اگر سخن پیتر دراکر را بپذیریم که گفت بازاریابی همهچیز است و همهچیز بازاریابی است باید برای استارتاپها هم اعتراف کرد که دیجیتال مارکتینگ همهچیز است و همهچیز دیجیتال مارکتینگ است.
دیجیتال مارکتینگ انتقال ارزش محوری یک کسبوکار بهوسیله ابزارهای دنیای دیجیتال است. درواقع دیجیتال مارکتینگ را بهعنوان بخشی از فرایندهای برنامه بازاریابی جایگاهیابی کردهام و آن را جدا از سایر مباحث مدیریت (بازاریابی، برندسازی و...) نمیدانستم. اساساً تفکر سیستمی این اجازه را نمیدهد.
اما متأسفانه در ساختار اکوسیستم چه در سطح ملی و چه در اکوسیستم استارتاپی استان به دلیل نبود شناخت کافی و لازم از دیجیتال مارکتینگ و فقر نیروی متخصص اشتباهات رایجی را به نام دیجیتال مارکتینگ انجام میدهند و گمان میکنند که این دیجیتال مارکتینگ است ولی نهتنها دیجیتال مارکتینگ نیست بلکه گاها ضد مارکتینگ است.
به همین خاطر در ادامه مواردی از مهمترین خطاهای رایج که دیجیتال مارکتینگ نیست بهعنوان تلنگری برای بنیانگذاران استارتاپها ذکر میکنم.
عوامل متعدد دیگری نیز هستند که میتوانند در لیست بالا برای خود جای مناسبی پیدا کنند.
وقتی این عوامل را کنار فعالیت استارتاپهای استان و حتی ملی میگذاریم متوجه میشویم که تعداد زیادی از استارتاپهای ما به دنبال پیادهسازی چیزی که دیجیتال مارکتینگ نیست، هستند و در عمل هم چیزی جز صرف هزینه مالی و زمانی برای آنها ندارد و در بهترین حالت کارایی دارند ولی از اثربخشی خبری نیست.
دیجیتال مارکتینگ علمی است که بیشتر از آنکه مدیون تکنولوژی باشد نیازمند درک عمیق از مدیریت بازاریابی و دانش حاصل از آن است که باتجربه باید تلفیق شود.
منبع: ژرفا مدیا