برای شناخت «آربی اُوانسیان»، دانستن آنکه متولد چه سالی است در چه خانوادهای متولد شده و از کجا فارغالتحصیل شده کمکی به ما نمیکند. حجمی از اطلاعات به دردنخور که همیشه برای شناخت هنرمندان بزرگ به کار میبریم. اما به طور خاص چه چیزی ما را به شناخت بهتر یک هنرمند میرساند؟ برای پاسخ به این سوال، بهتر است بپرسیم چه چیزی باعث تفاوت یک هنرمند از دیگر همکارانش میشود؟
در آخرین مطلب ضدتئاتر ، سعی کرده ایم آربی اوانسیان را بشناسیم. هرچند این شناخت از طریق یک و دو مقاله بهدست نمیآید. بنابراین در صورت حمایت شما، سعی داریم سلسله مطالبی در رابطه با آربی منتشر کنیم.
برای شناخت آربی اوانسیان شاید بهتر باشید به شناخت او از نعلبندیان بپردازیم. چراکه تفاوت رویکرد او به متن «پژوهشی ژرف ...» نسبت به همنسلها و همکارهای آن دوره خود، نشاندهنده نوع نگاه آربی به تئاتر و متن است.
آربی اُوانسیان در برخورد او با متن «عباس نعلبندیان» نمود پیدا میکند. عباس نعلبندیان، نمایشنامهنویس گمنامی که در دکه پدرش کار میکرد، متنی برای جشنواره نمایشنامهنویسی مرتبط با جشن هنر شیراز میفرستد. نمایشنامه او متن عجیب و کج و کولهای است به نام «پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره های دوره بیست و پنجم زمینشناسی.» برخی از داوران جشنواره متن را دارای جنبههای دراماتیک نمیدانستند. اُونسیان اما متوجه وجهی از متن میشود که از چشم دیگران دور مانده است: «فضای صوتی متن». به عقیده او «نعلبندیان عمق تئاتر را از طریق صدا کشف کرده…». احتمالا منظور اُوانسیان از این صدا و فضای صوتی متن، چیزی است در مقابل زبان تئاتری مرسوم در زمان خودش. یک بن بست در تئاتر که در آن «عوامل کارکرد زبان در سطوح مختلف فراموش شده بود … و رابطه زبانی تئاتر معنایش را از دست داده بود.» بنابراین به عقیده او اگر میخواستی طبق نظریات آرتو «ضد متن» عمل کنی باید صدای پنهان در متن را کشف میکردی. صدایی که اُوانسیان در «پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره های دوره بیست و پنجم زمینشناسی» شنیده بود و درصدد به اجرا رساندنش برآمد. و اما در اجرا، چگونه باید این صدای پنهان را بازنمایاند؟ ساده ترین راه این است که آن را تبدیل به آواز کنی که «یک مسأله موسیقیایی میشود» یعنی دیگر تئاتر نیست یا اینکه به گفته خود اُوانسیان عملکرد تئاتری آن را پیدا کنی. و این اصلا ربطی به این موضوع ندارد که «این جمله را با یک آهنگ مشخصی بخوانند… این مفهوم روشن را باید دید که در سطح جمله چطور عمل میکند… مهم پیدا کردن صدای حبس شده در این جمله است.»
برای خواندن ادامه این مطلب اینجا را کلیک کنید.