زانا کوردستانی
زانا کوردستانی
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

مهدی ناصری

مهدی ناصری

شادروان "مهدی ناصری"، شاعر و نویسنده‌ی توان‌یاب بوشهری، که فعالیت‌های کنشگرانه‌ای در حوزه دفاع از حقوق توان‌یابان داشت، زاده‌ی تیر ماه ۱۳۵۷ خورشیدی، در برازجان بود.


در همان دوران نوجوانی در کلاس‌های خوشنویسی انجمن خوشنویسان برازجان شرکت کرد، و زیر نظر استاد فقید "حمید شاه‌حسینی"، تا دوره‌‌ی عالی این هنر را ادامه داد. در سال اول دبیرستان با خواندن کتاب «شعر زمان ما» که به معرفی "احمد شاملو" و اشعار او پرداخته بود به یک‌باره شیفته‌ی شعر به‌‌خصوص شعر نیمایی و سپید شد، و نخستین شعرهایش را هم در همان سال‌های دبیرستان سرود. از سال ۱۳۷۶ به انجمن شعر برازجان به دبیری زنده‌نام "جلال خسروی" وارد شد و به کمک نقد و بررسی‌ها، شعر را جدی‌تر آموخت.
او در آذر ماه ۱۳۸۰ خورشیدی، در پی سانحه‌ی رانندگی و حین انتقال نامناسب به بیمارستان، قطع نخاع شد و بعد از این اتفاق، به نوشتن در وبلاگ «من و ویلچرم» با نگاهی آسیب‌شناسانه به این قشر و مصائب و مشکلات آن روی آورد و توانست نگاه خیلی از مخاطبان را به این سمت جذب و به آن‌ها در درک دردهای جامعه توان‌یابان کمک کند.
وی در ادامه با تأسیس گالری موسیقی «توکاتا» به مدت سه سال، مشغول فروش انواع ساز و دیگر محصولات آموزشی و آلبوم‌ها و آثار بزرگان موسیقی ایران و جهان شد؛ اما او به این‌ها اکتفا نکرد و شعرهایی را که در این سروده بود، در مجموعه‌ای به نام «از خودم فقط تو بوده‌ام» به همت انتشارات نوید شیراز در سال ۱۳۹۶ خورشیدی، وارد بازار شعر کرد تا نام وی به‌عنوان شاعری صاحب اثر در حوزه‌ی شعر استان بوشهر ثبت شود.
افزون بر این، وی مقالاتی را درباره وضعیت و حقوق جامعه‌ی معلولان در نشریه‌ی «بهروزی» سازمان بهزیستی منتشر کرد، که در نوع خود قابل درنگ هستند.
همچنین در سال ۱۳۹۳ خورشیدی، به عنوان سردبیر ویژه‌نامه‌ی «هامون» از حقوق توانیابان گفت و چهار مقاله در نقد قانون حمایت از معلولین نوشت. در کنار آن، سخنران سه نشست از عصرانه‌های فرهنگی هامون در بین سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۴ خورشیدی، بود که در زمینه‌ی احقاق و مطالبه حقوق شهروندی معلولین به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی سرانجام، در ۷ خرداد ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، در پی بیماری در سن ۴۷ سالگی درگذشت.

─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─

◇ نمونه‌ی شعر:
(۱)
من
بی‌تپش در تو
پیدا نمی‌شوم
ببازم همه‌ی حواسم را
در بی‌حواسی تو؟

او
من را جا
در روشنایی شمعی خُرد
گذاشته بر گور آرزوهایم.

او رفت؟
یا من نیستم
راهزن حواسش بشوم
...

گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی

┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄

سرچشمه‌ها
https://newsnetworkraha.blogfa.com
https://t.me/newsnetworkraha
https://t.me/mikhanehkolop3
https://t.me/leilatayebi1369
https://t.me/rahafallahi
و...

مردی گمنام عاشق لیلا و رها...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید