zarasss
zarasss
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

داستان یک کارآموز از سیاره پروکسیما

سلام صدای من را از سیاره دیگری به نام پروکسیما می‌شنوید. یک ماه از آمدن من به دوره کارآموزش در این سیاره می‌گذرد. در این مدت من به معنای واقعی کلمه تغییر را احساس می‌کنم. شاید الان با خودتان فکر کنید این دختر ماجرا را اغراق‌آمیز روایت می‌کند اما به شما اطمینان می‌دهم نوشته‌های من تنها احساسات واقعی‌ام را بیان می‌کنند و قرار است طی مدت اقامتم در اینجا با خودم آدم روراستی باشم .



اگر بخواهم از جذابیت‌های دوره بگویم تمامی ندارد اما مهم‌ترین بخش برای من یادگرفتن مطالب جدید و به‌روز بود.آنجا تفاوت اول ساکنان سیاره پروکسیما با بقیه سیاره‌ها مشخص می‌شد.راستش من از همان روز اول که وارد دوره شدم به خودم قول دادم مانند یک لوح سفید باشم و حتی اگر از قبل چیزی یاد گرفتم آمادگی روبرو شدن با چیزهای جدید را داشته باشم.

همین‌طور هم شد. هرچه جلوتر رفتیم مباحث جدیدتر دیدم .بعضی از روش‌های قبلی منسوخ شناخته می‌شد و همه مباحث جدید با ارائه منبع و تجربه در پروژه‌های واقعی جایگزین قبلی‌ها می‌شد.جالب نیست؟ تصور کنید درجایی هستید که راه‌های جدید و متفاوتی تست می‌کنید.

دنیای محتوا برایتان آشناتر می‌شود و هر قدم که برمی‌دارید راز جدیدی کشف می‌کنید.قفل‌های ذهنتان را با کلیدهای جدید باز می‌کنید و می‌بینید که چقدر متفاوت در اتاق‌های مختلف محتوا قدم برمی‌دارید.

از بحث یادگیری مباحث جدید و هیجان‌انگیز که بگذریم باید یادی از امتحان چند روز پیش کنم.امتحان جالبی بود باوجود استرس اما حین نوشتن احساس متفاوتی نسبت به قبل داشتم.برای جواب دادن به سوال ها باید دقت می‌کردید دقیقا چه می‌خواهد.زاویه نگاه به سوال خیلی مهم بود.

البته برای من حداقل این‌طور احساس می‌شد.خلاصه نتیجه امتحان زود به دست ما رسید و من قبول شدم. بله دوستان اینجا همه‌چیز بر پایه نظم می‌گذرد.حتی یک روز از تقویم کارآموزشی که به ما داده‌شده خارج نشدیم.

از امروز به بعد ما وارد اسپرینت دوم شده‌ایم وچالش‌های جدیدتر درراه است.تقویم هفته آینده را دیدیم .همه‌چیز جدی‌تر شده و باید وقت بیشتری برای هر تسک بگذاریم.من هنوز روی نوشتن مقاله‌ها سرعت بالایی ندارم.تیترهایم را با شک و تردید انتخاب می‌کنم و کلی چالش‌های دیگر که می‌دانم فقط با تمرین زیاد از پس آن‌ها برمیایم و ازاینجا به بعد تمرین‌ها بیشتر از مباحث آموزشی خواهد بود.

دنیای یادگیری چیزی جز تمرین، تکرار و تجربه نیست.اینجا در پروکسیما ما این چرخه را بارها طی خواهیم کرد.هر بار که در جلسه حل تمرین حاضر می‌شوم حتی اگر بهترین چیزی که می‌توانستم را نوشته باشم بازهم آماده فیدبک های کوبنده از منتور هستم.

فراموش نمی‌کنم وقتی فکر کردم چه هوشمندانه با توجه به نیاز مخاطب دو موضوع از دریک مقاله تلفیق کردم و منتظر بودم که تایید شوم اما در همان فیدبک اول هیچ‌چیز طبق انتظارم پیش نرفت.

شاید فکر کنید چقدر ناامید شدم اما نه من یاد گرفتم خودم را جمع کنم. مگر نه اینکه برای شنیدن همان فیدبک‌ها به آن سیاره رفته بودم؟مگر قرار نبود آن‌قدر بنویسم و انتقاد بشنوم تا حسابی از خجالت نوشته‌ها دربیایم؟

شاید برای خیلی‌ها جالب نباشد که مدام انتقاد بشنوند. اما من انتقاد سازنده و درست را قبول دارم و احساس می‌کنم اگر نباشد مانند یک درخت ساکن خواهم بود.

مجدد نگاهی به تقویم این هفته انداختم.از همین الان بگویم روزهای پرچالشی در انتظار است.از این سفرچیز های زیادی میتوانم برایتان بگویم و به مرور بیشتر از اتفاقات روایت میکنم اما الان شاید بهتر باشد بروم سراغ مباحث جدید و تسک ها انجام نشده که انگار منتظر هستند یک درس حسابی به من دهند.

سیاره پروکسیماسیارهکارآموزیبازاریابیتولید محتوا
یک قطره از دانسته‌ها...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید