شب یلدا همیشه یکی از شبهای خاص و پر از خاطره برای ما بوده. معمولاً این شب را در خانهی مادربزرگم جمع میشویم. مادربزرگ همیشه با دستان هنرمندش، سفرهای رنگارنگ و خوشمزه میچید. سفرهی یلدا ما پر از هندوانه، انار، آجیل، و میوههای فصل است. البته، دسرهای خوشمزهای مثل شیرینیهای خانگی و فرنی هم همیشه در سفرهمان دیده میشود.ب یلدا همیشه یکی از شبهای خاص و پر از خاطره برای ما بوده. معمولاً این شب را در خانهی مادربزرگم جمع میشویم. مادربزرگ همیشه با دستان هنرمندش، سفرهای رنگارنگ و خوشمزه میچید. سفرهی یلدا ما پر از هندوانه، انار، آجیل، و میوههای فصل است. البته، دسرهای خوشمزهای مثل شیرینیهای خانگی و فرنی هم همیشه در سفرهمان دیده میشود.
مسئولیت خرید هندوانه معمولاً بر عهدهی پدرم است. او همیشه به بازار میرود و بزرگترین و شیرینترین هندوانه را پیدا میکند. اما دون کردن انارها بر عهدهی خودم و خواهرم است. ما همیشه با هم به چالش میپردازیم که کی میتواند بیشتر دانههای انار را جدا کند و به همین خاطر، یک جو رقابتی بین ما وجود دارد.
شب یلدا با قصهگویی مادربزرگ شروع میشود. او داستانهای قدیمی و افسانههای شیرین را برایمان تعریف میکند و ما با دقت به حرفهایش گوش میدهیم. بعد از آن، دور هم نشسته و به خوردن میوهها و آجیلها میپردازیم. همیشه سعی میکنیم تا با هم بازی کنیم و شعرهای قدیمی بخوانیم.
در نهایت، با نزدیک شدن به نیمهشب، به یادمان میماند که شب یلدا نه فقط به خاطر طولانیترین شب سال، بلکه به خاطر دور هم بودن و ایجاد خاطرات شیرین است. این شب همیشه برای ما یادآور عشق و دوستی خانواده است و هر سال با شوق بیشتری انتظارش را میکشیم.
“لطفاً فراموش نکنید که لایک کنید، کامنت بگذارید و ما را دنبال کنید. حمایت شما برای ما بسیار ارزشمند است!”