به خاطردارم اولين بار که معناي عبارت پرفورمنس مارکتينگ را کامل متوجه شدم بابت پروژهای بود که استاد کلاس بازاریابی محتوایی به من داده بود تا انجام دهم .موضوعی که بارها شنیده بودم اما وقت نکرده بودم درست سراغش بروم.پروژه بهانهای شد بروم وحسابی معنا و مفهوم آن را زیرورو کنم.
در اکثر بازاریابیها تبلیغ دهنده هزینهای جدا از عملکرد و نتیجه پرداخت میکند این به معنی پرداخت هزینههای بسیار بدون در نظر گرفتن میزان عملکرد تبلیغی که صورت گرفته است که خب موردپسند خیلی از کسبوکارها هم نیست.
خبر خوب برای آنها این است که کل فرایند پرفورمنس مارکتینگ وابسته به عملکرد و نتایج بهدستآمده است وهمان طور که گفته شد اصلاً تبلیغ دهندگان بر همین اساس هزینه پرداخت میکنند.
در مقالهای که میخوانید سعی کردهام توضیحاتی کامل از پروفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملگرا به زبان کاملاً ساده ارائه دهم تا بتوانيد عمیقاً این نوع بازاریابی را درک کنيد.
خب بیایید اول از تعریف پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملگرا شروع کنیم.
این نوع بازاریابی مجموعهی از فعالیتهایی است که در رسانههای دیجیتال اتفاق میفتد و برندها و صاحبان کسبوکار تنها در صورت دیدن نتیجه و عملکرد هزینه پرداخت میکنند.
ساده بگویم برندها با دیجیتال مارکترها یا ناشران تبلیغات قراردادی تنظیم میکنند که تبلیغشان را در کانالهای دیجیتال بر اساس نیاز کسبوکارشان قرار دهند و بر اساس نحوه تعامل کاربران با محتوا و اندازهگیری عملکرد هزینه را پرداخت میکنند. فرقی هم نمیکند که کسبوکار کوچک یا بزرگ باشد برحسب نیاز هرکدام میتوان بازاریابی عملگرا را برایشان اجرا کرد
تصور کنید امروزه در بازاری که انواع برندهای مختلف را مشاهده میکنیم برجسته شدن چقدر میتواند چالش بزرگی باشد.خودتان را جای یک مدیر کسبوکار و یا صاحبان برندها بگذارید معمولاً ترجیح میدهید پولتان را صرف تبلیغاتی کنید که معلوم نیست چگونه بازخوردی برایتان دارد یا از تبلیغاتی استفاده کنید که میتوانید نتایج و عملکرد آن را بررسی کنید و بهتر از آن پرداخت وقتی انجام میگیرد که به اهداف تجاری خود رسیده باشید؟
در این قسمت هدف تجاری خاص کسبوکار باید محقق شود و یا اقدامات موردنظر آنها مانند افزایش کلیک ، فروش یا دریافت سرنخ و... انجام گیرد(در ادامه اصطلاحات مربوط به پرفورمنس مارکتینگ را کامل خدمتتان توضیح میدهم پس نگران نباشید)
همکاری درفروش(افیلیت مارکتینگ)
امروزه شاهد رشد سریع این روش هستیم که هرچه جلوترمیرویم پررنگتر میشود.
همکاری درفروش یک روش بازاریابی است که در آن فردی بهعنوان شریک بازاریابی، محصولات یا خدمات یک شرکت را به مخاطبان تبلیغ میکند و درصورتیکه باعث فروش یا اقدام مشخصی شود، هزینهای دریافت میکند.
گاهی این روند بر اساس مدل پرداخت در عملکرد است. یعنی چه؟ برایتان میگویم.
به این صورت که شرکت یا صاحبان کسبوکار هزینه تبلیغات را فقط در صورت انجام عملیات مشخص مانند فروش، ثبتنام، دریافت لید(سرنخ) و... به فرد میپردازد. این روش، به فرد امکان میدهد تا با ارائه محتواهای تبلیغاتی و لینکهای هدایتکننده، ترافیک و مشتریان احتمالی را به سمت فروشنده جذب کند.
بازاریابی شبکههای اجتماعی
این روش میتواند خروجی بسیار خوبی در بازاریابی عملگرا داشته باشد زیرا تعداد زیادی از کاربران در این شبکهها حضور پررنگ دارند و آماده تعامل هستند در این قسمت میتوان تعداد بازدید نرخ کلیک ، سرنخ ایجادشده و میزان تعامل کاربران را موردبررسی قرارداد.این نوع بازاریابی امروزه بسیار رایج و اثرگذار است.
بازاریابی موتورهای جستوجو
بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) از تبلیغات پولی استفاده میکند که در بالا یا پایین صفحه نتایج موتور جستجو ظاهر میشوند و کاربران آن را مشاهده میکنند و اقدام از جانب آنها و تعامل مشتریان را در پی خواهد داشت البته ممکن است شما بانام گوگل ادز قبلاً با او آشنا شده باشید زیرا نمونهای محبوب از بازاریابی موتورهای جستوجو است.
رپورتاژ آگهی
نوعی تبلیغات حمایتشده است که میتوان هزینه انتشار تبلیغ در رسانهای که شرکت و برند در نظر دارد را پرداخت کرد تا محتوای تبلیغ را در سایت یا صفحه موردنظر خود قرار دهند.برای انتشار ریپورتاژ آگهی میتوان از شرکتهای واسطه مانند تریبون و تسمینو و.. که این کار را انجام میدهند هم میتوان استفاده کرد .
تبلیغات همسان یا بومی
یک نوع از تبلیغات کلیکی است که شبیه محتواهای دیگر پلتفرم موردنظر در آن ظاهر میشود و همچنین برای انتشار اینگونه تبلیغات به رابط کاربری صفحه مربوطه اهمیت داده میشود به همین علت گاهی کاربر اصلاً متوجه نمیشود که اینیک تبلیغ است.تبلیغات همسان یکی از روشهای پرطرفدار در بازاریابی عملگرا است.
ایمپرشن (Impression)
ایمپرشن به تعداد نمایش تبلیغات در کانالهای مختلف مانند صفحات وب، شبکههای اجتماعی یا اپلیکیشن های موبایلی اشاره دارد. به زبان ساده اگر بخواهم بگویم هر بار که یک تبلیغ نمایش داده شود و مخاطب آن را ببیند یک ایمپرشن حساب میشود.این قسمت برای کسبوکارها در مرحله آگاهی از برند اهمیت زیادی دارد.
تعامل و مشارکت (Engagement)
تعامل و مشارکت، مربوط به فعالیتها و واکنشهای کاربران در ارتباط با تبلیغات یا محتوا است. این قسمت میتواند شامل کلیک بر روی تبلیغ، نمایش تمام محتوا، کامنت گذاشتن، به اشتراکگذاری و عملکردهای دیگر باشد. این تعاملها نشاندهنده درگیری و مشارکت کاربران با تبلیغات است.
سرنخ (Lead)
سرنخ به مخاطبانی اشاره دارد که بهطور فعال اطلاعات خود را با شرکت یا برند به اشتراک میگذارند و بهعنوان پتانسیل برای تبدیلشدن به مشتری احتمالی محسوب میشوند. سرنخ ممکن است بهوسیله فرم ثبتنام، دریافت خبرنامه، تکمیل یک فرم سفارش یا هر نوع اقدام دیگر صورت بگیرد.
تعداد کلیک (Clicks)
تعداد کلیک نشاندهنده تعداد بارهایی است که کاربران بر روی تبلیغات یا لینکهای موجود در آن کلیک میکنند. این اقدام میتواند به وبسایت مبدأ ترافیک بیاورد و فرصتی برای تبدیل کاربران به مشتریان فراهم کند.
فروش (Sale)
فروش نشاندهنده عملیات خرید و خریداری یک محصول یا خدمت است. در پرفورمنس مارکتینگ، هدف معمولاً از تبلیغات و استراتژیها جذب ، ترغیب مشتریان به خرید است. فروشها میتوانند بهطور آنلاین یا آفلاین انجام شوند.
هزینه به ازای هر کلیک (CPC)
به ازای تعدادی که روی تبلیغ کلیک شده است هزینه پرداخت میشود.
هزینه به ازای نمایش (CPM)
به ازای هر بازدید از تبلیغ هزینه پرداخت میشود.
هزینه به ازای هر فروش (CPS)
هزینه فقط زمانی پرداخت میشود که فروش اتفاق افتاده باشد.به عبارتی به ازای هر فروش هزینه پرداخت میشود.
هزینه هر سرنخ (CPL)
هزینه فقط درازای سرنخ تولیدشده پرداخت میشود.
هزینه هر اقدام (CPA)
هزینه درازای اقدام انجامشده پرداخت میشود.
راههای مختلفی با توجه به نوع کسبوکار وجود دارد اما اگر بهطورکلی بخواهیم اشارهکنیم میتوانید از مراحل زیر شروع کنید.
