نقدی بر فیلم هاوایی اثر بهمن گودرزی
بحث اول را با سوال شروع میکنیم، فیلم میخواست چه بگوید؟ یا سادهتر، پیام اصلی فیلم چه بود؟ محتوای فیلم چه بود؟ نویسنده با نوشتن دیالوگهای سطحی بی محتوا و گاهی خندهدار، چه چیزی برای ارائه داشت؟
باید در پاسخ بگوییم که کارگردان معنای ژانر را به کلی زیر و رو کرده است. هیچ نوع ژانر خاصی در سینما را نمیتوان به فیلم هاوایی چسباند، شاید هم کارگردان و نویسنده معنای واقعی کمدی را نمیدانند یا درک نکردهاند.
فیلم کمدی در پایان مخاطب را بیدار میکند، به تفکر وا میدارد و از همه مهمتر شاید غمگینش کند، فیلم کمدی فقط با گفتن دیالوگهایی با محتوای شوخیهای جنسی گاها تکراری نمیتواند در تاریخ سینما و در نگاه مخاطب موفق و ماندگار باشد.
وقت خود را برای دیدن فیلم خوب بگذارید
داستان فیلم از این قرار است که: صمد که یک ورزشکار معمولی در ایران است و حتی یک مدال برنز هم ندارد. به دعوت داوود، راهی هاوایی میشود. داوود که از راه دلالی روزگار خود را میگذراند، گمان میکند که صمد، پول زیادی با خودش میآورد و او میتواند به وضع آشفته خود پایان دهد. غافل از اینکه صمد با تصور اینکه داوود ثرتمند است به نزد او آمده و پولی در بساط ندارد.
در اینجا نیز سوال پیش میآید که کلید واژه فیلم چیست؟ بی پولی؟ مهاجرت؟ فضای مجازی؟ اعتماد؟ فرض را بر این میگیریم که نویسنده دارد درباره مهاجرت صحبت میکند؟ چرا صمد تنها خواهر خود را (طلا) که به تازگی متارکه کرده را با خود نمیبرد و در ایران تنهایش میگذارد؟ چرا پول را از طریق بانک برایش نمیفرستاد؟ در نهایت نتیجه فیلم چه شد؟ مهاجرت کنیم یا خیر؟ مهاجرت بد است یا خوب است؟ بلاگر بودن در فضای مجازی بد است یا خوب است؟
شخصیتپردازی
شخصیت اصلی فیلم، فردی کم عقل به مخاطب معرفی شده که بدون برنامه ریزی خاصی و با اعتماد بیجا به دوستش به کشور دیگر میرود و باز هم با اعتماد به رفیق ناباب در چاههای بیشتری سقوط میکند از طرف دیگر شخصیت روبهرو یک دلال است که با جلب اعتماد از دیگراد سواستفاده میکند و وضعیت آشفتهای دارد تایپ شخصیتی مریضی دارد و مدام دروغ میگوید.
گریزی به دیالوگها
نویسنده باید در انتخاب دیالوگها دقت به خرج میداد و شوخیهای تازهتری به مخاطب ارائه میداد. تا سالهای بعد هم در ذهن مخاطب ماندگار شود. شوخیهای جنسی در قالب دیالوگ، پرگویی و توضیح اکثر اتفاقات با دیالوگ در حرفهی فیلمسازی کار درستی نیست. چند خطای لفظی نیز در فیلم به کار گرفته شد که به یکی از آنها اشاره میکنیم: ( ساکت ( شخصیت خواننده) من چند ساله دارم اینجا مجاز میخونم که یه راهی داشته باشم برگردم ایران ) خطا: موسیقی که هنگام ورود صمد و داوود به رستوران در حال پخش بود آهنگی بود که در ایران غیر مجاز محسوب میشود( آهنگی از ساسی مانکن)
مثالی نیز درباره تکراری بودن شوخیها بزنیم (صمد: اسم منو تریلی نمیکشه) دیالوگ و شوخی تکراری که همه ما آن را شنیدهایم.
در نهایت چه؟
فیلم با سوالات متععدی مخاطب را تنها میگذارد، پیام خاص و تفکر برانگیزی ندارد، بازیگر نقش طلا هماکنون ممنوعالکار است و نمیدانیم چرا مجوز اکران فیلم در سینماها داده شده است، فیلم پر از شوخیهای جنسی، پوششهای نامناسب یک شخصیت اصیل ایرانی در خارج از کشور، زیر سوال بردن ژانر کمدی در سینما، ارائه محتواهایی پوچ به مخاطب همه و همه دست به دست هم دادهاند تا فیلم هاوایی فقط به خاطر بازی نسبتا خوب بازیگرانش در گیشه موفق شود.
در پایان باید بگویم هاوایی یک فیلم صنعتی است تا یک فیلم کمدی اصیل.
آنچه لازم است والدین بدانند
فیلم هاوایی برای فروش در گیشه ساخته شده و برای خنداندن مخاطب از روشهایی مثل اقدام صمد به لختشدن، تحقیر او با لقبگذاری، رقص و بیآبروییاش، استفاده شدهاست. این اثر، در خارج از ایران ضبط شده و برای نمایش تفاوت زندگی در ایران و خارج از ایران، پوششهای مردان، به شکل نابههنجار نمایش داده میشود و موسیقی پرانرژی در بیشتر صحنهها پخش میشود. این مدل ناهنجاریها، ممکن است با توجه به عرف خانوادگی شما، ممنوعیتی برای تماشا داشته باشد.
نوشته: زهرا عزتی