محکم را جا می‌گذارد -

برای جوانه‌های نورسته!

چقدر عادل است،

برگ پاییزی...



(۶)

صبحش دستانم پر می‌شود

از شبنم مهربانی،

شب‌هایی که مادرم را به خاطر می‌آورم!



(۷)

عید -

رؤیت هلال ماه روی‌ات است،

در آسمان تنهایی‌هایم!



(۸)

زنبیل زمین،

پر شده از خاطرات -

تلخ و شیرین!



(۹)

هر شبی که از راه برسد،

نامه‌اش،

شب قدر است!

هر روزی که ببینم،

روی ماهش را،

عید است...



(۱۰)

شبیه بید مجنون است!

باد،

که دست دراز می‌کند

به سوی شاخ و برگش،

تن و جانش را می‌لرزاند!



(۱۱)

دواتی‌ست،

پر از جوهر آبی -

چشم‌هایش!



(۱۲)

ما با خون و

شما با نفت -

کرکوک را به یاد می‌آوریم!





شعر: #آسو_ملا

ترجمه: #زانا_کوردستانی


بید مجنون
مردی گمنام عاشق لیلا و رها...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید