به چند تا از برندهای معروفی که می شناسید فکر کنید. آیا رنگ های خاصی برایتان تداعی می شود؟ اگر برندی که به آن فکر می کنید، برندسازی خوب و قدرتمندی داشته باشد، باید بلافاصله بعد از فکر کردن به آن برند، ناخودآگاه رنگ های خاصی در ذهنتان نقش ببندند. این رنگ ها، همان رنگ های سازمانی هستند که فکر شده و درست انتخاب شده اند. لازم نیست که حتماً یک برند بزرگ باشید که بتوانید چنین تأثیری در ذهن مخاطب داشته باشید؛ بلکه کافیست بدانید که چطور از تئوری رنگ ها به خوبی استفاده کنید. ما هم برای همین اینجا هستیم. در این راهنما با هم می بینیم که رنگ سازمانی چیست، چه کاربردهایی در هویت برند دارد و چطور می توانیم یک پالت رنگ ایدئال برای برندمان انتخاب کنیم.
وقتی کلمه "عشق" را می شنوید، چه احساساتی در ذهنتان تداعی می شود؟ چه این احساسات منفی باشند و چه مثبت، کلمه ای مثل "عشق" احساسات بیشتری به نسبت کلمه ای مثل "دوچرخه" ایجاد می کند.
بله؛ احساسات قدرتمند هستند و (چه بخواهیم و چه نخواهیم) روی تصمیم گیری ما تأثیر می گذارند. حالا وقتی صحبت از برندسازی است، هدف این است که احساسات مخاطبان را در مسیری که خودتان می خواهید هدایت کنید.
خب چطور می توانیم فقط با یک لوگو، فقط با طراحی یک سایت یا ... احساسات کاربران را درگیر کنیم؟ به کمک رنگ ها. رنگ ها میانبری هستند تا بتوانیم حرف و پیام خود را به بهترین شکل به گوش مخاطبان برسانیم.
پس دلیل اهمیت رنگ سازمانی چیست؟ بله؛ ما با انتخاب رنگ های یک برند، می توانیم دقیقاً احساساتی که می خواهیم را به مخاطب بدهیم.
"فابر بیرن" یکی از سرشناسان رنگ شناسی، در کتاب روانشناسی رنگ خود توضیحات مفصلی را درباره ارتباط رنگ ها و احساسات داده است. طبق نظر بیرن، همانطور که کلمات (مثل عشق و دوچرخه) با خود احساسات متفاوتی را به همراه دارند، رنگ ها هم حرف های متنوعی برای گفتن دارند. مثلاً رنگ قرمز و آبی، احساسات کاملاً متفاوتی را برای مخاطب ایجاد می کنند. حتی آبی کمرنگ و پررنگ نیز حال و هوای جداگانه ای دارند!
اما بگذارید حقایق جذاب تری را درباره تئوری رنگ ها با شما در میان بگذاریم. دانشمندان معتقد اند دنیای روانشناسی رنگ ها، بستگی بسیار زیادی به تکامل انسان دارد. یعنی این که در هر زمانی مردم چه ارتباطاتی با اشیاء خاص دارند، باعث می شود احساس شان درباره رنگ آن اشیاء تغییر پیدا کند.
جالب است بدانید نظریه رنگ ها محدود به سال های اخیر نیست. بلکه چندین و چند دهه است که انسان ها به قدرت رنگ ها پی برده اند. برای مثال در تصویر زیر می بینید که "Charles Hayter" در کتابی که در سال 1826 نوشته است، در مورد نظریه رنگ ها صحبت کرده است.
بیایید کمی بیشتر درباره رنگ سازمانی صحبت کنیم و این که انتخاب یک پالت رنگ فکر شده در موفقیت برندها چه جایگاهی دارد.
به گفته "آنتونیو داماسیو"، عصب شناس معروف، این که مردم در ناخودآگاه شان به یک برند چه حسی دارند، تعیین کننده تر از چیزی است که در خودآگاه شان فکر می کنند. بنابراین می توان از این واقعیت یک نتیجه گرفت: "رنگ ها، حتی از کیفیت محصولات یک برند هم مهم تر اند!".
علاوه بر این وقتی رنگ های سازمانی خود را در جاهای مختلف تکرار کنید، آگاهی مخاطبان از برند افزایش پیدا می کند. مثلاً همه ما برند کوکاکولا را با رنگ قرمز یا توئیتر را به رنگ آبی می شناسیم. چون این رنگ بارها و بارها در ذهن ما تکرار شده و حالا دیگر تبدیل به یک تصویر همیشگی شده است.
شاید بپرسید که مهم ترین جایگاه بازتاب رنگ سازمانی چیست؟ یا از این رنگ ها دقیقاً چه جاهایی می توان استفاده کرد؟ موارد زیر مهم ترین بازتاب دهنده رنگ سازمانی هستند:
این موارد مهم ترین قطعات پازل هویت بصری برندها هستند. پس رنگ سازمانی شما باید در همه آنها در معرض دید کاربران قرار بگیرد.
اما حالا یک سؤال مهم مطرح می شود: "اولین قدم برای انتخاب رنگ سازمانی چیست؟". اولین قدم این است که کاراکتر و هویت برند خود را تعریف کنید.
رنگ صورتی بدون شک یک رنگ زیبا است؛ اما شاید برای برند شما بدترین انتخاب ممکن باشد. یا مثلاً رنگ قرمز برای یک برند پرانرژی و پر هیجان عالی است؛ اما مثلاً برای یک برند تشک و کالای خواب، یک انتخاب اشتباه است. اینجاست که تعریف دقیق هویت برند، می تواند گره گشا باشد.
برای این که هویت و کاراکتر برندتان را پیدا کنید، این برند را مثل یک انسان در نظر بگیرید و شخصیت او را تعریف کنید. در شخصیت این انسان چه ویژگی هایی حرف اول را می زنند؟ او چه جور شخصیتی دارد؟ بیشتر آرام و خونسرد است یا پر از انرژی و هیاهو است؟ دوست دارد چه احساسی را به مخاطبش القا کند؟ او را آرام کند یا انرژی او را چند برابر کند؟
وقتی به سؤال های بالا پاسخ دهید، شخصیت برندتان مشخص می شود. پس حالا می توانید رنگ مناسب این کاراکتر را انتخاب کنید. اما از کجا بدانیم چه رنگی برای چه شخصیتی مناسب است؟ اینجاست که پای روانشناسی رنگ ها به میان می آید.
دنیای روانشناسی رنگ ها وسیع تر از آن است که بتوانیم رد این مقاله به تمام ابعاد آن بپردازیم. اما بیایید نگاهی به معانی کلی چند رنگ پرطرفدار و مهم بیندازیم.
قرمز نماد اشتیاق، هیجان و خشم است. می تواند نمایانگر اهمیت و توجه (یا هشدار) هم باشد.
نارنجی ترکیبی از احساسات بازیگوشی، سرزندگی و دوستی است. به علاوه نشاط آور است و انرژی را برانگیخته می کند.
زرد رنگ شادی، جوانی و خوش بینی است. همچنین می تواند حس جلب توجه یا مقرون به صرفه بودن را هم القا کند.
سبز رنگ رفاه، ثبات، رشد و ارتباط با طبیعت است.
سایه های روشن تر آبی، آرامش و اعتماد را تداعی می کنند. ضمناً می تواند بر بی گناهی هم دلالت داشته باشد.
طیف های تیره تر آبی، به معنای حرفه ای بودن، امنیت و رسمی بودن است. همینطور پخته و قابل اعتماد هم هست.
بنفش نشان دهنده سلطنت، خلاقیت و تجمل است.
صورتی نماد زنانگی، جوانی و معصومیت است. این رنگ می تواند در برندهای مدرن تا لوکس استفاده شود.
قهوه ای بیشتر ظاهر یا حالتی خشن، خاکی و قدیمی را القا می کند.
