Zeta
Zeta
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

روزه کله گنجشکی

سوم یا چهارم ابتدایی بودم که ماه مبارک رمضان مقارن با سال تحصیلی شده بود. در خانواده من، مادر و پدرم هر دو اهل نماز و روزه بودند ولی هیچ وقت به نمازخوان و روزه گیر شدن من و برادرم اهتمام سفت و سختی نورزیدند. نماز را از مدرسه یاد گرفته بودم ولی چون اکثر بچه ها روزه نمی‌گرفتند و موردی هم در باب بایدی آن در ذهنم ثبت نشده بود، به عنوان امری مستحب در ذهنم نقش بسته بود.

مادرم می‌گفت چون تو ضعیف هستی می‌توانی روزه کله گنجشکی هم بگیری. من هم نمی‌دانم که چرا عقلم کار نمی‌کرد که خب یک بار بگیر شاید نمردی یا مثلا به سن تکلیف رسیده‌ای و روزه کله گنجشکی چه صیغه ای است؟ به جد اقدام به گرفتن روزه کله گنجشکی می‌کردم. خاطرم هست یک بار یکی از هم کلاسی‌هایم به خانه ما آمد تا کاردستی درست کنیم. طبق روال من روزه کله گنجشکی بودم ولی او روزه می‌گرفت. خیلی متشخص، گفتم الان باید ناهار بخورم بعدش روزه ام و می‌توانیم کاردستی درست کنیم. او هم قبول کرد. کلا موضع من در مورد روزه عجیب بود. یک بار دیگر یادم هست در مدرسه یکی از بچه ها گفته بود، دو قلپ آب روزه را باطل نمی‌کند و من با همین فتوا آب می‌خوردم اما فقط دو قلپ.

خلاصه ماه مبارک رمضان گوارای وجودتان.


روزهماه رمضانماه مبارکروزه کله گنجشکی
گهگاه نامه های منو میتونید اینجا بخونید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید