توی اپیزود هفتم دفیله از ازدواج و طلاق حرف زدیم و از حق طلاق هم گفتیم و توضیح دادیم که از نظر حقوقی حق طلاق عبارت درستی نیست. چون در واقعیت مرد، وکالت در طلاق رو به زن میده.
چطور مثلاً وقتی یه نفر میخواد ماشینشو بفروشه به برادرش یا دوستش وکالت میده که برو این ماشینو بفروش اینجا هم از نظر حقوقی یه قرارداد وکالتی بسته میشه. این جوری که مرد به زن وکالت میده که برو خودتو به وکالتِ از من طلاق بده.
چون از نظر قانون مرد، هر موقع خواست میتونه زن رو طلاق بده و وقتی به زن وکالت میده، درواقعیت خود مرد داره طلاق رو انجام میده، منتها اجرای این حق رو زن به نیابت و جانشینی از طرف مرد انجام میده. حالا این وکالت در طلاق یا به قول عرف مردم حق طلاق رو چطور میشه گرفت؟
به دو تا روش:
اول اینکه، همون موقعی که زن و شوهر رفتن دفترخونه و عروس خانم مشغول چیدن گل و آوردن گلابه به عاقد بگن که وکالت در طلاق رو با تمام جزئیات توی سند ازدواج یا عقدنامه بنویسه.
یا اینکه اگه اون موقع این کاررو نکردن، بعد از ازدواجشون میتونن برن دفترخونه ثبت اسناد – دقت کنید که دفتر ثبت اسناد با دفتر ثبت ازدواج فرق می کنه- و مرد توی دفترخونه، وکالت در طلاق رو بده به زن.
وکالت در طلاق فقط در حد همین جمله نیست که آقای فلانی به خانم بهمانی وکالت در طلاق داد. بلکه این وکالت باید با تمام جزئیاتش نوشته بشه به همین خاطر معمولاً توصیه میشه که مردی که توی سند ازدواج حق طلاق داده بعدش سر صبر برن دفترخونه و اونجا با جزئیات تمام وکالت در طلاق داده بشه.
چون معمولاً اکثر وکالت در طلاقهایی که توی سند ازدواج نوشته میشه ناقصه و وقتی زن بخواد روی اون اقدام کنه به نتیجه نمیرسه و دادگاه اون وکالت ناقص رو قبول نمیکنه.