1)هدف کمپین خود را مشخص کنید
قبل از اینکه بخواهید ببینید کمپین شما چقدر موفق بوده باید اهداف خود را مشخص کنید.
فرقی نمیکند هدف شما آگاهی از برند یا فروش محصول باشد درهرصورت باید هدف اصلی خود را مشخص کنید.
دقیقاً همین هدف مشخص میکند که تبلیغات برند باید کجا و به چه صورتی قرار گیرد و برای موفقیت بسیار حیاتی است.
2)کانالهای دیجیتال موردنظر خود را انتخاب کنید
در پرفورمنس مارکتینگ عاقلانه تراین است که کانالهای خود را بهصورت متنوع انتخاب کنید تا کمپین موفقیتآمیزتری داشته باشید.هرکدام را بررسی کنید و بعد روی آن سرمایهگذاری بیشتری انجام دهید.ببینید مخاطبان هدف شما در کدام کانال حضور و تعامل بیشتری دارند.به این صورت میتوانید اطلاعات خوبی از آنها به دست آورید.
3)کمپین را طراحی و راهاندازی کنید
بخش بزرگی از کار یک پرفورمنس مارکتر طراحی و ایجاد کمپین است.در طراحی کمپین باید توجه کنید که نیازهای مخاطب هدف را کاملاً بشناسید و درک عمیقی از او داشته باشید.تا بهدرستی پاسخ لازم را به او بدهید. در طراحی لندینگ پیج (صفحه فرود) جذابیت بصری و جلبتوجه مخاطب را فراموش نکنید.اهمیت داشتن یک تجربه کاربری آسان و محتوای مناسب در صفحه خود را از یاد نبرید. حتی میتوانید ازA/B تست استفاده کنید یعنی دو لندینگ پیج متفاوت طراحی کنید، تعدادی از مخاطبین را به صفحه اول و تعدادی دیگر را به صفحه دوم بفرستید و در مرحله بعد نتایج را ارزیابی و عملکرد خود را بهینه کنید.
4)بررسی و بهینهسازی کمپین را با دقت انجام دهید
کار اصلی یک پرفورمنس مارکترالان شروع میشود . کمپینها از لحظه راهاندازی ، آمار و دادههای مختلفی به شما میدهند.با تحلیل وبرسی دقیق آنها متوجه میشوید که کدام کانال و تبلیغ عملکرد خوبی دارد و اطلاعات بیشتری از رفتار مشتریان برند داشته باشید.همچنین برای ادامه مسیر کمپین میتوانید بودجه مدنظرتان را مدیریت کنید.
صرفهجویی در هزینه
ازآنجاییکه فقط بعد از مشاهده بازدهی تبلیغات و رسیدن به هدف کسبوکار هزینه پرداخت میشود، میتوان بهتر بودجه دیجیتال مارکتینگ را مدیریت کرد.
افزایش آگاهی از برند
پرفورمنس مارکتینگ کمک میکند ، با تبلیغ برند در پلتفرمهای مناسب مخاطبین جدیدی پیداکرده و تعداد بیشتری از آنها را به سایت و شبکههای اجتماعی برند فرستاده شوند.
قابلیت اندازهگیری عملکرد
با استفاده از ابزارهایی که وجود دارد میتوانید کل مراحل ورود و سفر مشتری را بررسی و اندازهگیری کنید.این به شما کمک میکند متوجه شوید که کدام کانال و استراتژی برای شما نتایج بهتری دارد و روی آن بیشتر سرمایهگذاری کنید.
سخن آخر
حالا شما با مفهوم کامل پرفورمنس مارکتینگ یا بازاریابی عملگرا آشنا شدید.در این مقاله از اصطلاحات پرکاربرد ، شیوه پرداخت و همچنین نحوه راهاندازی یک کمپین پرفورمنس مارکتینگ و... را به شما توضیح دادیم .اهمیت این نوع بازاریابی هرروز بیشتر میشود زیرا صاحبان کسبوکار میتوانند بودجه مدنظرشان را بهتر مدیریت کنند و از آنجایی که فقط در صورت دستیابی به هدف هزینه پرداخت میکنند طرفدار این نوع از بازاریابی هستند.علاوه بر آن مدیران میتوانند به اهداف خود برای برندشان برسند.پس لازم است که نحوه کار این نوع بازاریابی را بدانیم و از آن در زمان مناسب برای کسبوکارها استفاده کنیم.
حالا که نحوه عملکرد پرفورمنس مارکتینگ را متوجه شدید برایمان بگویید چه برندهایی را میشناسید که از این نوع بازاریابی در جهت پیشرفت کسبوکار خود استفاده کردهاند؟