به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صنعت زنبورداری ایران، خسارتهای مرغ زنبورخوار به کلنیهای کشور بهخصوص در کوچ گرمسیری و برداشت کنار در استانهای نیمه جنوبی کشور به وجود اختلافاتی میان مدافعان محیطزیست و زنبورداران از یکسو و سازمان محیطزیست و صنعت زنبورداری از سوی دیگر منجر شده است و متأسفانه در این سالها هیچ واکنش مسالمتآمیز، علمی و پژوهشی از جانب متولیان صنعت زنبورداری و سازمان محیطزیست برای حل این مسئله صورت نگرفته است.
چالشی که اگر اصولی و علمی حل نشود و جدی گرفته نشود به تلفات روزافزون کلنیهای زنبورعسل و شکار مرغان زنبورخوار منجر خواهد شد. اگرچه بارها از سوی کارشناسان، پیشکسوتان زنبورداری و متولیان این صنعت بهطورجدی تأکید شده که کشتن راه علاج کاهش خسارات مرغ زنبورخوار نیست ولی نبود روشهای جایگزین مناسب و عدم آموزش اصولی به زنبورداران این چالش را حلنشده باقی گذاشته است.
در این راستا با ایمان ابراهیمی، مدیرعامل انجمن حفاظت از پرندگان آوای بوم، از تشکلهای خوشنام و تلاشگر در زمینه حفاظت از محیطزیست و زیستبوم پرندگان و حراست از گونههای پرندگان، به گفتگو نشستیم.
ابراهیمی، از جوانان فعال و مدیران موفق تشکلهای زیستمحیطی کشور است که در سالهای اخیر تحقیقات درخشان و فعالیتهای مفید و تأثیرگذاری را در قالب تولید برنامههای آموزشی و کمپینهای موفق زیستمحیطی مدیریت کردند.
مدیرعامل انجمن حفاظت از پرندگان آوای بوم، بابیان اینکه موضوع چالش سبزهقباها و زنبورعسل، فقط یکی از انواع تعارضهای موجود برای انسان در حیاط وحش ایران و دنیاست، اظهار کرد: تعارضات مختلفی ازجمله تعارض گراز و کشاورزان و پلنگ و دامداران در کشور وجود دارد و همه اینها نیاز به درک متقابل رفتار جانوران و احصای روشهای ترکیبی مناسب برای کاهش این تعارضات است.
ایمان ابراهیمی، در گفتگوی اختصاصی با عسلنا، تصریح کرد: اولین چیزی که باید بدانیم، این است که موضوع پیچیدهای مانند تعارض انسان و حیاتوحش را نمیتوانیم با یک راهحل ساده و تک پاسخی حل کنیم.
روش کنترل سبزهقبا یک راهحل آسان و تکبعدی و نسخه واحد نیست
وی، افزود: یعنی اگر ما به دنبال راه جایگزینی برای کشتن پرندههای زنبورخوار هستیم، باید از ابتدای کار بدانیم که راه جایگزین یک راهحل ساده نیست، چنانچه خود کشتن هم راهحل نیست. راهحلهای این تعارضات بسیار پیچیده هستند و چندجانبهاند، این چالشها جنبههای اقتصادی، زیستمحیطی و اکوسیستمی دارند.
این کنشگر محیطزیست، اضافه کرد: موضوع دیگری که باید بدانیم این است که تعارض انسان و حیاتوحش از کجا شروع میشود؟ شروع هر تعارض میان انسان و حیوان از جایی شروع میشود که ما وارد زیستگاه جانوران وحشی میشویم و ما نباید این را فراموش کنیم.
ابراهیمی، ادامه داد: منظور این نیست که نباید وارد زیستگاههای طبیعی شویم و موضوع این نیست که مشکل ما هستیم؛ اما نباید فراموش کنیم که این تعارض زمانی شروع میشود که ما کندوهایمان را درجایی میگذاریم که مسیر مهاجرت طبیعی و غریزی پرندگان زنبورخوار است.
تعارضات طبیعی مختلف و علت پیدایش این تعارضها
وی با اشاره به اینکه، ممکن است، زمین کشاورزی ما در جوار محل زندگی گرازها یا مکان دامداری ما نزدیک زیستگاه پلنگ باشد، گفت: هر حیوانی نسبت به قلمرو خود حساسیت داشته و رفتار ژنتیک و غریزی خود را دنبال میکند و قطعاً وقتی کندوها درجایی مستقر میشوند که دقیقه خط سیر مهاجرت سبزهقباهاست، آنها هم رفتار طبیعی گونه خود را بروز میدهند.
این فعال حامی پرندگان، عنوان کرد: سبزهقباها، پرندگانی هستند که چند میلیون سال است، روی کره زمین وجود دارند و مسیر مهاجرتشان را از سمت افریقا به سمت آسیای میانه ادامه میدهند و این چرخه را سالیانی است که تکرار میکنند و این ما هستیم که در طی دهههای اخیر وارد محل زندگی و جغرافیای کوچ آنها شدیم.
وی، ابراز کرد: وقتی کندوهایمان را در محل عبور و کوچ این پرندهها قرار میدهیم، نباید انتظار داشته باشیم که مشکلی پیش نیاید و این امری طبیعی است و باید به یاد داشته باشیم که از کجا این تعارض شروعشده است.
روشهای تکبعدی جواب نمیدهد باید راهحلهای چندجانبه را برگزید
ابراهیمی با تأکید بر این موضوع که راهحلها در این موضوع باید چندجانبه باشد، بیان کرد: اولازهمه باید بدانیم جایی که کندوها را قرار میدهیم، آیا محل مجاز و تائید شدهای هست؟ یکی از مشکلاتی که در کشور داریم این است که در مورد جمعیت و مسیر دقیق مهاجرت پرندگان زنبورخوار مطالعهای انجامنشده و سازمانهای ذیربط این مسئله را در استقرار کلنیها لحاظ نمیکنند و یکی از راهحلها این است که سازمان حفاظت از محیطزیست و جهاد کشاورزی و سازمان دامپزشکی تعامل مشترکی در این زمینه داشته باشند.
مدیر انجمن زیستمحیطی آوای بوم، با اشاره به این مطلب که در ابتدا باید پژوهش جامعی را در مورد این موضوع داشته باشیم و محلهای مناسب برای استقرار کلنیها بدون تلاقی با مسیر کوچ زنبورها تعیین شود، متذکر شد: خیلی از کندوها در محل اشتباهی استقراریافتهاند و مراتع ما به دلایلی در حال ضعیف شدن هستند و این امر باعث کاهش حشرات دیگر شده و باعث میشود این پرندهها بیشتر به زنبورستانها هجوم بیاورند.
چرایی ازدیاد مرغان زنبورخوار
این فعال محیطزیست، یکی دیگر از مشکلات عدم نتیجهگیری برای فراری دادن سبزهقباها را اجرای تکبعدی و انجام روشهای مجزا توسط برخی زنبورداران دانست و یادآور شد: باید کلیه روشهای موجود بهصورت هماهنگ و تکمیلی و در راستای یک روش ترکیبی به کار گرفته شود تا حصول نتیجه ممکن شود.
ابراهیمی، در پاسخ به این سؤال عسلنا که آیا کاهش تنوع مراتع و رشد کمی زنبورداری، کاهش پرندههای شکاری (عقاب سانان) و نیز از بین رفتن سایر حشرات براثر سمپاشی در افزایش
این گونههای زنبورخوار و رشد تعارض مهم بوده است؟ پاسخ داد: بله موضوع دیگر ضعیف شدن مراتع و سمپاشیها و کاهش حشرات دیگر است که پرندههای زنبورخوار را به سمت زنبورهای عسل بیشتر سوق داده است موضوع دیگر و از اشتباهات رایج زنبورداران، راهحلهای تکی و تنها آزمودن یک روش تکراری است که باید راهحلها، همزمان و بهصورت یک پکیج کامل بازدارنده باشد.
ضرورت انجام پژوهشهای کاربردی توسط متولیان محیطزیست و زنبورداری بر سبزهقبا
وی، پیشنهاد داد: راهحل این مسئله اول بالادستی است و باید سازمانهای متولی پژوهشی بنیادین و مطالعات و دستورالعملهای جامعی صادر کنند و بر این مسئله و ضمانت اجرایی رعایت آن نظارت داشته باشند.
مدیرعامل انجمن حفاظت از پرندگان آوای بوم، تأکید کرد: استفاده از کلاغ پران، فرفره، مترسک و گذاشتن کندوها درجایی که اطراف آن، تکدرختها و مناطق جنگلی، وجود ندارد و عدم استقرار زنبورستان درجایی که سیم برق و دکلها وجود دارد (زیرا این سیمها برای این پرندگان جذاب هستند) میتواند تأثیر زیادی داشته باشد، همچنین استقرار کندو درجایی که منبع آب زنبورها به کندوها نزدیک باشد و نیازی به آبشخورهای طبیعی (چشمه و رودخانه) نباشد، مهم است.
کشتن زنبورخوارها فقط مشکلات را بیشتر میکند
وی یادآور شد: مرغان زنبورخوار از باد گریزان هستند و باید روی این ویژگیهای ژنتیک برای کشف راهکارهای حل تعارض با زنبورعسل فعالیت شود.
این کنشگر حمایت از گونههای نایاب پرندگان، گفت: زنبوردارها باید آموزشهای خوب و کاملی داده شوند و شایسته است از این آموزشها استقبالی کنند تا بتوانند نکات کاربردی بیاموزند.
وی افزود: چیزی که بسیار مهم است دانستن این مورد است که کشتن زنبورخوارها، نهتنها راهحل مشکل نیست بلکه مشکلات دیگری را هم اضافه میکند. پرندههای زنبورخوار یکی از موجودات مهم و ارزشمند اکوسیستم سالم هستند و برخی از زنبورهای مهاجم را میخورند که آفت کندوهای عسل هستند و به زنبورهای عسل حمله میکنند. اگر ما این پرندهها را بکشیم تأثیر بد آن را مدتی بعد از بین رفتن این پرنده میبینیم و ممکن است کل اکوسیستم دچار بحران شود.
مسیر اشتباه دیگر کشورها در مقابله با مرغ زنبورخوار باید آینه عبرت باشد
ابراهیمی تشریح کرد: این مسیری که ما داریم میرویم را کشورهای جنوب اروپا هم طی کرده و با این مشکل روبهرو شدند، در یک بازه زمانی متأسفانه از سم استفاده کردند و این پرندگان در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ با کاهش جمعیت روبهرو شدند و در برخی از مناطق بهکلی حذف شدند و تازه، سالها بعد این کشورها فهمیدند چه بلایی به سرشان آمده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مراقب باشیم اشتباهات دیگران را تکرار نکنیم، در کشور ایتالیا پس از کشتار، پروژههای میلیون دلاری برای احیای جمعیت این پرندگان زنبورخوار مصروف شد تا این پرندگان را به اکوسیستم برگردانند و زیان حاصله جبران شود و ما نباید بعضی مسیرهای اشتباهی که دیگران پیمودند و آسیبش را هم دیدهاند را تکرار کنیم.
منبع این گزارش
https://www.asalna.ir/