از 14 سالگی عاشق این بودم که بتونم انگلیسی را روان صحبت کنم و پیش بقیه پز بدم، سالها به کلاسهای مختلف رفتم با اساتید مختلف به صورت خصوصی کلاس برداشتم ولی دریغ از اینکه بتونم 5 تا جمله انگلیسی را بدون ترس و با اعتماد به نفس صحبت کنم.
قضیه واقعا چیه؟
آیا من خنگ بودم؟
آیا استعداد یادگیری زبان انگلیسی را نداشتم؟
وقتی که شروع به بررسی کردم، به عمق فاجعه پی بردم، این اصلا مشکل من به تنهایی نبود و 95% افرادی که به کلاسهای مختلف میرفتند، بعد از سالها مطالعه انگلیسی، نمیتونستن که یک مکالمه روان و خوب انگلیسی داشته باشن.
دیگه حسابی شاکی شدم!!!
پس مشکل کجاست؟
این مسائل برایم جالب بود ولی حقیقت امر اینکه جزو دغدغه های اصلی من در زندگی نبود تا اینکه یک فاجعه مثل آوار روی سرم خراب شد:
داستان از این قرار بود که من مشاور یک شرکت برای موفقیت در افزایش فروش و بازاریابی بودم و با یک شرکت خارجی قرار داشتیم تا در زمینه همکاری مشترک با هم صحبت کنیم. در میانه جلسه کاری، مدیر شرکت مقابل میخواست با من خصوصی صحبت کند تا بعضی نکات جزئی که مانع پیشرفت کار بود را با هم بررسی و حل کنیم و فاجعه از اینجا شروع شد:
وقتی که دو نفری تنها شدیم، ایشان شروع به صحبت به زبان انگلیسی کرد و من 90 درصد حرفهای او را نمی فهمیدم و فقط سرم را تکان میدادم و وقتی که میخواستم صحبت کنم، با کندی و با غلط زیاد صحبت کردم و حسابی خیس عرق شده بودم و نمیتوانستم منظورم را به خوبی بیان کنم.
طرف مقابل وقتی که دید شرایط اینطور است، برای حفظ ظاهر و پرستیژ چند لحظه صبر کردند و بعد از من جدا شدن.
انگار دنیا روی سرم خراب شده بود.
با خودم عهد کردم که هر طوری که هست مشکل را یک بار برای همیشه حل کنم و مکالمه زبان را یاد بگیرم .
پس شروع به بررسی کردم:
چرا ما بعد از سالها کلاس رفتن و تمرین نمیتوانیم انگلیسی را به روانی و با اعتماد به نفس صحبت کنیم؟
قدم اول این بود که ما چگونه زبان انگلیسی را یاد میگیریم: مسیر عادی این استکه:
اول:ما را به کلاس زبان میبرند وقتی که کودک هستیم و یا در مدرسه شروع به یادگیری زبان انگلیسی میکنیم.
دوم: اساتید محترم به ما میگویند باید حداقل 3000 کلمه را حفظ کنیم.
سوم : اساتید محترم به ما میگویند باید گرامر زبان انگلیسی را کامل حفظ کنیم.
چهارم: اساتید محترم وقتی که ما شروع به حرف زدن به زبان انگلیسی میکنیم، دائم حرف ما را قطع میکنند و ما را اصلاح میکنند.(با تکرار این کار اعتماد به نفس ما به شدت در مکالمه انگلیسی ضعیف میشود)
پنجم: وقتی که فردی با ما انگلیسی صحبت میکند، اول باید حرفهای او را در ذهنمان به زبان خودمان ترجمه کنیم و بعد برای آن یک پاسخ فارسی پیدا کنیم و بعد آنرا به زبان انگلیسی ترجمه کنیم و در مرحله آخر سعی کنیم با دقت و با حفظ گرامر، آنرا به فرد مقابل بگوییم(این مراحل بسیار کند است و مغز ما به شدت خسته میکند و در نهایت باعث میشود فکر کنیم که استعداد زبان انگلیسی نداریم و آنرا رها کنیم)
خوب مشکل را فهمیدیم: راه حل چیست؟
با خودم فکر کردم شاید بهترین راه یادگیری زبان این باشد که آنرا به شکل زبان مادری یاد بگیریم:
خوب سوال: ما زبان مادری را چگونه
و شاید بهتر بود که ببینیم که زبان اصلی یا زبان مادری را چگونه یاد میگیریم؟
وقتی یک کودک در خانواده ای به دنیا می آید، تا مدتها یک کلمه هم صحبت نمیکند، فقط حرفهای دیگران را میشنود و این حرفها دائم برای او تکرار میشوند.
تکرار تکرار و تکرار برای صدها مرتبه
و بعد کودک کم کم بعد از حدود 1.5 سالگی شروع میکند کلمات ساده را بیان کردن
مثل مامان
بابا
آب
و با گفتن هر کلمه حتی به صورت غلط ، پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ، خیلی خیلی خوشحال میشوند و با خوش رویی او را تشویق میکنند تا تکرار کند.
کودک وقتی که بازخورد مثبت میگیرید، برای جلب توجه بیشتر ، کلمات را تکرار میکند و باز هم انرژی و بازخورد مثبت میگیرد.
و همین تشویق های مدام باعث میشود که او کلمات بیشتری را تکرار کند و کم کم و در مدت 1.5 سال آینده به حدود 2000 کلمه مسلط میشود و به خوبی میتواند منظورش را منتقل کند.
سوال:
آیا کودک در ابتدا شروع به حفظ کردن این لغات میکند
آیا کودک در ابتدا مجبور میشود که دستور زبان(گرامر) برا بخواند و حفظ کند
آیا کودک را با هر بار اشتباه کردن، اصلاح میکنند و به او حس منفی میدهند
مسلما خیر
آموزش گرامر یا دستور زبان ، کاری بسیار سخت و عذاب ـآور است و در بسیاری از مواقع اصلا به درد نمیخورد
همه ما دستور زبان فارسی را خوانده ایم:
نهاد و گزاره
انواع سبک شعر
انواع سبک نثر
و.....
سوال: ما کدامیک از این موارد را در مکامله زبان فارسی استفاده میکنیم. مسلما به صورت ناخودآگاه از بعضی موارد استفاده میکنیم ولی به صورت آکادمیک و مدرسه ای ، نه
در زبان انگلیسی هم همینطور است:
حدود 12 زمان در انگلیسی داریم
این 12 زمان حالت منفی دارند
این 12 زمان حالت سوالی دارند
این 12 زمان حالت مجهول دارند
بعد نوبت به صفتها میرسد
بعد نوبت قیدها میرسد
بعد نوبت جملات شرطی است
و.......
همین مقدار اطلاعات بی مصرف کافی است که ذهن ما را از یادگیری فراری بدهد
چون ذهن ما از کارهای بزرگ و بدون مصرف و بدون لذت به شدت فراری و گریزان است.
پس به این نتیجه میرسیم با حفظ کردن لغات و حفظ کردن گرامر به هیچ جا نخواهیم رسید و به نخواهیم توانست مکالمه روان و خوبی داشته باشیم.
از امروز با خودمان عهد کنیم که:
برای یادگیری مکالمه روان انگلیسی، هیچ لغتی را حفظ نکنیم!!!
به هیچ وجه گرامر نخوانیم!!!!
و سعی کنیم که انگلیسی را به روشی که زبان مادری را یاد گرفته ایم، یاد بگیریم
تا همیشه در ذهن ما بماند و بتوانیم مثل افراد انگلیسی زبان مکالمه زبان انگلیسی داشته باشیم
از اینکه این مطلب را خواندید از شما متشکریم و امیدواری برای شما مفید بوده باشد و ذهن شما را روشن کند که روش های جدید را برای یادگیری زبان و مکالمه زبان انگلیسی تست کنید تا به موفقیت عالی برسید.
ممنون از شما
به امید ملاقات شما در قله های موفقیت