قانون، دو نوع جنون رو بصورت کلی شناسایی کرده. یکی جنون دائمی و یکی جنون ادواری! مفهوم جنون دائمی که مشخصه! مثل کسایی که سندرم داون دارن یا کسایی که بخاطر حادثهای عقلشون از بین میره. اما در مورد جنون ادواری یا دورهای، حالت جنون پایدار نیست. یعنی، یه نفر ممکنه الان سالم باشه اما دو هفته دیگه مشاعرشو از دست بده و دوباره بعد از یه مدتی سالم بشه.
قانون، فقط و فقط گفته، جنون یا دائمیه و یا ادواری! اما، هیچ ملاکی نداده که به چه کسی میتونیم بگیم مجنون! فقط قانون مجازات اسلامی گفته اگر مرتکب، موقع انجام جرم دچار اختلال روانی باشه، طوری که اراده یا قوه تمییز یا همون تشخیصِ خوب از بد رو نداشته باشه، بهش میگیم مجنون!
با اینحال، تشخیص جنون با توجه به طیف گستردهی بیماریهای روانی کار راحتی نیست. اینجاست که ممکنه کار به پزشکی قانونی بکشه.
فیلم ذهن زیبا با بازی «راسل کرو» رو به یاد بیارید. توی این فیلم، راسل کرو، نقش جان نش رو بازی میکنه. جان نش، یه ریاضیدان نابغه و برنده جایزه نوبل اقتصاده که دچار بیماری اسکیزوفرنی یا بیماری روانگسیختگی و کاهش در درک واقعیته.
حالا، اگر با بیماری، مثل جان نش مواجه بشیم و خانوادهاش بخوان حکم حجرشو بگیرن، باید دادخواست بدن و دادگاه هم با توجه به تخصصی بودن موضوع، جان نش رو به پزشکی قانونی ارجاع میده. پزشکی قانونی، با معاینات مختلف تهش به این نتیجه میرسه که طرف آیا مجنون هست یا نیست. پس، میبینید که تشخیص مجنون از غیرمجنون همچین کار ساده و راحتی نیست. چون بیماریهای روانی بشدت گسترده و متنوع هستند و حتی یه ریاضیدان نابغه میتونه محجور باشه! همون طور که یه پیرمرد بیسواد میتونه در اثر آلزایمر اهلیتشو از دست بده.
پس، تأیید حکم جنون میتونه سرنوشت یک پروندهرو عوض کنه. مثلاً قاتلی به قصاص محکوم نشه، حکم به بطلان معامله داد یا زنی بخاطر جنون همسرش، بتونه طلاق بگیره.