سفید نماد تمیزی، فضیلت، سلامتی و سادگی است. می تواند این رنگ می تواند از برندهای مقرون به صرفه تا سطح بالا مورد استفاده قرار گیرد.
خاکستری را می توان بی طرف دانست. این رنگ می تواند آرام، کلاسیک، جدی، مرموز یا بالغ به نظر برسد.
مشکی حسی قدرتمند، پیچیده، مجلل و مدرن را القا می کند.
حالا تا حد زیادی می دانید که مسیر انتخاب رنگ سازمانی چیست. اما یک نکته مهم را گوشه ذهن داشته باشید. این که رنگ ها را چطور با هم ترکیب کنید و از آنها در چه طرح هایی استفاده کنید، می تواند سرنوشت هویت بصری برندتان را تعیین کنند.
به عبارت دیگر این که فقط رنگ های ایدئالی را انتخاب کنید کافی نیست؛ بلکه باید ترکیب درستی از آنها را هم انتخاب کنید. البته می توانید به سراغ رنگ سازمانی تک رنگ هم بروید؛ اما باز هم باید دقت کنید که چه رنگی را انتخاب می کنید. مثلاً اگر رنگ زرد به کاراکتر برندتان می خورد، نباید در استفاده از آن زیاده روی کنید؛ چون به سمت القای اضطراب می رود. در عوض باید آن را با یک رنگ دیگر (مثلاً سفید یا آبی) ترکیب کنید.
علاوه بر این مثلاً وقتی قرار است از رنگ سازمانی تان در لوگو استفاده کنید، طرح لوگو باید همخوان با رنگ باشد. مثلاً اگر رنگ بنفش را انتخاب کرده اید تا حس لوکس بودن را منتقل کنید، پس طرح لوگو هم باید لوکس باشد. یا اگر می خواهید با رنگ صورتی حس مدرن بودن را نشان دهید، لوگویتان هم باید طرحی مدرن داشته باشد.
با به کارگیری رنگ ها در طرح های درست و انتخاب ترکیب مناسب از رنگ ها، می توانید از پتانسیل آنها بهترین استفاده ممکن را ببرید.
تا این جای کار دیدیم که مراحل کلی انتخاب رنگ سازمانی چیست. اما حالا شاید بخواهید بدانید فرمول ثابت و همیشگی انتخاب یک پالت رنگ سازمانی چیست؟ خب به صورت کلی باید بگوییم که فرمول ثابتی برای انتخاب رنگ سازمانی وجود ندارد. چون در این مسیر با هویت برند سر و کار داریم و هویت برند هم یک امر کاملاً متغیر است.
اما اگر با مطالعه موارد بالا باز هم احساس می کنید به راهنمای بیشتری برای انتخاب رنگ سازمانی خود نیاز دارید، مراحل زیر را دنبال کنید. در واقع این مراحل مربوط به زمانی هستند که شخصیت برندتان را پیدا کرده اید و حالا می خواهید رنگ های ایدئال آن را انتخاب کنید.
یک رنگ پایه، یک رنگ آکسان و یک رنگ خنثی؛ اینها سه رنگی هستند که باید اول از همه آنها را انتخاب کنید. البته پالت رنگ سازمانی می تواند بین 1 تا 4 رنگ متغیر باشد؛ اما این سه نوع رنگ در هر صورت پایه رنگ سازمانی شما هستند. در ادامه درباره این سه رنگ بیشتر صحبت می کنیم.
بالاتر هم اشاره کردیم که برای انتخاب رنگ سازمانی، باید به این فکر کنید که مهم ترین ویژگی برندتان چیست. رنگ پایه نمایانگر همین ویژگی است. در واقع باید رنگی را به عنوان رنگ اصلی برندتان انتخاب کنید که قرار است مهم ترین بعد برند را منعکس کند.
رنگ های آکسان (Accent)، رنگ هایی هستند که معمولاً تند و جیغ اند و برای جلب توجه مخاطب به یک بخش خاص یا برای عمق دادن به طرح استفاده می شوند. مثل رنگ های سرخابی، نارنجی تند و ... .
اما جایگاه رنگ آکسان در پالت رنگ سازمانی چیست؟ رنگ آکسان، بعد از رنگ اصلی، بیشترین استفاده را دارد. انتخاب این رنگ کمی پیچیده تر از رنگ اصلی است؛ چون در این رنگ محدودیت هایی دارید.
منظور از محدودیت این است که این رنگ باید در کنار تطابق با شخصیت برندتان، از نظر بصری هم با رنگ پایه همخوانی داشته باشد. پس بگردید و رنگی را پیدا کنید که هر دوی این ویژگی ها را برای برند شما داشته باشد.
رنگ خنثی در پالت رنگ سازمانی معمولاً به عنوان پس زمینه استفاده می شود. این رنگ قرار نیست مرکز توجه باشد؛ در عوض حتی قرار است جاهایی استفاده شود که باید تمرکز کمتری را جلب کنند.
رنگ های خنثی، رنگ هایی مثل خاکستری، بژ، سفید، رنگ های مایل به سفید و .... هستند. البته مشکی می تواند رنگ خنثی محسوب شود. اما در انتخاب مشکی دقت کنید؛ این رنگ اگر درست استفاده نشود، می تواند تبدیل به مرکز توجه شود.
وقتی می خواهید سه رنگ بالا را انتخاب کنید، می توانید از تکنیک هایی استفاده کنید که کارتان را راحت می کنند. این تکنیک ها در واقع قوانین دنیای رنگ ها هستند. دقت کنید که اساس این طرح های رنگی، چرخه رنگ است.
به تصویر زیر نگاه کنید. در این تصویر 4 طرح یا مدل رنگی را می بینید که می توانید از آنها استفاده کنید.
یک روش انتخاب پالت رنگ سازمانی این است که فقط یک رنگ را انتخاب کنید و بعد به سراغ سایه های مختلف همان رنگ بروید. این روش برای برندهای مینیمالیستی عالی است؛ اما باید دقت کنید که تفاوت طیف های مختلف به اندازه ای باشد که به چشم بیاید.
منظور از طرح رنگی متشابه، انتخاب رنگ هایی است که در چرخه رنگ کنار هم هستند. از آنجایی که این رنگ های مجاور، احساس و حال و هوای مشابهی دارند، پس هر دو رنگ مجاوری با هم هماهنگ هستند.
رنگ های مکمل یا همان متضاد، در چرخه رنگی درست رو به روی یکدیگر هستند. انتخاب رنگ های مکمل، یک انتخاب عالی برای برندهای پویا و پرانرژی است.
رنگ های سه گانه به نوعی چرخه رنگ را به سه قسمت مساوی تقسیم می کنند. این طرح رنگی از طرح رنگی متشابه پویاتر است (مثل طرح رنگی مکمل). اما اگر بخواهید از این روش استفاده کنید، سخت ترین بخش ماجرا این است که بتوانید سه رنگی را پیدا کنید که هر سه با هویت برندتان همخوان باشند.
با مطالعه این رهنما، حالا می دانید که رنگ سازمانی چیست، چه اهمیتی دارد و نقشه راه انتخاب یک پالت رنگ سازمانی ایدئال چگونه است. فراموش نکنید که رنگ هایی که انتخاب می کنید، قرار است تقریباً در همه ابعاد برندتان حضور داشته باشند. از وب سایت گرفته تا گرافیک های تبلیغاتی، پست های شبکه های اجتماعی و ... .
بنابراین برای انتخاب این پالت به اندازه کافی وقت صرف کنید تا اصطلاحاً تبرتان را برای ادامه مسیر تیزتر کنید. در آخر توصیه می کنیم که از آنجایی که فرمول یکسانی برای انتخاب این رنگ ها وجود ندارد، در انتخاب آنها روی غرایز درونی خود حساب کنید. از این که تا پایان این راهنما همراه ما بودید سپاسگزاریم.
این مقاله توسط تیم تحریریه ژاکت سرویس نوشته شده.